loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب غولماز | نشر هوپا

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب غولماز نوشته ی احمد اکبرپور و تصویرگری محمد باباکوهی توسط نشر هوپا به چاپ رسیده است.

" غولماز " دختر فرمانده " شاغیلما " است. او هم مثل همه ی بچه غول ها، وقتی شاخ هایش سفت شد و دندان های نیشش به یزرگیِ یک بند انگشت دراز شد، به سربازی رفت. این قانون غول ها بود و همه ی بچه غولها باید به سربازی می رفتند و سیزده روز غولی تمرینات خاص را انجام می دادند. روز سیزدهم همه جمع می شدند تا مراسم  ویژه یِ، بچه غول ها را جشن بگیرند. جادوگر غول ها، بچه آدمیزاد های خیالی را برای مراسم آماده می کرد و هر کدام از آن ها باید یک آدم را می خورد. غولماز مهربان بود و  رسم و رسوم  های خود را دوست نداشت و حالت تهوع می گرفت. یک بچه آدمیزاد خیالی با موهای سفید نصیب غولماز شد و ...

 

 

برشی از متن کتاب


سرسره ی جادویی هن و هن کنان از تپه بالا می رفتند که ناگهان جیغ آدیماغ بلند شد. سه تا درخت روی نوک تپه سبز شده بودند که با همدیگر مو نمی زدند. حتی تعداد پرنده هایی که رویشان نشسته بودند، با هم برابر بودند. شاید همین درخت های سه قلو حواس آن ها را پرت کرده بود. نوک تپه جوری لیزبود که پای هر کسی به آن جا می رسید، به سرعت به پایین سر می خورد. شکارچی کمی خودش را سفت نگه داشت ولی آن قدر لیز خورد و سرش گیج رفت که پشت سر آدیماغ به پایین سرید. غولماز می توانست سریع به عقب برگردد و طرف آن سرسره ی جادویی نرود. یک قدم به عقب برداشت ولی صدای بچه اش را شنید که داد زد: " قوروووووچی بووو " بعد با سرعت پرید آن طرف نوک تپه و سرسره بازی جادویی را آغاز کرد. دیگر به خطر های توی راه فکر نمی کرد. فقط به بچه اش خیره شده بود که باد با موهای سفیدش بازی می کرد. غول ها توی دوستی یک عادت خوب دارند و یک عادت بد. اول عادت بد را می گویم. آن ها می گویند هرکاری ما انجام دادیم، دوستمان هم باید انجام دهد. یعنی اگر یک غول با قد درازش یک لانه ی کبوتر یا دارکوب غولی را خراب کرد، دوستش هم باید یک لانه ی دیگر را خراب کند. وقتی بچه کبوتر ها یا بچه گنجشک ها توی هوا پرت می شوند، کیف می کنند و بشکن و جفتک می زنند. اگر توی آن شرایط به دوست غولت بگویی من هرگز لانه ی پرنده ها را خراب نمی کنم، عصبانی می شود. با شاخ می آید توی شکمت و اگر زورش برسد پوستت را قلفتی می کند. اما یک عادت خوب هم توی دوستی دارند که حرف ندارد. آن ها می گویند اگر با هر موجودی چه پلنگ و یا زرافه و حتی آدمیزاد دوست شدی، باید موقع خطر او را تنها نگذاری. مثلا اگر یک غول با پلنگ تک شاخی دوست باشد و ده تا شیر به او حمله کنند، باید برود کمک پلنگ. شاید زخمی شود و حتی شیر ها او را لت و پار کنند، ولی می گوید من فقط می دانم که باید به دوستم کمک کنم. آدیماغ که اولش خیلی ترسیده بود، حالا کم کم خوشش می آمد. سرسرخ به شکل پیچ پیچ ازلای درخت ها رد شد و به سوی نقطه ی نا معلومی رفت. از چند تا پیچ خطرناک رد شده بود که دلش برای مامان غولمازش تنگ شد.

 

 

نویسنده


" احمد اکبرپور " در سال 1349 به دنیا آمد. تحصیلات خود را در شهرهای جهرم، شیراز و تهران تا مقطع کارشناسی در رشته روان شناسی به پایان رساند. عمده شهرت وی بابت نگارش داستان‌های کودک و نوجوان است که برای وی جوایز متعددی ازجمله کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را به ارمغان آورده‌است. اکبرپور عضو شورای کتاب کودک و نیز انجمن نویسندگان کودک و نوجوان است. از آثار او می توان به کتاب های، امپراتور کلمات، من نوکر بابا نیستم، رؤیاهای جنوبی، کشکول تحت ویندوز، قطار آن شب، وقتی ناراحت باشیم، جاده‌ها تمام نمی‌شوند، دختری ساکت با پرنده‌های شلوغ، اگر من خلبان بودم، آگهی نشر الف، مردمان عصر پنج‌شنبه، دنیای گوشه و کنار دفترم را نام برد.

نویسنده: احمد اکبرپور تصویرگر: محمد بابا کوهی انتشارات: هوپا

 


احمد اکبرپور

احمد اکبرپور کیست؟

احمد اکبرپور یکی از نویسندگان و شاعران معروف و محبوب کودک و نوجوان در ایران است. او در سال 1349 در روستای چاه‌ورز از توابع شهرستان لامرد در استان فارس به دنیا آمد و تحصیلات خود را در رشته روان‌شناسی در دانشگاه شهید بهشتی تهران به پایان رساند. او با شعر شروع به نویسندگی کرد و تنها مجموعه شعر خود را با عنوان “مردمان عصر پنج‌شنبه” در سال 1372 منتشر کرد.

احمد اکبرپور

آثار متنوع و جذاب احمد اکبرپور برای کودک و نوجوان

احمد اکبرپور با نگارش داستان‌های کودک و نوجوان شهرت گسترده‌ای پیدا کرد. آثار او با مضامینی همچون هویت، تنهایی، صلح، جنگ، خلاقیت و طنز، مخاطبان خود را جذب می‌کنند. اکبرپور با استفاده از تکنیک‌های جدید داستان‌نویسی، فرهنگ کهن ایران را به زبان تازه‌ای بیان می‌کند. برخی از آثار مشهور او عبارتند از:

کتاب قطار آن شب

رمانی که داستان دختربچه‌ای را روایت می‌کند که مادرش را از دست داده و در سفر قطار با یک معلم آشنا می‌شود. این رمان جایزه کتاب سال ایران را در سال 1378 برده و به فیلم تلویزیونی و سینمایی هم تبدیل شده است.

کتاب شب به خیر فرمانده

کتاب کودک که داستان پسربچه‌ای را می‌گوید که در جنگ پایش را از دست داده و با یک سرباز عروسکی در خواب برخورد می‌کند. این کتاب با حمایت یونیسف و شورای کتاب کودک منتشر شده و به زبان‌های مختلف ترجمه شده است.

کتاب من نوکر بابا نیستم

رمان نوجوان که داستان پسر نوجوان فقیر و بامزه‌ای را می‌گوید که بابت خطای خود باید به عنوان نظافتچی در خانه یک خانواده ثروتمند بماند.

خرید کتاب های احمد اکبرپور

خرید کتاب‌های احمد اکبرپور

اگر می‌خواهید با آثار جذاب و متنوع احمد اکبرپور آشنا شوید و از داستان‌های کودک و نوجوان او لذت ببرید، می‌توانید به صفحه کتاب های وی در وبسایت کتابانه سری بزنید. ما در کتابانه، آرشیوی غنی از کتاب های کودک، رمان نوجوان، کتاب شعر کودک، کتاب قصه های ایرانی و... فراهم آورده‌ایم.


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب غولماز | نشر هوپا" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل