کتاب مجموعه ترانه های شیمو شیمو (جلدهای 27 تا 38)

کتاب ترانه های شیمو شیمو با شعرهایی از محمدکاظم مزینانی، توسط انتشارات پنجره به چاپ رسیده است.

شیمو عنوان مجموعه کتابهای آموزشی در زمینه های مختلف و با مضمون داستان با عناوینی چون: شیموی بزرگ، شیموی کوتاه، شیموی بلند، شیمو این جا، شیمو آن جا، شیموی غمگین، شیموی خوشحال و... توسط لوسی کازنیس نوشته شده است، با توجه به علاقه مندی کودکان به شعر، محمد کاظم مزینانی این داستان ها را به اشعار زیبا تبدیل کرده و در قالب مجموعه ای زیبا و مصور در اختیار مخاطب قرار می دهد. شیموی زبل همه چیز دان دوست خوب بچه ها، مهارت های اجتماعی را به گونه ای ساده و قابل فهم آموزش می دهد، شما برای فرزندتان شیمو می خوانید و به صورت غیر مستقیم مهارت های زندگی را به او می آموزید. مهارت های مهم فردی مثل دستشویی رفتن، مسواک زدن، استقلال و کاهش وابستگی، اعتماد به نفس، خلاقیت های کوچک و بزرگ، و نیز مهارت های مهم اجتماعی مثل دوست یابی، همدلی، عشق به دوستان، فرهنگ ترافیک و عبورو مرور، آشنایی با مشاغل و هزار و یک موضوع مهم دیگر از این دست مواردند. مجموعه ی مورد نظر 10 جلد از داستان های شیمو ( از جلد 27 تا 38) را در قالب یک کتاب با جلد سخت، زبان شعر، لحن کودکانه، تصاویر بکر، جذاب و دیدنی در اختیار کودکان قرار می دهد.

برشی از متن کتاب

چه کارهای قشنگی بلده شیمو خانم الان داره می کشه نقاشی روی یک بوم رنگ ها رو، هم می زنه اول روی یه تخته -کی می دونه این چیه؟ فکر می کنم درخته روپوش پوشیده دیگه رنگی نمی شه شیمو رنگ ها رو برمی داره با یه دونه قلم مو بوم خودش رو شیمو گذاشته رو سه پایه خیلی آروم، با دقت می کشه خط و سایه شیمو حالا چی داره؟ یه نقاشی تازه چه گربه ای، سبیل هاش ببین چقدر درازه! قشنگ نگاش کن، بله نقاشی مال منه فکر نکنی که با من این گربه هه دشمنه ساز می زنه شیمو جان آهسته با گیتارش ایستاده با تعجب هاپو هاپو کنارش انگشتاشو می ذاره فشار می ده رو سیم ها گوش می کنن به آهنگ گنجیشک ها، یا کریم ها شیمو داره با دقت نگاه به ساز می کنه تکون می ده سرش رو سازشو ناز می کنه شیمو می گه: موسیقی قشنگه چون نت داره صدای سازها با هم خیلی تفاوت داره بلبلبی میگه: من هم با نت آواز می خونم جای همه نت هارو از بچگی می دونم شیمو حالا می خونه با اون صدای سازش گوش می ده هاپو هاپو با گوش های درازش شیمو خانم نشسته تو خونه تک و تنها یه دزد می شه یهویی می ره توی دریا شیمو خانوم، پس چی شد قیافه ی خوشگلت؟ این چیه رو کلاهت با این عکس اسکلت قیافه ی شیمو، وای عجیب و ناجور شده یه چشمشو پوشونده چون مثلا کور شده یه دزد دزیاییه با کفش اجق وجق روی زمین راه می ره تلق تلوق، تق و تق تاج می ذاره رو سرش می شه یه پادشاه پرزور می شینه روی تختش همیشه می ده دستور بالاخره شیمو جان خسته می شه از بازی می شه دوباره یک موش همون موش نازنازی می پره یکهو شیمو میان آب با لباس حوضش کوچیکه اما فکر می کنه که دریاست می گه یه روز می رسم به آرزوم خدایا سوار قایق می شم می رم به دریا دریانوردم الان توکشتی، رو آبم خسته شدم، من می خوام یه چرت حالا بخوابم چرا شیمو توی خواب هی آخ و آخ می کنه؟ یه دزد می آد، کشتی رو با تیر سوراخ می کنه شیمو می ترسه یکهو داد می زنه: این کیه؟ بلند می شه می بینه دریاش پلاستیکیه!    

شاعر: محمدکاظم مزینانی انتشارات: پنجره