loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب قصه های یک دقیقه ای - ایشتوان ارکنی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب قصه های یک دقیقه ای اثر ایشتوان ارکنی و ترجمه ی کمال ظاهری در نشر چشمه به چاپ رسیده است.

قصه های یک دقیقه ای چیزی از رمان کم ندارد. این کتاب قطور مجموعه ای از داستان های کوتاه است که نویسنده علت کوتاهی شان را نه این که چیزی برای گفتن نداشته باشد، بلکه این می داند که قصد دارد با حداقل کلمات منظورش را بفهماند. هر چیزی که بخواهید را می توانید در یک دقیقه بگویید، از داستان ترسناک گرفته تا اسطوره، تراژدی، مرگ و یا عشق و عاشقی. با حداقل کلمات. این شعار ما در این کتاب است. مسئله این است، آیا واقعا نیاز است با طول و تفسیر، با توصیفات و تشبیهات و یا با کنایه و استعاره داستان را طولانی کرد؟ ایشتوان ارکنی در کتابی نزدیک چهارصد صفحه ای پر از داستان های کوتاه یک دقیقه ای نشان داده است که سوژه های بسیاری برای گفتن دارد و قصد کش دادن مطالب را ندارد. هر داستان چارچوب اساسی را دارد: عنوان، آغاز، میانه و پایان. شاید گاهی اصلا لازم نباشد مکان حادثه و داستان مشخص باشد، خب ذکر نشده، اصلا گاهی نیازی نیست ما اسم فرد را بدانیم. از این هم نامی برده نشده. می توان این کار را لطفی از طرف نویسنده به خواننده دانست؟ بله. چون در این حالت، تصور نام، چهره، مکان و زمان همه به خود خواننده و تخیل او سپرده شده است. خواننده می تواند کاراکترها را به هر شکل و صورتی که دوست دارد در ذهن بسازد، هر جا دوست دارد ببرد و هر بلایی دوست دارد سرشان بیاورد این از ویژگی های قلم نویسنده است.ایشتوان ارکنی در سال 1912 در بوداپست به دنیا آمد. او نویسندگی را از دوران دبیرستان شروع کرد. اولین رمان او تلاطم نام دارد. نمایشنامه ی وارونژ نیز از او است.


برشی از متن کتاب


لیپوت مزو را به فرانسه آزیل سنت آن می گویند. دارالمجانین پاریس خیلی بزرگ است. دیوارهایی مثل ارگ گلرت و باغی دو برابر باغ وحش دارد. پنج بنای عظیم توی آن هرکدام به بزرگی پارلمان بوداپست است. آمد و رفت در آن به اندازه ی یک نمایشگاه بین المللی است. من هم در آمد و رفتم، چون هر چه می کردم چیک سردایی را پیدا نمی کنم. حال آن که چند روز پیش از سفر، خانم زیبایی مصرا سفارش کرد که به محض رسیدن به پاریس به سراغشان بروم. پس از آن هم طی دو نامه خواسته که موضوع را فراموش نکنم. چیک سردایی و زنش را هفت سال پیش به آزیل سنت برده اند. پس از هیچ خبری ازشان نرسیده. دوشیزه خانم خانم بخش پذیرش می گوید:«این جا یک ارمنی هست به اسم کار په ئیس دوریسپانوویچ» سرم را تکان می دهم:«این او نیست.» دوشیزه خانم بااوقات تلخی می گوید:«یعنی چه او نیست.» «او ارمنی نیست، مجار است. کارپه ئیس هم نیست، چیک سردایی است.» دوشیزه خانم آه می کشد. پرنده های دو کمد را زیرورو می کنیم. فرانسوی ها حرف چ را به صد شکل می نویسند. با ts، با ch، با tsh، اما چیک سردایی را این طور هم ننوشته اند. طوری نوشته اند که نشود آن ها را پیدا کرد. با بدگمانی می پرسد:«مطمئنید که ارمنی نیست؟» «مطئمنم» «پس بی زحمت اسمش را بنویسید.» می نویسم. نگاهم می کند، گل از گلش می شکفد. «آها...! زیکس رده! جرا از همان اول نگفتید؟» کاشف به عمل می آید که «زیکس رده» را شخصا هم می شناسد. وضع روانی مرد رضایت بخش است. سال گذشته او هم توی دفتر کار می کرده، اما بعدا برای کار کشاورزی به مزرعه ای که متعلق به همین موسسه است فرستاده شده.

نویسنده: ایشتوان ارکنی مترجم: کمال ظاهری انتشارات: چشمه

مشخصات

  • نوع جلد جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 4
  • تعداد صفحه 385
  • انتشارات چشمه

ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب قصه های یک دقیقه ای - ایشتوان ارکنی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل