loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب فرغولی و از ما بهترون

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
27,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

درباره کتاب فرغولی و از ما بهترون از انتشارات فاطمی

کتاب فرغولی و از ما بهترون از دسته کتاب داستان کودکان در مورد " فِرغولی " بچه غول بازیگوشی است که می‌تواند با سرعت فراوانی بچرخد و به غول‌های دیگر کمک کند، اما با چرخیدن‌های سریع خود برای دیگران اذیت و آزار ایجاد می‌کند. مادرش، آقای قناد و بچه غول‌های دوقلو همگی به خاطر این کار فرغولی اذیت می‌شوند و همه‌ی آن‌ها به فرغولی می‌گویند که «امیدوارم گرفتار از ما بهترون بشوی!»

یک روز او گرفتار تندباد شدیدی شده و در دستان از ما بهترون اسیر می‌شود. از ما بهترون‌ها وقتی متوجه قدرت فرغولی در سریع چرخیدن می‌شوند، شروع می‌کنند به استفاده از این قدرت فرغولی تا اینکه ...

کودکان در این داستان ساده می‌آموزند که از توانایی‌های ذاتی خود به نحو صحیح استفاده کنند و در مقابل زورگویی تسلیم نشوند. تصاویر زیبای کتاب که توسط " مریم طماسبی " به تصویر کشیده شده‌اند، به جذابیت آن افزوده است، این اثر برای گروه سنی ب مناسب می‌باشد.

کتاب فرغولی و از ما بهترون نوشته ی حمید اباذری توسط انتشارات فاطمی به چاپ رسیده است.


برشی از متن کتاب


مامان غوله به فرغولی گفت: «تو که این قدر خوب فر می خوری، برو برگ های توی حیاط را جمع کن!» فرغولی با خودش گفت: «حالا کاری می کنم که دیگر از من چیزی نخواهد.» فرغولی دماغش را خاراند و مثل فرفره توی حیاط چرخید. برگ ها بلند شدند. گرد و خاک شد. درخت ها لرزیدند. برگ های بیشتری ریختند و دور فرغولی یک گردباد حسابی درست شد. خاک و برگ تمام خانه را گرفت. مامان غوله فریاد کشید: «امیدوارم گرفتار از ما بهترون بشوی!» یک روز قناد چند شیرینی به فرغولی داد و گفت: «این ها را که خوردی، با ملاقه بالای ظرف بچرخ تا خمیر آماده شود!» فرغولی آخرین شیرینی را هم قورت داد و با خودش فکر کرد: «حالا یک خمیری درست کنم تا دوشاخ دیگر هم روی کله اش در بیاید.» ملاقه را توی ظرف کرد. دماغش را خاراند و آن قدر تند فر خورد که تمام خمیر پخش شد و به در و دیوار چسبید. قناد پشت سر فرغولی فریاد کشید: «امیدوارم گرفتار از ما بهترون بشی!» فرغولی رفت سر چاه آب بخورد. غول های دوقلو توی چاه افتاده بودند. یکی از غول ها گفت: «فرغولی جان، طناب را بگیر و نجاتمان بده.» فرغولی نگاهی به ته چاه انداخت و گفت: «حالا کاری می کنم دیگر نزدیک چاه نیایند!» طناب را گرفت. دماغش را خاراند و طوری چرخید که غول های دو قلو از ته چاه پرت شدند هوا. روی یک درخت افتادند و ناله کنان گفتند: «امیدواریم گرفتار از ما بهترون بشوی!»

  • نویسنده: حمید اباذری
  • تصویرگر: مریم طهماسبی
  • انتشارات: فاطمی

حمید اباذری


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب فرغولی و از ما بهترون" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل