loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب میمون کوچولوی بامزه (جونی بی جونز 2)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب میمون کوچولوی بامزه جلد دوم از مجموعه‌ی جونی بی جونز اثر باربارا پارک و ترجمه‌ی آتوسا صالحی با تصویرگری دنیز برانکوس از سوی نشر افق به چاپ رسیده است.

یک شب سر میز شام، پدر و مادر به جونی می گویند که خبر خوبی برایش دارند؛ جونی خیلی خوشحال و ذوق زده می شود چون فکر می کند آنها برایش هدیه ای خریده اند تا غافلگیرش کنند! اما هیچ هدیه‌ی روبان پیچ شده ای در کار نیست، اصل قضیه از این قرار است که جونی بی جونز به زودی صاحب برادر یا خواهری می شود؛ پدر و مادر فکر می کنند او با شنیدن این خبر خیلی خوشحال می شود، اما جونی می گوید اصلا خواهر و برادر دوست ندارد و ترجیح می دهد به جایش یک هدیه مثل ماشین یا عروسک از پدر و مادرش بگیرد! از نظر او  بچه ها همیشه گریه می کنند و بوی بد می دهند! پدر و مادر با دیدن عکس العمل جونی خیلی ناراحت می شوند و هرکدام سراغ کاری می روند. روزها می گذرد تا اینکه وقت به دنیا آمدن بچه فرا می رسد. مادر همراه پدر و مادربزرگ به بیمارستان می رود و جونی در خانه‌ی پدربزرگ می ماند. وقتی مادربزرگ از بیمارستان برمی گردد به پدر بزرگ می گوید که نوزاد یک میمون کوچولوی بامزه است! جونی از این که مادر برایش یک میمون به دنیا آورده خیلی خوشحال می شود اما مگر ممکن است؟!

مجموعه‌ی داستانی جونی بی جونز در چندین جلد برای کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده است. شخصیت اصلی کتاب دختر بچه‌ی با نمک و شیطانی است که تازه وارد مدرسه شده و با مسائل مختلفی رو به شده و گاهی دسته گل به آب می دهد. در خلال روایت داستان، برخی نکات اخلاقی و تربیتی برای کودکان گنجانده شده که می تواند در حل بسیاری از مسائل به آنها کمک کند و راه حل های مفیدی در اختیارشان قرار دهد.


فهرست


خبر خوب اتاق بچه‌ی مسخره یک اتفاق خیلی بامزه! هاپی و راسل ماجرای میمون بهترترین دوستان چند کلمه‌ی جدید من و آقای مدیر خرس، مرغابی و از این جور چیزها

برشی از متن کتاب


مامان و بابا دوتایی اتاق را کاغذ دیواری کردند. من هم فقط نگاهشان می کردم. بهشان گفتم: "چه کاغذ دیواری خوشگل و بامزه ایه! کاش کاغذ دیواری اتاق من هم این شکلی بود، مگه نه؟ به اتاق من هم می زنید، مگه نه؟ مگه نه؟" بابا گفت: "حالا ببینیم چه می شود!" حالا ببینیم چه می شود یعنی همان "نه". گفتم: "باشه، ولیرخیلی بدجنسیه. همه‌ی چیزهای نو ر می گذارید برای اون و همه‌ی آت و آشغال های کهنه برایرمن!" مامان دلش برایم سوخت: "طفلکی جونی بی." بعدش هم خم شد و خواست مرا بغل کند، اما نتوانست. به خاطر شکم گنده‌ی چاقالویش و آن بچه‌ی مسخره‌ی تویش. گفتم: "اصلا هم از این بچه ‌ی مطخره خوسم نمی آد." مامان خودش را عقب کشید و گفت: "این حرف رو نزن جونی بی. معلومه که خوشت می آد." دوباره گفتم: "نخیر.نمی آد. واسه این که حتی نمی گذاره من تو رو درست و حسابی بغل کنم. تازه، مگه می شه آدم از بچه ای که اسم مسخره‌ش رو هم نمی دونه، خوشش بیاد؟" بعدش مامان روی صندلی نوی ننویی نشست و خواست مرا هم بگیرد توی بغلش، اما نشد. برای همین هم فقط دستم را توی دستش گرفت. گفت: "آخه هنوز من و بابا هیچ اسمی برای بچه انتخاب نکردیم. داریم دنبال اسمی می گردیم که کمی متفاوت باشه. یه اسم خوشگل مثل جونی بی جونز. اسمی که مردم یادشون بمونه." من هم هی فکر کردم و هی فکر کردم. و بعدش یک بشکن خیلی گنده زدم. آخر خیلی ذوق کرده بودم. گفتم: "هی! پیداش کردن. اسم همون خانمی که توی بوفه‌ی مدرسه چیز می فروسه: خانم گندله!" مامان یه ذره اخمو شد. جیغ کشیدم: "خیلی بامزه است؛ مگه نه؟ تازه، یادم هم نرفته! از همون دفعه‌ی اول که اسمش رو شنیدم، اسمش هی مثل مگس توی کله‌م ویز ویز می کنه." مامان یک نفس بلند کشید: "درسته، عزیزم.‌اما فکر نکنم خانم گندله، اسم مناسبی برای یه نی نی ریره میزه باشه." برای همین هم...    

نویسنده: باربارا پارک مترجم: آتوسا صالحی انتشارات: افق


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب میمون کوچولوی بامزه (جونی بی جونز 2)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل