loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب نمایش نامه هراس - پیر کورنی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب نمایش نامه ی هراس اثر پیر کورنی با ترجمه ی محمدعلی معیری توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است.

کتاب "هراس" اثر "پیر کورنی"، نویسنده ی صاحب نام فرانسوی، است که نمایش نامه ای جذاب و پرهیجان را برای مخاطب نقل می کند. داستان در شهر روم و با شرح جنگی خانمان سوز میان "رومی ها" و "آلب ها"، دو کشور همسایه، آغاز می گردد. سال ها میان این دو سرزمین، اتحاد و صلحی پایدار، حاکم بود اما با پدیدار شدن کوچک ترین اختلاف و نزاعی، شعله ی کینه و دشمنی روشن شده، صلح و دوستی دیرینه جای خود را به دشمنی و درگیری های خونین می دهد. تحت این شرایط، "سابین"، زنی جوان و زیبا، که از اهالی آلب می باشد، همسر "هراس" مردی دلیر و جنگاور و پسر "هراس پیر"، شوالیه ی رومی است و در این سرزمین زندگی می کند. "کامی"، خواهر هراس نیز، نامزد برادر سابین می باشد و او را صمیمانه دوست می دارد. با وقوع جنگ، سابین و کامی، دچار تشویش روحی گشته و هر یک با اضطرابی وصف ناشدنی در انتظار نتایج جنگ هستند. زیرا که در صورت شکست یا پیروزی هر یک از دو سپاه، باز هم، زندگی خانواده ها و معشوقه های شان تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. در ادامه، نویسنده به شرح وقایع و اتفاقات غیر قابل پیش بینی و مهیج این جنگ پرداخته و خواننده را مجذوب روایت خویش می سازد.


فهرست


مقدمه ی مترجم هراس بازیگران پرده ی اول صحنه ی اول: سابین – ژولی صحنه ی دوم: کامی – ژولی صحنه ی سوم: کوریاس – کامی – ژولی پرده ی دوم صحنه ی اول: هراس – کوریاس صحنه ی دوم: هراس – کوریاس - فلاویان صحنه ی سوم: هراس – کوریاس صحنه ی چهارم: هراس – کوریاس - کامی صحنه ی پنجم: کوریاس – کامی صحنه ی ششم: هراس – سابین – کوریاس - کامی صحنه ی هفتم: هراس پیر – هراس – کوریاس – سابین - کامی صحنه ی هشتم: هراس پیر – هراس - کوریاس پرده ی سوم صحنه ی اول: سابین صحنه ی دوم: سابین – ژولی صحنه ی سوم: کامی – سابین – ژولی صحنه ی چهارم: سابین – کامی صحنه ی پنجم: هراس پیر – سابین - کامی صحنه ششم: هراس پیر - سابین – کامی – ژولی پرده ی چهارم صحنه ی اول: هراس پیر – کامی صحنه ی دوم: هراس پیر – والر - کامی صحنه ی سوم: هراس پیر – کامی صحنه ی چهارم: کامی صحنه ی پنجم: هراس - کامی – پروکول صحنه ی ششم: هراس – پروکول صحنه ی هفتم: سابین – هراس – پروکول پرده ی پنجم: صحنه ی اول: هراس پیر – هراس صحنه ی دوم: تول – والر – هراس پیر – هراس صحنه ی سوم: تول – والر – هراس پیر – هراس - سابین

برشی از متن کتاب


پرده ی اول صحنه ی اول سابین ژولی [صحنه در رم در تالاری از خانه ی هراس واقع است] سابین: دردم را دریاب و در بی تابی ام به دیده ی انصاف بنگر، چه در بدبختی بزرگ از رنج و اندوه گریز نیست، چون آدمی فرود آمدن این گونه توفان ها را بر خود نزدیک بیند استوارترین عزم دست خوش سستی گردد و نیرومندترین دل، که کم تر دچار نومیدی شده باشد، بی آشفتگی فضیلت خویش را کار بستن نتواند. هر چند روانم از این درماندگی سخت نگران است، اما پریشانی دل را به آب دیده راه نیست و با آن که گاه از سینه آهی بر آسمان می رود، پرتوی پایداری هم چنان از دیدگانم می درخشد. چون کس را این توان باشد که بر اندوه راه بندد و ناخشنودی ها را از پیشتازی باز دارد، اگر کم تر از مردمی همت کرده باشد، از زنی بیش جنبیده و در کشاکش این نامرادی راه بر زاری بستن از نازکدلان خویشتن داری نشان دادن است. ژولی: شاید این که می گویی نهادی بی مایه را بس باشد، که اندک خطر را مایه ی بدبختی پندارد، اما دلی دلیر را از این کار شرم آید و جسارت آن ورزد که هر روزنه ی ناچیز را مایه ی همه گونه امید شمارد هر دو سپاه در پای حصارها اردو بر پا ساخته اند، از آن جا که رم تاکنون در نبردی شکست نیافته، بر او نشاید هراسید و بایدش ستود، چه پیوسته در پیکار است و بر پهنه ی خاک خود می افزاید. ترس بیجا را از خود دور دار و آرزوهایی در خور بانویی رومی در دل بپرور. سابین: ای دریغ که با قبول همسری هراس عنوان رومی یافته ام، اما این بند در صورتی بنده وار در زنجیرم می کشید، که می توانست زادگاهم را از یاد برد. آلب ای سرزمینی که در تو زندگی آغاز کردم، آلب ای دیار دل بندم و نخستین عشقم، چون میان ما و تو جنگ را درگیر می بینم از پیروزی یا شکست مان یکسان اندیشناکم ای رم، اگر این سخن را خیانت به خود می پنداری پس بهر خود دشمنی تراش که توانم منفورشان دارم. هنگامی که از بالای باروها بر لشکریان آلب و سپاهیان تو می نگرم، سه برادرم را در یک اردو و شوهرم را در اردوی دیگر می بینم، چگونه می توانم آرزویی در دل پرورم و از روی بی ایمانی برای سعادت تو آسمان را به ستوه آرم؟ می دانم که دولت نوبنیادت بی جنگ نتواند قدرت خویش را استوار سازد، می دانم که حکومتت را فزونی باید و سرنوشت شگرفت آن را تنها به سرزمین اقوام لاتن محدود نخواهد ساخت، می دانم که ایزدان امپراتوری زمین را به تو نوید داده اند و نتیجه ی آن را جز از راه جنگ به چنگ نتوانی آورد. دور از آن که با چنین همتی بلند که به فرمان ایزدان در راه عظمت تو سیر می کند مخالفت ورزم، دلم می خواست سپاهیانت را پیروز می دیدم که با گام های پیروزمندانه از کوهستان پیرنه می گذرند. نیروی خود را تا خاور زمین پیش ران، پرچم های خویش را در کرانه های رود رن برافراز ...

(ادبیات کلاسیک جهان) نویسنده: پیر کورنی مترجم: محمدعلی معیری انتشارات: علمی و فرهنگی

مشخصات


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب نمایش نامه هراس - پیر کورنی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل