loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب قصه های شاهنامه (جلد های 10 تا 12)

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
185,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

درباره کتاب قصه های شاهنامه از نشر افق (جلد های 10 تا 12)

کتاب قصه های شاهنامه از دسته کتاب داستان هایی از ادبیات پارسی به سه بخش تشکیل شده و به صورت جلدهای جداگانه نیز به چاپ رسیده، داستان پادشاهی جمشید، ایرج و کیخسرو با نثری متفاوت و روشی نوین برای مخاطب بیان می شود و این شیوه ی بدیع، خواندن کتاب را لذت بخش کرده است.

این کتاب برخلاف دیگر آثار مشابه، از روایت داستان خودداری کرده و این بار گویی مخاطب رمانی حماسی- عاشقانه را می خواند. در ابتدای هر داستان شجره نامه ای مختصر از شخصیت های آن داستان آمده است تا خواننده در حین خواندن کتاب، با شنیدن اسامی از ارتباط خویشاوندی آنان آگاه باشد. در داستان جمشید، به بند گرفتن دیوان توسط جمشید و پدرش تهمورث بیان می شود.

تهمورث پادشاه ایران است و در زمستانی سرد و سوزان می خواهد به نبرد دیوان برود، شهرسپ که وزیر اوست او را از این کار بر حذر می دارد، اما تهمورث پادشاهی نیست که در زمان تصمیم گیری به حرف های دیگران توجه کند. شهرسپ، غاری را به جمشید نشان می دهد که تعداد بسیاری از دیوان در آن زندگی می کنند. جمشید به همراه خواهرش شهرناز به غار دیوان می رسند، غاری که اگر در آن از دیوان بترسی، تبدیل به سنگ خواهی شد. شهرناز بسیار دانا است و با راهنمایی های او، جمشید می تواند رئیس دیوان را به بند بکشد و به پدرش نشان دهد و ... . تصویرگری کتاب را " نیلوفر میرمحمدی " انجام داده است و این اثر برای نوجوانان مناسب است.

بخشی از کتاب قصه های شاهنامه از نشر افق (جلد های 10 تا 12)

باید می دانستم. پدر بارها گفته بود. گفته بود که با پای خود به کام اژدها می ‌روم. گفته بود می ترسد برایم دامی گسترده باشند و سرانجام خونم را بر خاک بریزند. پدر آن ها را می ‌شناخت. دیده بود که با چشم های خون گرفته از مرگم می‌گفتند. می ‌دانست که اگر در دلی دیو آز و خودپرستی لانه کند، کبوتر مهر و فداکاری پر می کشد و تا ابد ترکش خواهد کرد. پدر گفته بود دانا کسی است که از گرگ درنده می گریزد و مار زهر آلود در آستین نمی پرورد. گفته بود باید جانم را بردارم و از چنگ شان بگریزم که اگر در دام شان بیفتم، ریسمان امیدش بریده خواهد شد. پدرم، فریدون، همه را گفته بود؛ اما باور نمی کردم. نه، مگر ممکن بود همان هایی که روزی با من پیمان برادری بسته بودند و سوگند خورده بودند که در سختی ها و ناکامی ها کنارم باشند و در برابر دشمنانم بایستند خود پرچم دشمنی برافرازند و سپاهیان شان را بر من برآشوبند؟ مگر سلم و تور همان برادرانی نبودند که وقتی از کوه بالا می ‌رفتیم، دستم را می گرفتند که مبادا بیفتم و پایم بخراشد؟ مگر همان ها نبودند که مرا به شکار می بردند؟ سوارکاری یادم می دادند و به من کشتی و شنا و تیراندازی می‌آموختند؟ داستان ضحاک خون ریز و دلاوری های پدرمان، فریدون، را نخستین بار از سلم شنیدم...

اما پدر راست گفته بود. آن روز رسید. آن روز رسید که برادرانم در چشمهایم نگریستند و مرا دشمن خواندند. آن روز من شعله های خشم و کین را در چشم هایشان دیدم. و دیدم که بر من شمشیر کشیدند و با خنجر پهلویم را دریدند. و من خونم را دیدم، خونی سرخ که از خنجر برادرم تور می چکید...

بهار است. شبدرها گل کرده اند. پروانه ها با بال های سبز و زرد و بنفش بالای سرمان پرواز می کنند و رویش خاک را جشن می گیرند. در دشت، سوار بر اسب های تند پایمان می تازیم و فریاد شادی می کشیم.

دورتر، چشمه ای می جوشد. آب زلالش می درخشد. انگار در هر قطره اش خورشیدی خانه کرده است. تشنه ایم. کنار چشمه از اسب پایین می جهیم و سر و روی می شوییم. تور می خواهد آب بنوشد که سلم دستش را می گیرد و می کشد: «ایرج زودتر از ما می نوشد. کوچک تر است.»

تور سری تکان می دهد و کنار می رود. سر پیش می‌برم و آب می نوشم. آبی یخ، چون برف های دماوند، که جانم را تازه می کند.

میگویم: «کاش امروز پایانی نداشت.»

تور می خندد. دستم را می گیرد. از صخره بالا می رویم. از آن بالا کاخ با تمام بزرگی اش چون سنگ ریزه ای کوچک است. سلم نفس نفس زنان می گوید: «اما من می خواهم زودتر بزرگ شوم. می خواهم بر تخت بنشینم و فرمان برانم، با دشمنان بجنگم و کشورگشایی کنم.»

تور دستش را سایبان چشم می کند و به البرز کوه خیره می شود: «هنوز دارد آن بالا فریاد می زند. می خواهم درفش کاویان پدر را در دست بگیرم و ضحاک دیگر را به زنجیر کشم.»

کتاب قصه های شاهنامه جلدهای 10 تا 12 به روایت آتوسا صالحی و تصویرگر نیلوفر میرمحمدی توسط نشر افق به چاپ رسیده است.

 

 

نویسنده


" آتوسا صالحی " شاعر، نویسنده و مترجم کتاب های کودکان و نوجوانان، سال 1351در تهران به دنیا آمد و از سال 1369  فعالیت حرفه ای خود را از طریق همکاری با مجله سروش نوجوان و به عنوان یکی از سردبیران "مجله در مجله" آغاز کرد. او افزون بر این، در نشریه هایی چون مجله همشهری، هفته نامه و روزنامه آفتابگردان، روزنامه شرق، ایران و ... قلم زده است. از صالحی تا کنون بیش از سی عنوان کتاب برای کودکان و نوجوانان منتشر شده است که از میان آن ها می توان به آثاری چون: «مثل همه، مثل هیچ کس»، «دلم برای تو تنگ است» (مجموعه شعر برای نوجوانان)، «کسی خواب میمون کوچولو را ندیده» (داستان کودک)، «افسانه های شاهنامه» (در نه جلد)، «دریای عزیز»، (شعر به زبان ساده) و«سی و پنج کیلو امیدواری» (داستان ترجمه) اشاره کرد. صالحی جوایزی نیز از جشنواره های کتاب و مطبوعات دریافت کرده است که جایزه بانوی فرهنگ وزارت ارشاد و تندیس و لوح تقدیر سلام بچه ها برای کتاب «مثل همه مثل هیچ کس»، لوح زرین و دیپلم افتخار جشنواره مطبوعات کانون پرورش فکری و کتاب سال سلام بچه ها برای روایت قصه های شاهنامه از آن جمله اند.

 

 

فهرست

 

 

  • جمشید

  • ایرج

  • کیخسرو

 

 

 

  • جمشید، ایرج، کیخسرو
  • به روایت: آتوسا صالحی
  • تصویرگر: نیلوفر میرمحمدی
  • انتشارات: افق

 

 


مشخصات

  • مترجم آتوسا صالحی
  • نوع جلد سخت
  • قطع وزیری
  • نوبت چاپ 5
  • سال انتشار 1397
  • تعداد صفحه 184
  • انتشارات افق

ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب قصه های شاهنامه (جلد های 10 تا 12)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل