loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب قصه های قرآنی (راه و چاه)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب راه و چاه از مجموعه قصه های قرآنی، نوشته ی شهرام شفیعی توسط انتشارات طلایی به چاپ رسیده است.

نزدیک به یک سوم آیات قرآن، داستان هایی درباره ی پیشینیان و نیز رویدادهای دوره ی نزول قرآن است. علت استفاده ی فراوان قرآن از داستان را، ظرفیت بالای داستان در تاثیر گذاری بر اندیشه و روح انسان دانسته اند. قرآن خود، هدف از داستان ها را درس گرفتن انسان ها معرفی کرده و در آیات فراوانی، به تامل در سرگذشت پیشینیان سفارش کرده است. این کتاب مجموعه ای از چندین داستان نسبتا کوتاه در رابطه با زندگی پیامبرانی مانند یوسف، یونس، شعیب، ایوب، صالح، نوح، آدم، هود، ابراهیم، اسماعیل، موسی، قارون، داوود، لقمان، سلیمان، عیسی، زکریا می باشد. هم چنین برخی داستان های دیگر آمده در این کتاب در رابطه با اتفاقات مهم و عبرت انگیزی است که در قرآن به آن اشاره شده است از جمله آفرینش، داستان اصحاب فیل، ذوالقرنین، سه باغ، هابیل و قابیل و داستان اصحاب غار، که در قالب یک مجموعه داستان برای کودکان و نوجوانان در این کتاب گردآوری شده است. متن داستان ها بیش ترین حجم صفحات این کتاب را به خود اختصاص داده اند. ناگفته نماند یک سری تصاویر رنگی مرتبط با متن و اتفاقاتی که در آن روی می دهد نیز در این کتاب قرار گرفته است. جلد اصلی این کتاب از نوع جلد سخت و جنس صفحات داخلی آن از نوع گلاسه می باشد که در ماندگاری طولانی مدت آن تاثیر گذار می باشد.

 


برشی از متن کتاب


خدا زبان همه ی موجودات را به سلیمان آموخته بود. از مرغ در هوا تا ماهی دریا...از دسته ی حشرات تا گیاه رونده به دیوار...پس این ها همه، در اطاعت سلیمان بودند. و جن و آدمی پیش او، دست بر سینه بودند. چنین بود و سلیمان، هر صبح و هر شب می گفت: سپاس خداوندی را که ما را به بندگان دیگر برتری داد. و هر بار که می آمد و بر تخت می نشست چنین می گفت: پروردگارم امروز هم مرا از عادلان قرار دهد...زیرا درخت عدل تا ابد میوه های شیرین می دهد. اما میوه ی ظالم گندیده خواهد شد. و نامش مانند دم کشمش، از دهان ها بیرون انداخته شود. و هر بار که در میان مردم بود. چنین می گفت: خداون هر چه را که پنهان می کنیم آشکار خواهد کرد. و اوست که بلند ترین ستون ها را ساخته است. پس بر او سجده کنید که جز او چیزی شایسته ی بندگی نیست. ای مردم هرگاه انبارهای تان از نخود و گوشت خشک کرده پر باشد، بر صورتتان لبخند می بینیم...اما بدانید که هر انباری با آتش، یا دندان موش، نابود شود...به لطف خداوند یگانه که هرگز کاستی نگیرد. روزی از روزها سلیمان بر تخت نشسته بود، و سربازانش به صف بودند. و برای سلام، از پیش او می گذشتند. از چرنده و پرنده، تا جن و آدمی. و سلیمان، در میان لشکریانش، سری چرخاند. و هد هد را با رنگ راه راهش، در میان پرندگان ندید. پس چنین گفت: می دانم که هد هد نشستن بر زمین را دوست می دارد. اما اکنون او را بر زمین نمی بینم...و می دانم که هد هد، تاج زیبایی از پر، بر سرش دارد. اما اکنون تاج زیبای هد هد را نمی بینم...پس بگویید که او با تاجش بر کدام بام نشسته است؟ گفتند: هد هد از غایب شدگان است...و هیچ کس نمی داند که اکنون در کدام آسمان بال می زند. گفت: شایسته است که دلیل روشنی برای غیبتش بیاورد...و البته خداوند بر همه چیز آگاه است...

نویسنده: شهرام شفیعی انتشارات: طلایی


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب قصه های قرآنی (راه و چاه)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل