loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب قصه های پیامبران 7 (قصه ی حضرت داوود)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب قصه ی حضرت داوود جلد هفتم از مجموعه قصه های پیامبران نوشته ی محمود پور وهاب توسط انتشارات جمال به چاپ رسیده است.

این کتاب جلد هفت از مجموعه ی قصه های پیامبران می باشد. قرآن کریم کتابی است برای هدایت انسان ها، در این کتاب از روش های مختلف برای رسیدن به این هدف استفاده شده است. یکی از این روش ها بیان داستان هایی با زبان ساده برای پند گرفتن از گذشتگان و سرمشق قرار دادن آن ها برای زندگی بهتر و مقابله با ستم است. در هر کدام از این داستان ها نکات و عبرت هایی پنهان وجود دارد و می تواند راه گشایش مناسب برای زندگی باشد. داستان ها و اثراتش ماندگار تر از هر پند دیگری است. امروزه هم برای بیان بهتر و درک بهتر مطالب از داستان و قصه و نتیجه گیری آن استفاده می شود. داستان داوود، از داستان های جذاب کتاب قرآن است و درباره ی آن به بسیار سخن گفته شده است. داوود جوانی بود خوش صدا، وقتی صدایش برای مناجات و راز و نیاز با خدا بلند می شد، پرندگان هم به سوی او می رفتند. مردم قوم او مورد حمله ی جالوت قرار گرفته بودند و پیامبرشان " سمویل " جوانی به نام " طالوت " را به رهبری سپاه آن ها قرار داد و آن ها راهی جنگ با طالوت شدند...

 


برشی از متن کتاب


پادشاهی داوود (ع) بعد از طالوت، حضرت داوود (ع) به پادشاهی رسید. او نه تنها پادشاه، بلکه از طرف خداوند به پیامبری برگزیده شد و کتاب آسمانی او "زبور" است. تعدادی از ترانه ها و مناجات های او در کتابش آمده. او بسیار خوش آواز بود. وقتی صدایش به مناجات بلند می شد حتی حیوانات وحشی سکوت می کردند، پرندگان به سویش پرواز می کردند تا صدای دلنشینش را بشنوند. داوود (ع) صنعت گر بود، سلاح می ساخت و اسب پرورش می داد. او پادشاه و پیامبری عادل بود. بین مردم قضاوت عادلانه می کرد. در زمان او مردم در آسایش و امنیت زندگی می کردند. حضرت داوود (ع) برای رسیدگی بهتر کارهایش برنامه ریزی کرده بود. قسمتی از روز نماز می خواند و خدا را عبادت می کرد. ساعتی به کارهای شخصی خود می پرداخت. قسمتی از روز برای رسیدگی به کارهای مردم مشغول می شد. ساعتی برای تربیت فرزندانش و.... وقتی مشغول عبادت با خدا بود، نگهبانان اجازه نمی دادند کسی مزاحمش شود. قضاوت یک روز حضرت داوود (ع) مشغول دعا و نماز بود که یک دفعه دو مرد را کنار خود دید. تعجب کرد، چون در چنین زمانی کسی حق ورود به عبادت گاهش را نداشت. یکی از آن ها گفت: نترس ما قصد بدی نداریم. داوود (ع) پرسید: چه کار دارید؟ مرد گفت: این برادر من است. او نود و نه گوسفند دارد و من فقط یک گوسفند دارم. اما او یک گوسفند مرا هم از من می خواهد و می گوید آن هم باید مال من باشد. آمده ایم تا شما بین ما قضاوت کنید. داوود (ع) به جای این که از برادرش سؤال کند و دلیل کارش را بپرسد در قضاوت عجله کرد و حکم صادر کرد. ناگهان دو مرد غیب شدند. داوود (ع) متوجه شد که این یک امتحان الهی بود، نباید در قضاوت عجله می کرد.....

نویسنده


" محمود پور وهّاب " در سال هزار و سیصد و چهل در روستای مشایه از شهرستان رودسر به دنیا آمد. او از همان دوران کودکی به شعر علاقه داشت. وی اکنون، نزدیک به بیست سال است که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان کار می‌کند. حاصل این سال‌ها، پنجاه کتاب شعر، داستان، زندگینامه، تحقیق و بررسی و حدود صد مقالة پژوهشی و نقد است. او مسئول شعر ماهنامه های سلام بچه ها و پوپک و همین‌طور کارشناس ادبی مجله باران است. به تازگی کارهای زیادی از این شاعر و نویسنده منتشر شده است، از جمله پیر چنگی و پر از بوی گلابی که این یکی برنده ی جایزه کتاب فصل شده است. اما جدید ترین اثر پوروهاب مجموعه شعر، تو با ما قدم می زنی که در قالب‌های تازه و آزاد برای نوجوانان سروده شده است.

نویسنده: محمود پوروهاب تصویرگر: حسین آسیوند - طیبه توسلی انتشارات: جمال


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب قصه های پیامبران 7 (قصه ی حضرت داوود)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل