کتاب عشق منی مامانی و بابایی دوست دارم

کتاب عشق منی مامانی و بابایی دوست دارم نوشته ی کاترین ویس و ترجمه ی فرمهر منجزی توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

داستانِ اولِ این کتاب با جملاتی کوتاه و پر از احساس، از زبان کودکان خطاب به مادرشان تعریف شده است و مادر را به زیبا ترین احساسات و آفریدگان خدا تشبیه می کند که خواندن این داستان برای کودکان، حس محبتی را برایشان به وجود می آورد که احساس صمیمانه ای را که با مادرشان دارند تقویت کنند و آن ها هم بتوانند با اندیشیدن به مهر مادر، از تشبیهاتی زیبایی استفاده کنند و در نهایت داستان، از همه ی تشبیهات استفاده کرده تا بگوید، مادر سرشار از همه ی این احساسات زیباست و مانند نعمت هایی همچون ماه و آفتابی طلایی می ماند و حسی به شیرینی طعم توت فرنگی ای که خیلی دوستش داریم را به ما مننقل می کند و همه ی زیبایی ها را به گونه ای در وجودش جای داده است. همچنین داستان دوم نیز همه ی این تعریفات را برای پدر ها بیان می کند که این تشبیهات به طور غیر مستقیم برای نشان دادن بزرگی، شجاعت و تکیه گاه بودن پدران، تعریف می شوند و در قالب داستان احساس قشنگ کودکان را قلقلک می دهد.

این کتاب به شیوه ی جدیدی طراحی شده است که گویی دو عنوان کتاب جدا گانه را در یک جلد کتاب می خوانیم. این شیوه از طراحی کتاب، برای کودکان بسیار جذاب بوده و آن ها سرگرم می سازد چرا که در کنار این طراحی، تصویرگری های زیبا همراه با رنگ های شاد و دل نشین به تصویر در آمده اند تا زیبایی داستان کتاب را دوچندان کند.

 

برشی از متن کتاب

مامان، اگر تو چیزی بودی که می شد هر روز بپوشم، حتماً یک بلوز بافتنی پشمالو بودی، لطیف و گرم و نرم. اگر جایی بودی که می شد بروم، حتماً یک دشت تابستانی بودی پُر از گل، با آفتاب طلایی که می افتاد روی صورتم. اگر پرنده بودی و روی شاخه ی درخت آواز می خواندی، حتماً آواز مخصوصت را می خواندی؛ آن هم فقط برای من. اگر میوه بودی، حتماً توت فرنگی آبدار بودی، شیرین و قرمز... همان که بیشتر از همه دوست دارم! اگر صدا بودی ، حتماً صدای خُر خُرِ یک گربه بودی، یواش و مهربان، که من سر نرم و نازکش را غلغلک می دادم. و مامان ، اگر تو یک عالمه نور داشتی... حتماً ماه بودی و شب ها از آن بالا من را تماشا می کردی. اما تو همه ی این هایی؛ چون تو، تویی.

نویسنده و تصویرگر: کاترین ویس مترجم: فرمهر منجزی انتشارات: پرتقال