کتاب نادر نادرپور (شعر زمان ما 10)

کتاب شعر زمان ما (جلد دهم: نادر نادرپور) نوشته فیض شریفی توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است.

این کتاب یکی از مجموعه آثار "شعر زمان ما" می باشد که دهمین جلد آن به اشعار "نادر نادرپور" از آغاز تا امروز اختصاص یافته است. "شعر زمان ما" مجموعه ای است که اولین بار توسط "محمد حقوقی" در قالب پنج جلد به رشته ی تحریر درآمد و در هر کدام جوانب کاری شاعرانی چون نیما، اخوان، شاملو، سپهری و فرخ زاد بیان گردید. اما با مرگ تأثرآور و نابهنگام "حقوقی" نگارش این مجموعه ها متوقف شد. از این رو، "فیض شریفی" ادامه ی این مسئولیت خطیر را برعهده گرفت و شاعران مطرح دیگری را به این مجموعه اضافه کرد.

همان طور که گفته شد، مجموعه ی حاضر در مورد زندگی و آثار "نادر نادرپور" می باشد و علاوه بر معرفی شعرهای برگزیده ی وی، به تفسیر و تحلیل موفق ترین اشعار او نیز می پردازد. این شاعر گران قدر علاوه بر سرودن شعر به نویسندگی و مترجمی نیز می پرداخت و یکی از اعضای مهم کانون نویسندگان ایران به شمار می رفت. کتاب حاضر ابتدا زندگی نامه ی "نادرپور" را به تفصیل شرح می دهد، سپس به معرفی کتاب های شعر مشهورش می پردازد و از میان آن ها، برخی از بهترین اشعار را در کتاب می گنجاند. کتاب پیش رو، همه ی آن چه در مورد "نادرپور" لازم است بدانید برای تان بازگو می کند.

فهرست

• سخن ناشر
• پیشگفتار
• زندگی نامه ای از نادر نادرپور
• زمینه های تاریخی و اجتماعی و سیاسی و ادبی اشعار نادر نادرپور
• دسته بندی بر اساس زمان و دوره تاریخی
• بررسی تاریخی شعر رمانتیک در اروپا و در ایران
• گونه های رمانتیکی شعر های نادر نادرپور
• قرینه ها و سازواره های شعر های رمانتیکی نادر نادرپور
• اسم های ذات
• اسم های معنی
• واحدهای ترکیب
• صور خیال در شعر نادر نادرپور
• افعال ایستا و پویا
• تشبیه و تشخیص در شعر نادرپور
• آرایه کنایه ها
• تلمیح و اسطوره
• بافت و ساخت و شکل در شعر نادر نادرپور
• وزن در اشعار نادر نادرپور
• نادرپور ملهم (تاثیر گذار) و ملهم (تاثیر پذیر)
• یادداشت‌های معناگرایانه از اشعار نادر نادرپور
• چشم ها و دست ها 1332 - 1326
• دختر جام 1333 - 1331
• دفتر شعر انگور 1335 - 1334
• دفتر شعر سرمه خورشید 1338 -  1336
• دفتر شعر گیاه و سنگ نه ، آتش 1344 -  1339
• از آسمان تا ریسمان 1349 - 1345
• شام باز پسین 1355 - 1350
• صبح دروغین 1360 -  1356
• شعر های نمادین اجتماعی سیاسی شاعر
• خون و خاکستر 1367 - 1360
• زمین و زمان 1374 - 1366
• کشف
• چشم ها و دست ها
• رقص اموات
• درود بر شب
• دیوانه
• یادبودها
• پرده ی ناتمام
• چشم ها و دست ها
• مرداب
• سرود خشم
• برف و خون
• ویرانه قرون
• تک درخت
• از پشت آتش
• دیگر نمانده هیچ
• دو در
• دختر جام 1333 - 1331
• همزاد
• آخرین فریب
• دختر جام
• بیگانه
• نامه
• شعر انگور 1335 - 1334
• طلسم
• آشتی
• خون آفتاب
• شعر انگور
• باران
• گریخته
• دزد آتش
• از گهواره تا گور
• فریاد
• پاییز
• بت تراش
• سرمه ی خورشید 1335 - 1334
• سرمه خورشید
• مستی
• فال
• بیم سیمرغ
• برف
• کابوس
• میدان
• ستاره دور
• نگاه
• تهران و من
• شامگاه
• فالگیر
• پوپک
• گیاه و سنگ نه، آتش 1344 -  1339
• چراغی از پس نیزار
• سیگارها
• مردی در انتظار خویش
• در انتظار آن چنان روز
• طلوعی در غروب
• شهادت
• نقاب و نماز
• رویای در آفتاب
• گیاه و سنگ نه، آتش
• از نقطه تا دایره
• قلب بالدار
• رم
• مرثیه ای برای بیابان و برای شهر
• از آسمان تا ریسمان 1349 - 1345
• از آسمان تا ریسمان
• ای زمین، ای گور، ای مادر
• در سایه کبود دو انگشت
• رستخیز
• دریچه ای رو به شب
• از موج تا موج
• خطبه بهاری
• روح القدس
• از نیمه ای به نیمه دیگر
• نگاه عاشقانه ای به درخت
• با چراغ سرخ شقایق
• صبحانه
• آهوانه
• شام باز پسین 1355 - 1350
• بامدادی 1
• بامدادی 2
• خورشید واژگون
• دری به جنون
• شهابی در تاریکی
• صدایی در شب
• غروبی در شمال
• دورنمای شهر
• شاعر
• اسب، هواپیما، رودکی و من...
• از بهشت، با حوا
• سنگی به شکل دل
• طوفان نوح
• شام بازپسین
• دعایی در طلوع
• خطبه ای برای آب
• شبی در کارگاه تندیس گر
• زخم نهان
• صبح دروغین 1360 -  1356
• در پشت گره کراوات
• غزل
• خورشید نیمه شب
• خوابی به بیداری
• گل و بلبل
• چار درد
• نامه ای به نصرت رحمانی
• صبح دروغین
• چراغ دور
• از رم تا سدوم
• در زیر آسمان باختر
• طلوعی از مغرب
• عاشقانه
• پاریس و تائیس
• خون و خاکستر 1367 - 1360
• قصه بهاری
• زمین و زمان 1374 - 1366
• مینیاتور
• از اهرم تا تهمتن
• خطبه زمستانی
• نقطه و خط
• زمین و زمان
• شب آمریکایی
• عقرب و عقربک
• منابع و مآخذ

برشی از متن کتاب

شاعر در این دو دفتر شعر، بیش ترین دغدغه اش آن است که خود را به جای افرادی بنشاند که از زاد و بوم خود دور شده اند و به تبعید خودخواسته یا ناخواسته گرفتار آمده اند. نادرپور همواره از آغازین دفتر خود «چشم ها و دست ها» باور به یک زندگی آفاقی و تاریخی داشت و در پی آن بود که وحدتی میان انسان و طبیعت و زندگی شهری ایجاد کند. از همان زمان هم که سفرهای تحصیلاتی و خودخواسته ای به فرانسه و ایتالیا داشت، به حال یار و دیار، زار زار می گریست. صفحه 120 خطبه ی بهاری بهار با نفس گرم بادها آمد زمین، جوانی ازو جست و آسمان از او گلوی خشک درخت چنان فشرده شد از بغض دردناک بلوغ که برگ، سر بدر آورد چون زبانی از او بنفشه، بوی سحرگاه خردسالی را به کوچه های مه آلود بی چراغ آورد نگاه نرگس همزاد خاکی خورشید به راه خیره شد و صبح را به باغ آورد طلای روز در آیینه های جوی چکید چمن ز روشنی و آب، تار و پود گرفت شکوفه ها همه چون پیله ها شکافته شد هوا لطافت ابریشم کبود گرفت ایا بهار، الا ای مسیح تازه نفس که مردگان نباتی را به یمن معجزه ای ، رشک زندگان کردی نهال لاغر بیمار را شفا دادی رخت پیر زمینگیر را جوان کردی ایا بهار، الا ای بشیر تازه ی طور ایا پیمبر فصل تو، ای که آتش نارنج را ز شاخه ی سبز به یک نسیم، برافروزی و برویانی سپس، به حکم عصایی که سرسپرده ی تست اف در دل امواج نیل شب فکنی که تا قبیله ی خورشید را بکوچانی مرا به وادی سرسبز خردسالی بر مرا به خامی آغاز زندگی بسپار ایا بهار، الا ای بشیر تازه ی طور ایا بهار، الا ای مسیح سبز بهار

• شاعر: نادر نادرپور
• انتشارات: نگاه