loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب مردی که زنش را با کلاه اشتباه می گرفت

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب مردی که زنش را با کلاه اشتباه می گرفت، به نویسندگی آلیور ساکس و ترجمه ی ماندانا فرهادیان در نشر نو به چاپ رسیده است.

این کتاب یکی از پرفروش ترین کتاب های نویسنده مشهور انگلیسی - آمریکایی است که جراح مغز و اعصاب می باشد و در حوزه نویسندگی در مورد تخصص عصب شناسی بسیار چیره است. او این کتاب را با بررسی های موردی بعضی از بیمارانش نوشته و هر فصل را به یک مورد خاص از عصب شناسی اختصاص داده است. با وجود گذشت بیش از سه دهه از اولین نوبت انتشار این کتاب، هنوز هم "مردی که زنش را با کلاه اشتباه می گرفت" بسیار مورد توجه مردم است و داستان های عجیب اما واقعی اش بر سر زبان هاست. او از افرادی می نویسد که درگیر ناهنجاری های فکری سختی هستند و بخشی از خاطرات گذشته شان را به دلیل این بیماری از دست داده اند. آن ها حتی قادر به شناسایی مهم ترین افراد زندگی شان نیستند و آدم های دور و برشان را با اشیا اشتباه می گیرند. نام کتاب نیز به دلیل این ویژگی بارز که در همه این بیماران وجود دارد، انتخاب شده است. دکتر ساکس روایت بسیار کامل و دقیقی از افراد مبتلا به این بیماری دارد و بیان می کند که این افراد در عین این که بیمار هستند و بخش بزرگی از زندگی شان درگیر بیماری خاص شان است اما از ضریب هوشی بسیار بالایی برخوردارند و استعدادهای هنری شگرفی درون آن ها نهفته است که می توان تنها با یک تلنگر این استعدادها را شکوفا کرد.


برشی از متن کتاب


وقتی ربه کا به کلینیک ما آمد دیگر بچه نبود 19 سال داشت اما به قول مادربزرگش تا اندازه ای مثل بچه ها بود نتوانست راهش را در اطراف کلینیک پیدا کند هیچ وقت نمی توانست دری را با اطمینان خاطر با کلید باز کند هرگز نفهمید که کلید چطور کار میک ند و انگار هیچ وقت نفهمید. دست راست و چپش را قاطی می کرد گاهی لباس هایش را اشتباه می پوشید. پشت و رو یا عقب و جلو بدون این که حتی متوجه شود و اگر هم می فهمید باز هم نمی ‌توانست درست بپوشد. ممکن بود ساعت ‌ها وقت صرف کند تا بخواهد دست یا پایی را در لنگه اشتباهی دستکش و کفش ها فرو کند. باز به قول مادر بزرگ اش انگار فضا برایس مفهوم ندارد در همه حرکات دست و پا چلفتی و ناهماهنگ بود در گزارشی نوشته شده بود ( خرفت و زمخت) و در یکی دیگر یک (احمق حرکتی) ولی وقتی میرقصید همه ناهماهنگی‌ها و دست و پا چلفتی گری هایش از بین می رفت. ربه کا در کام دهانش شکافی جزئی داشت که باعث می ‌شد وقت حرف زدن صدای سوتی هم شنیده شود، انگشتانی کوتاه داشت با ناخن های کلفت و نزدیک بینی شدیدی داشت که رو به وخامت می ‌رفت و لازم بود عینک بسیار کلفتی بزند همه نشانه های جسمانی بیماری مادرزادی را که باعث نقص ذهنی و مغزی شده بود داشت به طرز دردناکی خجالتی و کمرو بود و احساس می ‌کرد که مضحکه جمع است و خواهد بود. قاابلیت داشت که دل بسته شود و تعلق خاطر های گرم، عمیق و حتی پر شور و شوق داشت عمیقا عاشق مادربزرگش بود که از 3 سالگی بزرگش کرده بود از وقتی که مادر و پدرش در گذشته بودند. به طبیعت بسیار علاقه داشت و اگر او را به پارک یا باغ های گیاه شناسی می ‌بردند ساعت ها در آن جا مشغول می شد. به قصه و داستان بسیار علاقه داشت و با این که هیچ وقت نتوانست خواندن را به رغم تلاش های پیگیر و بی امان یاد بگیرد به مادربزرگش و دیگران التماس می ‌کرد که برایش بخوانند مادربزرگش می ‌گفت که کشته قصه است و خوشبختانه مادربزرگش عاشق قصه خواندن بود و صدای قشنگی هم داشت که ربه کا را محسور می ‌کرد و فقط قصه نبود عاشق شعرم بود به نظر می رسید که به کار نیاز یا تشنگی عمیقی دارد برای تغذیه واقعیت برای ذهنش طبیعت زیبا بود اما ثابت بود کافی نبود نیاز داشت تصاویر شفاهی با زبان و کلام از نو عرضه شود به نظر می ‌رسید نمادها و تمثیل ها را حتی در شعرهای بسیار بغرنج هم به راحتی دنبال می ‌کند در حالی که در درک گزاره ‌ها و دستورالعمل‌ های ساده ناتوان بود. زبان احساس عینیت زبان تصویر و نماد دنیای برای او می ساختند که عاشقش بود و تا حد زیادی می تواند وارد آن شود با این که از لحاظ مفهومی نادان بود ولی با زبان شعر احساس راحتی می کرد و خودش هم به گونه ای ترحم آور و دست و پا شکسته شاعر طبیعی بود استعاره تشبیه تشابه های نسبتا فوق العاده ای به طور طبیعی و پیش بینی ناپذیر مثل الهام ناگهانی شاعرانه به ذهنش می رسیدند.

فهرست


مقدمه مترجم پیش گفتار بخش اول: از دست دادن ها مقدمه مردی که زنش را با کلاه اشتباه میگرفت دریانورد گم گشته بانوی بدون بدن مردی که از تخت بیرون افتاد دست ها اشباح (فانتوم ها) تراز شده چشم ها به راست سخنرانی رئیس جمهور بخش دوم: زیادی ها مقدمه ری تیک زن بامزه بیماری کوپید مسئله هویت بله، پدر _ خواهر تسخیر شده بخش سوم: جابه جابی ها مقدمه خاطره پردازی نوستالژی بی اختیار سفری به هند سگی در زیر پوست قتل پنداره های دیداری هیلده گارد بخش چهارم: دنیای ساده ها مقدمه ربه کا یک گروو متحرک دوقلوها هنرمند اوتیستی کتاب نامه مرجع های فصلی تعریف برخی از عبارت های عصب شناسی

  • نویسنده: آلیور ساکس
  • مترجم: ماندانا فرهادیان
  • انتشارات: نشر نو


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب مردی که زنش را با کلاه اشتباه می گرفت" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل