کتاب فرقه اسسین ها سری انعکاس (گنج مخفی)

کتاب گنج مخفی از مجموعه‌ی فرقه‌ی اسسین ها نوشته‌ی یان اجینتن و ترجمه‌ی امیر مهدی عاطفی نیا با تصویرگری والریا فاووچیا توسط انتشارات باژ به چاپ رسیده است.

"ادوارد جیمز کن وی" مردی شجاع و بی باک، با مهارت های باور نکردنی در مبارزه، دریانوردی و مسیریابی بود. هر دو فرقه‌ی اسسین ها و معبدیون علاقمند عضویت او در گروهشان بودند؛ خودِ کن وی هم در پیوستن به یکی از این دو فرقه سردر گم بود تا این که بالاخره راهش را پیدا کرد. او علاقه‌ی زیادی به گنج های مدفون شده در زیر دریا و اقیانوس داشت و از طریق به دست آوردن آن ها به ثروت زیادی رسیده بود. کن وی با هوش بالای خود توانسته بود به وسیله‌ی یک ناقوس، ابزاری شبیه یک زیر دریایی کوچک بسازد که به کمک آن تا چند دقیقه توانایی ماندن در آب های عمیق و جست و جوی کشتی های غرق شده و گنج های پنهان در زیر آب را داشت. روزی با کشتی و خدمه‌ی خود به دنبال یک کشتی اسپانیایی غرق شده در آب که حاوی محموله‌ی ارزشمندی از طلا بود، به قسمتی از دریا رفت تا به کمک ناقوس زیر دریایی به جست و جو بپردازد. وقتی زیر آب رفت، موفق شد کشتی را پیدا کند ولی اکسیژنش رو به پایان بود و مجبور شد به عرشه بازگردد تا تجدید قوا کند. ناگهان با دزد دریایی مخوفی رو به رو شد که خدمه‌ی کشتی اش را گروگان گرفته بود و در ازای آزادی آن ها طلاهای کشتی اسپانیایی را می خواست. حالا کن وی باید تصمیم می گرفت که در ازای جان افرادش طلاها را برای او بیاورد و یا این که نقشه‌ی دیگری طراحی کند...

مجموعه‌ی کمیکِ فرقه‌ی اسسین ها به مناسبت ده سالگی بازی کامپیوتری اسسین کریدز  در جلدهای مختلف به چاپ رسیده و داستان هایی کوتاه از شخصیت های معروف این فرقه را برای افراد بالای پانزده سال بازگو می کند. داستان از این قرار است که قرن ها قبل از شکل گیری تاریخ، تمدنی بزرگ و قدرتمند با استفاده از یک تکنولوژی بسیار پیشرفته، کنترل ذهن و اراده‌ی انسان ها را بر عهده گرفته بودند تا این که دو نفر به کمک هم این تکنولوژی را می دزدند تا انسان ها به آزادی اراده دست پیدا کنند. با این کار جنگی بزرگ بین انسان ها و این تمدن به وجود می آید و پس از خونریزی های زیاد، انفجاری بزرگ به جنگ و این تمدن قدرتمند پایان می دهد و فقط تعداد کمی از انسان ها زنده می مانند. این تکنولوژی پیشرفته هم بر اثر انفجار تکه تکه شده و در سرتاسر زمین پراکنده می شود. هر کسی که به یکی از تکه های آن دست پیدا کند، از قدرت و موهبت خاصی برخوردار می شود. از این رو دو گروه میان انسان ها برای پیدا کردن تکه های باقی مانده بر روی زمین با هم به مبارزه می پردازند. گروهی با هدف حفظ آزادی عمل انسان ها به دنبال پیدا کردن تکه ها هستند و اسسین ها نام دارند و گروه دیگر با نام معبدیون در حال تلاشند که به کمک این تکنولوژی کنترل ذهن بقیه‌ی انسان ها را به دست  بگیرند.

برشی از متن کتاب

لنگر بندازین دوست من. رسیدیم. این هم از مقصد آخرین ماجراجویی ما در کنار هم! رسیدیم؟ این جا که وسط ناکجا آباده. چه جایی بهتر از این جا که آدم اموال با ارزش خودش رو از چشمان تیزبین و دست افراد حریص مخفی کنه؟ باز هم می گم، هین حا هیچی نیست. آره، ولی هست! آب این جا اون طور که به نظر می رسه عمیق نیست.، به خاطر تپه های زیرآبی و لاشه‌ی کشتی های غرق شده. کسی که دانش و ابزارش رو داشته باشه، با کمترین زحمت می تونه چیزهای گم شده رو پیدا کنه. هوای مساعد، همراهان خوش مشرب و طلایی که انتظارمون رو می کشه. تازه هیچ کس هم به خون ما تشنه نیست. چی از این بهتر، که آخرین سفرمون کنار هم رو این جوری سپری کنیم؟ شرمنده رفقا ولی وقتشه که خیس عرق بشین و حسابی کار کنین! ادوارد، باید اعتراف کنم که هیچ وقت با این وسیله کنار نیومدم. نگو که بین این همه آدم، تو ترسیدی؟ بعد از این همه غنیمتی که با این وسیله به دست آوردیم؟ بهت قول می دوم که خودت یه روزی ازش استفاده می کنی. من نفسم رو حبس نمی کنم. آخرین فرصت برای حسابی ثروتمند شدنه. مگه جایی هم واسه ناراحتی می مونه؟ حالا که بهش فکر می کنم می بینم مشکلیرباهاش ندارم. یه کشتی اسپانیایی اون پایین خوابیده و اون قدر بشکه‌ی قیر داره که حسابش از دست آدم در می ره؛ به علاوه‌ی کلی طلا، باروت و عرق نیشکر. چند باری تا اون جا پایین رفتم. قبل از این که بپرسی، باید بگم من غرقش نکردم ولی واقعا حیفه که غنایمش به هدر بره. از کشتی ببریدش بیرون پسرها! موقعی که می ره پایین، ثابت نگهش دارین! فکر نکنم تا حاا بهت گفته باشم که خیلی دیوونه ای، کن وی. چی؟ آخه الان وقتشه که همچین چیز واضحی رو به زبون بیاری، آدواله؟...    

نویسنده: یان اجینتن مترجم: امیرمهدی عاطفی نیا انتشارات: باژ