loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب موش های پیشاهنگ (دوست پیدا کردن)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب دوست پیدا کردن از مجموعه ی موش های پیشاهنگ به قلم و تصویرگری سارا دیلارد با ترجمه ی ساره ارض پیما از سوی انتشارات شهر قلم به چاپ رسیده است.

خانم پاپی معلم سختگیر موش های پیشاهنگ درباره ی اهمیت دوستی و نحوه ی پیدا کردن دوست قابل اعتماد برای موش ها صحبت می کند. همچنین ویژگی های دوست صمیمی را برای بچه ها توضیح می دهد؛ سپس دوازده نخ به هر یک از موش ها می دهد و از آن ها می خواهد تا از هر شش نخ یک دست بند درست کنند؛ به این ترتیب هر موش دو دست بند دارد که باید یکی را به دوستی قدیمی و دیگری را به دوستی جدید هدیه بدهد. این ابتکار جالب معلم باعث می شود تا هر کدام از موش ها دوست جدیدی را پیدا کنند. علاوه بر این هر موشی که بتواند دوستی عمیقی را با موش دیگر ایجاد کند نشان مهارت دوستی را دریافت می کند. ویولت با خودش فکر می کند که به دلیل دوستی عمیقی که با تیگرلیلی دارد حتما لایق دریافت این نشان خواهد بود تا این که یک موش پیشاهنگ افرایی (موش های پسرکه در مدرسه ای به نام پیشاهنگ افرایی درس می خوانند) سر راه تیگرلیلی قرار می گیرد و آشنایی او با پیشاهنگ افرایی باعث می شود تا روز به روز فاصله اش با ویولت بیشتر شود. ویولت برای نجات دوستی شان و به دست آوردن نشان باید هر چه زودتر دست به کار شود  ...

موش های پیشاهنگ قصه ی رفاقت است و مهارت زندگی در اجتماع، جایی غیر از چهار دیواری خانه. موش کوچولوهایی به نام "ویولت"، "تیگرلیلی" و "پتونیا" شخصیت اصلی داستان های موش های پیشاهنگ هستند. آن ها وارد مدرسه ابتدایی "چمنزار" می شوند و چیزهای زیادی یاد می گیرند؛ از دوستی و روابط اجتماعی تا کسب مهارت های مختلف. در هر جلد از کتاب های این مجموعه، بچه ها با موش ها همراه شده و در پایان داستان مهارتی را می آموزند: یاد می گیرند که چطور در باغچه سبزیجات بکارند، چطور رابطه ی دوستی را با شخصی شروع کنند و آن را حفظ کرده و ادامه دهند، از وسایل دورریز کاردستی بسازند، چگونه برای رفتن به یک مسافرت آماده شوند و ...

 


فهرست


فصل اول: نشان دوست پیدا کردن فصل دوم: دست بندهای دوستی فصل سوم: کرکره فصل چهارم: یک پیشاهنگ افرایی فصل پنجم: دوستی های به هم گره خورده فصل ششم: دوست شگفت انگیز فصل هفتم: پنیر چدار و پنیر لمیبرگر فصل هشتم: ویولت شجاع فصل نهم: موش های پیشاهنگ پیش به سوی نجات! فصل دهم: جشن دوستی

برشی از متن کتاب


وقتی با هم از جلسه برمی گشتند، ویولت فکر کرد چقدر خوش شانس است که تیگر لیلی بهترین دوستش است. تیگر لیلی جسور و هیجان انگیز بود و ویولت وقتی کنار تیگرلیلی بود احسای می کرد شجاع تر است. به دست بند دوستی اش نگاه کرد و رشته نخ دیگری را که بیرون زده بود درست کرد. ویولت گفت: «تیگرلیلی، من به دوست دیگری نیاز ندارم و اصلا هم نمی خواهم با یکی از پیشاهنگ های افرایی دوست بشوم.» تیگرلیلی گفت: «من هم نمی خواهم. الان می خواهی چه کار کنی؟» کاری که تیگرلیلی می خواست بکند این بود که کار روی روزنگار دوستی اش را شروع کند. اما بعد یادش آمد که دوستی، دانی و گرفتنی است و به هر حال اگر همراه تیگرلیلی کاری انجام می داد، بعدا می توانست یک دنیا چیز درباره اش توی روزنگارش بنویسد! ویولت گفت: «نمی دانم، تو چی؟ تیگرلیلی لبخند زد، این همان چیزی بود که دربارهی ویولت دوست داشت، همیشه با هر کاری که تیگرلیلی می خواست انجام بدهد موافق بود. تیگرلیلی گفت: «بیا یک کار باحال بکنیم!» و بالا و پایین پرید. ویولت هم دنبالش رفت. وقتی تیگرلیلی به خانه ای که ویولت در ان زندگی می کرد رسید، وارد سوراخ کوچک توی دیوار که به خانه ی ویولت می رسید نشد، در عوض از زیر در ورودی رفت داخل و دوید توی اتاق نشیمن آدم. ویولت دستپاچه شد. دوست نداشت توی روز وارد قسمت آدم ها بشود. هر چند ویولت اهمیت نداد. حس بودن فرش زیرپایش را دوست نداشت. از روی مبل راحتی بالا رفت و روی لبه اش دوید. بعد جست زد روی پنجره و روی لبه ی کرکره پایین آمد. فریاد زد: «بیا بالا ویولت! ویولت به بالا و تیگرلیلی نگاه کرد. خیلی بالاتر از زمین بود و ویولت مطمئن نبود که می تواند خودش را به بالا برساند یا نه. اما همسن طور که تیگرلیلی روی لبه ی کرکره تاب می خورد، به این نتیجه رسید که کار خیلی باحالی است.»

نویسنده: سارا دیلارد مترجم: ساره ارض پیما انتشارات: شهر قلم

سارا دیلارد


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب موش های پیشاهنگ (دوست پیدا کردن)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل