loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب من کم تحملم - حسین صفا

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب من کم تحملم اثر حسین صفا توسط نشر نیماژ به چاپ رسیده است.

"من کم تحملم" کتابی زیبا و دل نواز از مجموعه ی اشعار خواندنی و بی نظیر شاعر بزرگ و گران قدر "حسین صفا" می باشد. وی یکی از شاعران پیشرو غزل سرا و سپید معاصر است و تاکنون بسیاری از شعرهای ناب و دل انگیزش را جهت اجرا و خواندن به محسن چاوشی ارائه نموده که یکی از این مجموعه شعرهای عاشقانه، کتاب من کم تحملم می باشد. "صفا" کتاب حاضر را با به کارگیری قدرت کلام و توانایی بالای خویش در ابراز احساسات، سروده و در نهایت ذوق و استعداد، اثری زیبا و گیرا را تدوین نموده است؛ شاعر در طول محتوای ابیات شعر، چنان تاثیر گذار و استادانه به وصف خیالات و احساسات ظریف خویش پرداخته که به راحتی با مخاطب ارتباط برقرار کرده، او را به دنیای خیالی و شاعرانه ی خویش وارد می نماید و در نهایت لحظاتی ناب و سرشار از عشق و احساس را برایش خلق می کند. انتخاب نوع کلمات، واژه پردازی ها، ترکیب و آرایش عبارات در کنار یک دیگر، چنان هنرمندانه، دل نشین و ماهرانه صورت گرفته که با خواندن آن، مفهوم و مقصود سراینده به راحتی به خواننده منتقل شده و تمام ذهن و روح او را تحت تاثیر محتوای اشعار خود قرار می دهد و در نتیجه او را تا پایان کتاب با خویش همراه می سازد.


فهرست


کفتر چاهی لنگه کفش خاطره های مرده کلاف کوچه زخم زبون من کم تحملم متاسفم عروس قصه دیوونگی کجاس بگو؟ بچه های اهواز به شاخه نیلوفر خاکستر عصا سربار قله خوش بختی رمز خوش بختی بخون امشب دور آخر خنده دم مسیحایی پروانه ها پرنده ی غمگین کافه های شلوغ ها دیوار بی در نفرین به جنگ خواب خونه چشم انتظاری زمستون پیله جوونی نکردم من عاشقش بودم قرص بی خوابی شاه دیوونه ها چشمای بارونی لباس نو گلدون من قلب من آماده است برزخ قفس شبستون خاموش مرکز دنیا مردم آزار جوابم نکن با من بمون خواب بعد از ظهر بگو مگو قطار پرچم سفید تقاص هر روز پاییزه مهمون ماه دور دست بید بی مجنون صبح خروس خون حوصله کن دلتنگ قفس بارون به دیدنم که می آی دلنازک اخمو سرم درد می کنه اخم و لبخند ماهی چشم بی آهو هوای تو تعبیر خدای همه آدم بی شکل به من توجه کن فیلم قدیمی

برشی از متن کتاب


کفتر چاهی کفتر چاهی من! تنگ بی ماهی من! ای قبای وصله بر! جنگ جوی بی سپر! دل افسرده ی من! پشت پا خورده ی من! شب بی مهتابم! روز بی آفتابم! ای در بسته شده! از همه خسته شده! دل افسرده ی من! پشت پا خورده ی من! ای شکسته تن سبو! سکه ی بی پشت و رو! ای خلیج یخ زده! خرمن ملخ زده! دل افسرده ی من! پشت پا خورده ی من! گوش کن ای دل من! تو هنوز دل منی با همه بی ثمری تو خود شکفتنی دل افسرده ی من! پشت پا خورده ی من!   لنگه کفش یه لنگه کفش پیر و درب و داغون افتاده بود یه گوشه ی خیابون هیشکی اونو یه لحظه پاش نمی کرد هیشکی یه لحظه ام نگاش نمی کرد می گف که تنهایی و بی پناهی یه روز به آخر برسه الهی یه لنگه کفش پاره     بی کس و ستاره افتاده زار و گریون     یه گوشه ی خیابون شب بود و شب گردی بارون و باد رد شدم و چشم به چشماش افتاد دیدم که زخماش همه از غربته مثل خودم خسته و بی طاقته دیدم و گفتم که نباید نشست طلسم تنهایی شو باید شکست یه لنگه کفش پاره     بی کس و ستاره افتاده زار و گریون     یه گوشه ی خیابون رفتم و گفتم که چرا نشستی؟ تلف نکن عمرتو دستی دستی درسته که از همه تنهاتری اسیر این دردای زجرآوری کفشای غیر تو باید پاکنی بگردی و لنگه تو پیدا کنی یه لنگه کفش پاره     بی کس و ستاره افتاده زار و گریون     یه گوشه ی خیابون   دور آخر هر روز عمرم از دیروز بدتره عمری که هر نفس بی غم نمی گذره دل گیر و خسته ام بی روح و ساکتم نبضم نمی زنه پلکم نمی پره می دونم امشبم از خواب می پرم از گریه، تا سحر خوابم نمی بره این زنده موندنه بازنده موندنه بی دوست، زندگی! مرگ از تو بهتره اون روبه روم داره پرواز می کنه می بینمش هنوز از پشت پنجره هی دست تکون می دم هی داد می زنم اون سنگ دل ولی هم کوره هم کره حتی اگه من از این عشق بگذرم قلب شکسته م از حقش نمی گذره دوران گیجی و سرگیجگیت گذشت محکم بشین دلم! این دوره آخره   چشمای بارونی اگه دنیا نتونست تورو از پا درآره اگه حتی نتونست تو رو تسلیم کنه در عوض می تونه به همین آسونی همه ی درداشو به تو تقدیم کنه توی قلبت آینه ست توی چشمات بارون توی دستت تسبیح توی جیبت قرآن سر پناهت این جاست تو یه آسایشگاه خاکریزت این جاست توی بیمارستان وای از تنهایی وای از دل تنگی آخه هیچ دردی از بی کسی بدتر نیست وقتی با خاطره هات روز و شب می جنگی هیشکی غیر از گریه با تو هم سنگر نیست   لباس نو نه هوای تازه و نه لباس نو می خوام هفت سین من تویی من فقط تورو می خوام دلم امشب از خدا جز تو هیچی نمی خواد کاش یکی ما دو تا رو با هم آشتی می داد شب عیدی، آسمون وقتی که می باره بیش تر از شبای پیش عطر قرآن داره ببین! امشب قلبم مث آینه روشنه آیینه ی زلال من! دیدنت عید منه سال نو یعنی تو وقتی از در تو می آی نذر کردم امشب...

شاعر: حسین صفا انتشارات: نیماژ


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب من کم تحملم - حسین صفا" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل