loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب موش شهری و موش روستایی ( قصه های خوب دنیا)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب موش شهری و موش روستایی از مجموعه ی قصه های خوب دنیا اثر مولی پرهام و تصویرگری کن مک لی با ترجمه ی آزاده محضری از سوی انتشارات پینه دوز به چاپ رسیده است.

موشی روستایی در خانه ی کوچکی که زیر ریشه های درختی قدیمی قرار داشت زندگی می کرد. روزی پسرعمویش از شهر به دیدنش آمد. موش روستایی غذایی ساده برای پذیرایی از مهمانش آماده کرد. بعد از شام هم تختخواب کاهی خودش را مرتب کرد تا میهمانش روی آن بخوابد. اما موش شهری که عادت به غذاهای متنوع و رختخواب گرم و نرم داشت از این موضوع کمی ناراحت شد. از طرفی تحمل شب های روستا که بر خلاف شهر بسیار تاریک و بی سر و صدا بود برای موش شهری آزار دهنده بود؛ در روز هم وجود حیوانات در روستا به شدت سبب وحشت او شد بعد از چند روز موش دیگر نتوانست شرایط زندگی در روستا را تحمل کند و تصمیم گرفت تا به شهر بازگردد. او از پسرعموی روستایش خواست تا همراهش برود و چند روزی در شهر بماند. موش روستایی که هرگز به شهر نرفته بود، بسیار خوشحال شد و دعوت او را پذیرفت. او با پسر عمویش وارد شهر می شود اما اتفاقات زیادی در این سفر برایش رخ می افتد که ماجرای این داستان را هیجان انگیز می کند ... این داستان کوتاه در کتابی با ابعاد کوچک و تصاویر رنگی و شاد برای کودکان فراهم شده است.

 


برشی از متن کتاب


هر روز صبح قبل از طلوع خورشید، موش روستایی دنبال پیدا کردن غذا و انبار کردن آن برای زمستان می رفت. او در حالی که غذاها را به کولش می کشید با خوشحالی و با صدای بلند گفت: «پسر عمو! زود باش بیا به من کمک کن.» ولی موش شهری نمی خواست کار کند. او دوست نداشت دستها و لباسهایش کثیف شوند و در حالی که غرغر می کرد گفت: «اما در شهر احتیاجی به جستجو برای پیدا کردن غذا نیست.» یکی از همین روزها موش روستایی، موش شهری را برای پیدا کردن قارچ به چمن زارهای زیبای اطراف خانه اش برد. اسبی که در آن دور و بر زندگی می کرد برای دوست شدن با موش ها به سوی آن ها رفت. موش شهری که از دیدن او تعجب کرده بود عقب عقب رفت و پایش روی علف های خیس لیز خورد و به زمین افتاد. او که عصبانی شده بود داد کشید: «من روستا را دوست ندارم، این جا خیلی سرد است، خیلی هم خیس و خیلی ترسناک است. در راه برگشتن به خانه، موش شهری آن چنان سرگرم توضیح دادن از خوبی های شهر بود که متوجه جغد بزرگی که داشت به طرفش می آمد تا او را با چنگالهایش بگیرد، نبود. موش روستایی ناگهان فریاد زد: «مواظب باش ...!»

نویسنده: مولی پرهام مترجم: آزاده محضری تصویرگر: کن مک کی انتشارات: پینه دوز    


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب موش شهری و موش روستایی ( قصه های خوب دنیا)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل