کتاب فرانکلین د. روزولت (شخصیت های تاثیرگذار)

کتاب فرانکلین د. روزولت از مجموعه ی شخصیت های تاثیرگذار نوشته ی برندا هاوگن  و ترجمه ی محمدرضا دوست طلب توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است.

این کتاب جلد دیگری از مجموعه ی " شخصیت های تاثیرگذار " می باشد. کتاب هایی که با شرح و بسط زندگی شخصیت های مهم و تاثیر گذار تاریخی نظیر سقراط، کریستف کلمب، اسحاق نیوتن، مارتین لوتر، آدولف هیتلر، کنفوسیوس، آبراهام لینکلن و...مخاطب خود را با دیگاه و طرز فکر آن ها آشنا می کند و در کنار آن نیز در صفحات انتهایی به جریانات و اتفاقات مهم تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی که هم عصر با زندگی هر کدام از این شخصیت های برجسته ی تاریخی می باشد، پرداخته است. در این کتاب به بررسی زندگی " فرانکلین د. روزولت " می پردازیم. فرانکلین روزولت در تمام عمرش از آتش می ترسید اما عاشق طبیعت و ماهیگیری بود. یک روز که او به همراه خانواده اش به قصد ماهیگیری به راه افتاد. حین قایقرانی دودی که در دوردست ها به هوا برمی خاست، نظر آن ها را به خود جلب کرد. هر چند روزولت از آتش می ترسید، برای خاموش کردن آن درنگ نکرد. با گذشت چند روز از وقوع این اتفاق، تقریبا یک شبه مردی 39 ساله از فردی ورزشکار و قوی به فردی مفلوج و علیل تبدیل شد. از قرار معلوم ویروس فلج اطفال به بدن روزولت وارد شده بود. او به رغم معلولیتش توانست فرماندار نیویورک بشود و پس از آن به ریاست جمهوری ایالات متحده برسد، آن هم در دورانی که آشفته ترین دوران تاریخ آمریکا محسوب می شد. او چهار بار به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد و دوره ی خدمت او طولانی ترین دوره ی ریاست جمهوری در تاریخ آمریکا بوده است. او با غلبه بر معلولیت جسمی خود با عزمی راسخ در دوران رکود بزرگ ملتی ناامید را نجات داد. او در دهه ی 1930 برنامه های اقتصادی خود موسوم به " معامله ی جدید " را اجرا کرد که به رهایی شهروندان آمریکایی از ویرانی ناشی از رکود اقتصادی انجامید. او هم چنین با موفقیت رهبری آمریکا در بخش عمده ی دوران جنگ جهانی دوم را بر عهده گرفت. هنوز هم قوانین و میراث به جای مانده از او شکل دهنده ی سیاست های عمومی ایالات متحده است.

 

برشی از متن کتاب

دکتر با مشاهده ی پریشانی آن ها مقداری کلروفرم را به وسیله ی قیفی مخروطی جلوی صورت سارا گرفت، اما وقتی مقدار اولیه کمکی به کاهش درد سارا نکرد، به ناچار از مقدار بیش تری کلروفرم استفاده کرد که زود مشخص شد این مقدار برای او خیلی زیاد بوده است. به ناگاه، لب های سارا کبود شد و هوشیاری خود را از دست داد و به حالت کما رفت. وحشت در دل جیمز افتاده بود و می ترسید که سارا و نوزاد متولد نشده را باهم از دست بدهد. او پیش تر در سال 1876 همسر خود، ربکاهاولند روزولت را از دست داده بود. ثمره ی ازدواج آن ها پسری بود که نامش را جیمز گذاشته بودند. پسری که در آن زمان بیشاز بیست سال داشت و برای خود تشکیل خانواده داده بود. جیمز پدر چهار سال پس از مرگ ربکا با سارا دلانو که 26 ساله بود و تقریبا نصف او سن داشت ازدواج کرد. آن ها به علت سن و سال بالای جیمز تصمیم گرفته بودند تنها یک فرزند داشته باشند. اما در آن زمان به نظر می رسید که هم سارا و هم بچه در آستانه مرگ قرار گرفته اند. اما بالاخره سارا از کما بیرون آمد و در سی ام ژانویه در املاک خانوادگی روزولت به نام اسپرینگ وود در حوالی منطقه ی هاید پارک نیویورک، فرانکلین را که بر اثر کلروفرم پوستی کبود داشت و بی رمق به نظر می رسید، به دنیا آورد. سارا می گفت که: پرستار اصلا انتظار نداشته این کودک زنده بماند و از زنده ماندن او کاملا شگفت زده شده است. با بهبود یافتن حال فرانکلین معلوم شد که او بنیه ای قوی دارد. با وجود این، نام گذاری او نیز به معضل بزرگ دیگری تبدیل شد..

فهرست

مانعی دشوار در مسیر زندگی در ناز و نعمت مرد زندگی مسیر سیاست پیروزی بر تراژدی روزولت در مقام فرماندار معامله ی جدید جنگ جهانی دوم ورود آمریکا به جنگ واپسین روزها گاهشمار زندگی فرانکلین دلانو روزولت در یک نگاه منابعی برای مطالعه ی بیشتر شرح اصطلاحات یادداشت ها کتاب شناسی برگزیده نمایه    

(رئیس جمهور دوران جنگ) نویسنده: برندا هاوگن مترجم: محمدرضا دوست طلب انتشارات: ققنوس