loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب قرن روشنفکری - آلخو کارپانتیه

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب قرن روشنفکری اثر آلخو کارپانتیه و ت ترجمه سروش حبیبی توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.

کتاب "قرن روشنفکری" رمانی با محتوای داستانی تاریخی می باشد؛ شخصیت اصلی داستان "ویکتور هوگ"، مردی با شخصیت و عقایدی بی ثبات اما با اراده است که در "پوراوپرنس" زندگی کرده و با گذشت زمان شیفته ی "روبسپیر"، رهبر تاثیرگذار در انقلاب فرانسه شده و وارد جنگ می شود. وی در ابتدای داستان، اهداف والایی هم چون برقراری آزادی و برانداختن برده داری را در سر پرورانده و در تحقق آن تلاش می نماید اما هنگامی که به سمت دادستانی دست می یابد، تحت تاثیر دنیای سیاست قرار گرفته، دستور اعدام های متعددی را به وسیله ی گیوتین صادر کرده و مجددا برده داری را از سر می گیرد. در سویی دیگر، "استبان"، پسری جوان و از پیروان و مریدان "ویکتور" است که جهت پیوستن به او، زادگاه خود را ترک کرده و به سوی "پاریس" رهسپار می شود. این پسر بر خلاف "هوگ"، همواره بر اصول و اعتقادات اولیه ی خود پایدار بوده و در راه احیای حق و برابری، سر سختانه مبارزه می کند. همراهی و ارتباط "ویکتور هوگ" و "استبان"، آن ها را با ماجراهایی جذاب و خواندنی مواجه ساخته، داستانی جذاب را خلق نموده و فکر و ذهن مخاطب را مجذوب و مغلوب حکایت خویش می نماید.


برشی از متن کتاب


وصی پشت سر او ایستاده بود و با لحنی ماتم زده گفته هایش را بار دیگر زیر گوش او تکرار می کرد. از نوحه سرایان می گفت و از حاملان صلیب و صدقه ها و نیازها و لباس های عزا و شمع ها و تاج های گل و طاق شال ها و آگهی ترحیم و دعای آمرزش.... می گفت که فلان با لباس رسمی آمده بود و مویه ی بسیار کرده و دیگری گفته بود که ما همه در پیشگاه مرگ ناچیزیم... اما این شرح مراسم عزاداری در دقایقی که پیش می رفت رنگ ماتم نمی گرفت. آفتاب بر امواج خلیج شرار می باراند و بازتاب اش بر سفیدی کف آن ها چشم را می آزارد. هوا زیر سایبان قایق مثل بیرون سوزان بود. گرما در چشم و سوراخ های پوست فرو می رفت و دست هایی را که به امید اندکی آسایش بر حفاظ لب قایق قرار می گرفت می سوزاند. نوجوان، که لباس ماتم با شتاب مهیا شده اش هنوز بوی رنگ تازه می داد، شهر را تماشا می کرد. شهر در آن ساعت، در کوره ی نور و گرما له له می زد و با سایه های دراز شده اش عجیب به فانوسی عظیم و ساخته به سبک باروک می مانست. شیشه های سبز و سرخ و نارنجین پنجره ها رتگین اش می کرد و بالکن ها و طاقدیس های قوس در قوس و گنبدها و مهتابی ها و دالان های کرکره دارش تصویر سنگ آرایی مغشوشی در ذهن پدید می آورد و از زمانی که ساکنان شهر از برکت جنگ اخیر اروپا پولدار شده و از تب نوسازی ملتهب بودند، چوب بست ها و خرپاها از همه جایش بالا می رفت و الوار و تیر و تخته ی بنایان در هر کنج و کنارش ریخته بود. شهر مدام در معرض باد گرم بود و در حسرت نسیم خنک دریا بی تاب. کرکره ها و پنجره پوش ها و ازنگ ها و درها و راه پله ها همه در انتظار نخستین نفس این نسیم گشوده می ماند و چون می رسید صدای جارها و نوسان چلچراغ ها و حباب های آویزه دار و پرده های ساخته از مهره های بلورین به نخ کشیده و بادنماهای گردان آمدن اش را بشارت می دادند، ترانه خوان. با این دبشارت بادزن های برگ نخل یا پنکه های ابریشمین چینی یا کاغذین رنگین از جنبش باز می ایستادند، اما عمر این سکون کوتاه بود و مردم به زودی باز شروع می کردند هوا را، که بار دیگر میان دیوارهای بلند اتاق ها در بند ماه مانده بود به هم زدن، تا نسیمکی پدید آید. این جا نور، همراه با سپیده دم زود رس، که آن را به درونی ترین اتاق ها می رساند و حتی از پرده ها و پشه بندها می گذراند، به ساچمه های گرما مبدل می شدف خاصه حالا، در فصل باران و توفان، بعد از رگبار تند نیمروز. چه رگباری که آبشاری بود همراه با آذرخش و تندر، که ابرها را می چلاند و به سرعت خالی می کرد و کوچه ها را زیر سیل می برد و بخار از همه جا...  

نویسنده: آلخو کارپانتیه مترجم: سروش حبیبی انتشارات: نیلوفر


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب قرن روشنفکری - آلخو کارپانتیه" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل