loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب من و مامان

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب من و مامان اثر هلن اکسلی با تصویرگری جین ماسی و ترجمه ی تارا سالک از سوی نشر کلام به چاپ رسیده است.

من و مامان در مورد روزمره گی های یک پسر کوچولو با مادرش می باشد. او با بیانی کودکانه تعاملاتی که در طی روز با مادرش دارد را به صورت داستان به تصویر می کشد. از این که مادر ساعاتی را برای بازی با او اختصاص می دهد احساس خوشحالی می کند. پسرک هنگامی که می بیند مادرش در کنار انجام کارهای دیگر مثل نظافت خانه، شستن لباس ها، پخت غذا و کارهای شخصی اش به او توجه و رسیدگی می کند، متوجه عشق و علاقه ی مادر نسبت به خودش می شود. او با حمایت های مادر دوچرخه سواری که تفریح مورد علاقه اش است را می آموزد و از این که می تواند همیشه و در همه ی لحظات روی کمک مادرش حساب کند احساس آرامش و امنیت می کند ...

مجموعه ی من و ... با تصاویری زیبا درکنار متنی ساده و عمیق، برای کودکان و نوجوانان تالیف شده است. از این مجموعه کتاب های "من و بابا"، "من و مامان"، "من و مامان بزرگ"، "من و خانم معلم"، "من و دوستم" و "من و بابابزرگ" به چاپ رسیده است. نویسنده در هریک از آن ها به روابط عمیق کودک با اطرافیانش می پردازد. والدین یا هر یک از اشخاص نام برده شده با تهیه ی این کتاب نه تنها سبب فراهم آوردن اوقاتی خوش برای کودک می شوند، بلکه کودک متوجه ی میزان احساسات و عواطف پدر و مادر یا دیگر نزدیکان نسبت به خود می شود .

 


برشی از متن کتاب


این مامان من است. مامان من خیلی شاد و شنگول است. بعضی وقت ها مامان دست های من را می گیرد و با هم می رقصیم و آواز می خوانیم. م بالا و پایین می پریم، پایکوبی می کنیم، می خندیم ... و سر و صدای زیادی به راه می اندازیم. دست های مامان من خیلی نرم و مهربان است. وقتی دست خودم را زخمی می کنم، مامان آن را برایم می بندد و همین کار را با خرسی هم انجام می دهد تا شاد و خندان شوم. مامان از همه ما مراقبت می کند. مامان از صبح تا شب کار های خیلی زیادی برای انجام دادن دارد. من نمی فهمم او چگونه از پس این همه کار برمی آید: کارهای بیرونش را با کامپیوتر انجام می دهد، خانه را مرتب و تمیز می کند، غذا می پزد، به تلفن جواب می‌دهد، و تازه به تمام کارهای من هم می‌رسد. راستش را بخواهید، فکر می کنم او من را خیلی دوست دارد. بعضی وقت ها مامان خیلی خسته می‌شود. وقتی به خرید می رویم و پس از پیاده روی زیاد به خانه برمی گردیم، مامان می‌گوید: «پاهام دارند من را می کشن!» پس هر دو کفش هایمان را در می آوریم و پاهایمان را داخل آب حوض حیاط می گذاریم. چه حس خوبی دارم وقتی مامان این جمله را بر زبان می‌آورد: «آخیش، راحت شدم.» یک روز که مامان خیلی خسته بود، رو به من کرد و گفت: «دیگه نمی تونم سرپا بایستم!» من او را روی مبل راحتی خواباندم تا کمی استراحت کند و آرام شود. مامان همیشه از من حمایت می کند. وقتی دوچرخه سواری می کنم، دنبال دوچرخه می دود تا زمین نخورم. او همیشه مراقب من است تا کارهای خطرناک و احمقانه انجام ندهم. او اجازه نمی دهد کسی به من آسیب برساند. مامان خیلی شجاع است و من هم از او یاد می گیرم که شجاع باشم. مامان همیشه مشغول کار است. کارهای او هیچ وقت تمامی ندارد: شستن لباس و ظرف ها، تمیز و مرتب کردن خانه، جمع و جور کردن اسباب بازی های من و ... بیچاره مامان! من هم می‌توانم چیزهایی به مامان یاد بدهم. راستش را بخواهید او در توپ بازی ضعیف است و نمی تواند توپ را خوب بگیرد یا شوت کند. من به او می‌گویم: «مامان سعی خودت را بکن؛ در هر حال، من دوستت دارم.» مامان من خیلی احساساتی است. وقتی کنار هم روی مبل راحتی می نشینیم و فیلم های قدیمی او را تماشا می کنیم، گاهی به گریه می‌افتد. البته اشک های من هم سرازیر می شود. مامان من خیلی مهربان است. او به من در خواندن درس های فارسی و ریاضی کمک می کند. وقتی خوب تلاش می کنم، از مامان ستاره جایزه می گیرم؛ حتی اگر همه جواب های هم درست نباشد! یک شب خواب بدی دیدم. تمساح ها و شیرهای ترسناک می خواستند من را بخورند. مامان من را بغل کرد و برایم کتاب خواند تا دوباره خوابم ببرد. وقتی او کنار من است، احساس آرامش و امنیت می کنم.        

  • کتاب های فرفره
  • نویسنده: هلن اکسلی
  • مترجم: تارا سالک
  • تصویرگر: جین ماسی
  • انتشارات: کلام

هلن اکسلی

سایر آثار نویسنده

مشاهده بیشتر

ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب من و مامان" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل