کتاب مسیح | کارل یاسپرس

درباره کتاب مسیح اثر کارل یاسپرس

کتاب "مسیح" مقدس را از لا به لای پرده های روایت ها بیرون می کشد و واقعیت وجودی اش را در معرض نمایش قرار می دهد. در واقع کتاب حاضر منبعی برای شناخت این شخصیت بزرگ می باشد که برای درک بهتر او لازم است نوشته های زیبای "کارل یاسپرس" را بخوانید. این فیلسوف و روان شناس بزرگ آلمانی همواره در صدد حل مسائل و مشکلاتی ست که پدیده های نفسانی با خود به همراه دارند؛ در "مسیح" اراده و تصمیم آدمی را عامل مهمی معرفی می نماید که می تواند دنیا را زیر و رو کند.

او از انسانی می گوید که فراتر از همه ی پیامبران بنی اسرائیل عمل کرده و به حقیقتی رسیده که او را مستقیماً به خداوند وصل کرده است. "مسیح" بعد از این خداشناسی، دیگر در قید و بند محاسبات عقلانیِ انسانی نیست و جهان را با جان و دلش درک می کند. او این حقیقت را که خداوند یگانه است، با تمام وجود لمس کرده و حالا مخاطب در این کتاب سرگذشت او را در سفری می خواند که ایمان به خدا اولین و آخرین وجهه ی آن است. "احمد سمیعی" که کتاب حاضر را از فرانسه به فارسی برگردانده در جای جای متن سعی کرده است تا بیان فلسفی نویسنده را به گونه ای رعایت کند که هم سبک کلی آن حفظ شود و هم مخاطب برای فهم مطلب دچار مشکل نشود.

خرید کتاب مسیح نوشته کارل یاسپرس

کتاب کارل یاسپرس با عنوان مسیح با ترجمه احمد سمیعی از  انتشارات خوارزمی به همراه سایر کتاب های کارل یاسپرس را از کتابانه خریداری نمایید.

برشی از متن کتاب

میان عیسی مسیح و هر یک از این قماش مردمان شباهتی می توان یافت. در طریقه زندگی و فکر آنان مقولاتی است که از جهاتی با مقولات چارچوب حیاتی عیسی مسیح مطابقت دارد. لیکن اگر درست بنگریم خواهیم دید که واقعیت وجودی عیسی مسیح همچون واقعه ای با برد و خواستگاهی دیگر و اهمیت و ارزشی بس متفاوت از همه آنان فراتر می ‌رود و چشم اندازها و ژرفاهایی را به جلوه در می آورد که از همه این کسان دور و بیگانه است. همه کسانی که خود را مسیحی خواندند اعدام شدند، از یاد رفتند، شکست و ناکامی بهره آنان شد و دیگر کسی برای ‌شان اعتباری قائل نگشت، همه احزاب و ارباب فرق در خصوصیات برونی محو و گم می ‌شوند. همین امر که آن هم سخن های نامتجانس بتواند جهتی از جهات شخص عیسی مسیح را روشن سازد خود نمودار آن است که هیچ یکی از آن ها با او یکی نیست. چنین دعوی شده است و چه بسا این دعوی به حق باشد. عیسی مسیح در آموزش به معنای اخص خود هیچ چیز تازه ای نیاورده آورده است. وی با معارف محیط خود زیست و از افکار سنتی استفاده کرد. مفهوم عبرانی خداوند با نیروی خارق العاده با زندگی او عجین است. هرگز این اندیشه به دل راه نیافته است که از ایمان یهودی بگسلد.  همچون انبیا و به خلاف دریافت ‌های متحجر کاهنان و خاخامان، در بطن این ایمان زیست. از لحاظ تاریخی، ویآخرین پیامبران یهود است. از این رو، به عمد و بارها به آنان بازگردان دارد. لینک محیط، خود، میان پیامبران کهن و او فرقی پدید می ‌آورد. نخستین پیامبران یهود در کشور یهودی مستقل می زیستند و انحطاط آن را به چشم دیدند. عیسی مسیح در کشوری از نظر سیاسی وابسته و زیردست به سر می ‌برد در حالی که دین سالاری یهود قرن ‌ها قرار و ثبات یافته است. وی به عصر پانصد ساله ای تعلق دارد که از خودسامانی سیاسی آغاز می ‌شود و به پراکندگی قطعی و نهایی پس از ویرانی اورشلیم می انجامد - به قرن هایی که در آن ها بسیاری از پرشورترین مزامیر، کتاب ایوب  کتاب جامعه سلیمان ساخته و پرداخته شدند. این دین سالاری عیسی مسیح را بیزار ساخت، به همان گونه که در روزگار پادشاهان، روحانیت هیکل خواسته بود نسبت به انبیا بیزاری جوید. یهودیت قانونی روزگار پراکندگی یهود که پیامبران را همراه با قانون شریعت پذیرفته بود، دیگر نمی ‌توانست عیسی مسیح را تحمل کند، چه در این فرجه، در پرتو پیامبرانی دیگر، کانون یک دین جهانی شده بود. از نظر تاریخی ، ایمان مسیح به خداوند یکی از جلوه های بزرگ دین توراتی یهود است. خدای عیسی مسیح، خدای کتاب مقدس، دیگر خدایی از خدایان شرقی نیست که سابقا یهود از میان آنان برخاسته بود. اندک اندک خصلت شرقی خون آشامی و اشتهای قربانی او با مفهوم تازه ای از قربانی محو شده بود، یعنی با همان قربانی شدن پیامبران که مسیح واپسین بازتاب آن به شمار می ‌رفت.  خدا یکی از چهره‌های سزاوار آفرین افسانه ای، چون آتنا، آپولون و بسیاری خدایان دیگر نیز نیست که قدرت ‌های اصیل و آغازین انسانی را تشخص می بخشند و از این راه این قدرت ها را بر می انگیزند و راهبر می ‌شوند. این خدا خدای واحد است که نه تمثلی دارد نه بازنمودی.

• نویسنده: کارل یاسپرس
• مترجم: احمد سمیعی
• انتشارات: خوارزمی