loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب من و بابابزرگ

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
45,000 تومان
* تنها 2 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب من و بابا بزرگ نوشته ی هلن اکسلی و ترجمه ی تارا سالک توسط انتشارات کلام به چاپ رسیده است.

داستان آمده در این کتاب در رابطه با پسر بچه ای است که پدربزرگش را بسیار دوست می دارد. او در کنار پدربزرگ احساس خوبی دارد و لحظات شاد و سرگرم کننده ای را در کنار هم تجربه می کنند؛ به عنوان مثال در کارگاه کوچکش به او در ساخت چیزهایی که لازم دارد کمک می کند و پس از پایان کار با یکدیگر شکلات می خورند؛ همان هایی که پدربزرگ برای او می خرد ولی گاهی فراموش می کند که برای چه کسی خریده و بیش تر آنها را خودش می خورد. آنها در کنار هم به تماشای آلبوم عکس های خانوادگی می پردازند، سری به کتابخانه ی مخصوص او می زنند و چند کتاب برای مطالعه انتخاب می کنند. پدربزرگ در آن جا بیش از صد جلد کتاب با موضوعاتی متنوع دارد که تمام آنها را برای پسرکوچولو نگه داشته است تا شاید روزی به کارش بیایند. زمانی که پسرک خواب های بدی می بیند و با وحشت از خواب می پرد، پدربزرگ به او آرامش می دهد و با گفتن جملاتی سعی می کند به او در غلبه بر این احساس کمک کند. بازی و تفریح، رفتن به گردش، صحبت از گذشته ها و کارهای بسیاری از این قبیل موجب می شود آنها از بودن در کنار هم لذت ببرند و قدر این لحظات را به خوبی بدانند.

من و بابابزرگ مجموعه ای چند جلدی با عناوینی از جمله من و بابا، من و مامان، من و دوستم، من و مامان بزرگ، من و خانم معلم، می باشد که با هدف تقویت روابط فردی و اجتماعی، پیوندهای عاطفی میان اعضای خانواده و دوستان و هم چنین اشاره به ارزش های اخلاقی تهیه و چاپ شده است. زبان ساده و رنگ آمیزی زیبای تصاویر به کار گرفته شده، از جمله جذابیت های این مجموعه برای کودکان می باشد.

 


برشی از متن کتاب


من بابا بزرگم را خیلی خیلی دوست دارم. راستش را بخواهید، هروقت که پیش او هستم، احساس شادی و خوشبختی می کنم. او همیشه پشت پنجره منتظر من می ماند تا از راه برسم. وقتی پیش بابا بزرگ هستم، همیشه نگاه خاصی در چشم های او وجود دارد و لبخندی زیبا روی لب هایش دیده می شود. من در کارگاه بابابزرگ به او کمک می کنم تا چیزهای که لازم دارد بسازد. در بین کار، شکلات هایی را می خوریم که او مخصوص من خریده است. البته بعضی وقت ها فراموش می کند که این شکلات ها را برای من خریده است و بیش ترآن ها را خودش می خورد. بابابزرگ همیشه عکس های خانوادگی را به من نشان می دهد. او به بچه ها و نوه هایش افتخار می کند. وبیش تر از همه به من. بابا بزرگ بعضی صفحه های کتاب هایش را علامت می زند تا آن ها را برای من بخواند. آیا باور می کنید که او صدها و صدها کتاب قدیمی را فقط به این خاطر نگه داشته است که شاید روزی به درد من بخورند. یک شب خواب دیدم که خرس بد جنسی در تعقیب من است و با وحشت از خواب پریدم. بابابزرگ کاری کرد که این ترس و وحشت از بین برود. او همیشه همین طور است و وجودش باعث می شود که احساس امنیت و آسایش داشته باشم. من و بابابزرگ بعضی وقت ها با هم کارت بازی می کنیم. اول فکر می کردم که اودراین کار کمی ناشی است، چون همیشه به من می باخت. ولی بعدها فهمیدم که از روی مهربانی کاری می کرد که من برنده ی بازی باشم تا شاد و خوشحال شوم. بابا بزرگ برایم تعریف می کند که درگذشته با بابای من زیاد جنگ و دعوا وشلوغ کاری داشته اند. ولی حالا به نظر می رسد که هر دو این شلوغ کاری ها را کنار گذاشته اند. البته بابابزرگ  هنوز هم قوی و سر حال است. وقتی با هم به بازی گلف مشغول می شویم، یک ضربه ی او کافی است تا شیشه ی انباری پایین بریزد. بابابزرگ اهل شوخی و تفریح است و وقتی با من است پیشنهادِ هیچ بازی را رد نمی کند. ولی هنگام چرخ و فلک سواری و تاب بازی، رنگِ صورتش کمی زرد و پریده می شود. این جور وقت ها باید حسابی مراقب او باشم. من بعضی وقت ها برای بابابزرگم نامه می نویسم و همه ی خبرها را به او می رسانم. او هم جواب نامه های من را می دهد. اول قصدِ ما از این کار آن بود که من نوشتن و خواندن را خوب یاد بگیرم، ولی حالا...    

  • نویسنده: هلن اکسلی
  • مترجم: تارا سالک
  • تصویرگر: جین ماسی
  • انتشارات: کلام

هلن اکسلی

سایر آثار نویسنده

مشاهده بیشتر

ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب من و بابابزرگ" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل