کتاب منگی | ژوئل اگلوف

معرفی کتاب منگی اثر ژوئل اگلوف

کتاب منگی، از سری کتاب های رمان و داستان کوتاه خارجی به شمار می‌رود. کتاب منگی روایت مرد جوانی است که در کشتارگاه کار می‌کند. او به همراه مادربزرگ پیر و بداخلاق‌اش زندگی می‌کند. همواره رویای تغییر مسیر و تغییر شرایط زندگی‌اش را دارد اما قادر به عملی کردن به رویای خود نیست. جهان این مرد جوان مملو از تاریکی و ناامیدی و پوچی است و با این حال دست از رویا پردازی بر نمی‌دارد.

این مرد جوان می‌داند که در چه شرایط سختی کار می‌کند و مجبور به تحمل این اوضاع است. با این حال دست کشیدن از این زندگی روتین برای او صورت نمی‌گیرد. رمان منگی داستان مردمانی است که عادت به شرایط دشوار کرده‌اند و رویاهای خود را به مرور با عادت کردن فراموش می کنند و به ابزاراتی برای جامعه تبدیل می‌شوند.

بخشی از کتاب منگی

وقتی مه می افته رو سرمون، تقریبا همون قدر می بینیم که زیر بهمن می شه دید. در واقع معجزه ست که زیر اون مه هنوز می تونیم یه تکونی بخوریم یا حتی نفس بکشیم. کی این اتفاق می افته، هیچی نمی دونیم. قابل پیش بینی نیست. ولی زیاد طول می کشه، این رو می دونیم. تو بهترین حالت، یه روز کامل باهاش هستیم، و تو بدترین حالت، تا ماه بعد دیگه چشم هامون درست نمی بینه.

از این مه های صبحگاهی نیست که بی دردسر محو شن، درست مثل یه تخته سنگه که دینامیت می خواد تا از شرش خلاص بشی. یا دست کم باید توش دالون و تونل بزنی، بعد خوب شمع زنی کنی تا سقف شون پایین نیاد. امروز به همچین روزی‌ یه. حتی دست هام رو هم رو فرمون نمی بینم. اصلا نمی دونم اونجان یا نه. هوا به قدری غلیظه که حس می کنم دارم از یه گردنه بالا می رم، رو به باد. نمی تونم کندتر از این برونم، تقریبا دارم در جا می زنم.

کتاب منگی اثر ژوئل اگلوف با ترجمه اصغر نوری توسط انتشارات افق به چاپ رسیده است.

• نویسنده: ژوئل اگلوف
• مترجم: اصغر نوری
• انتشارات: افق