loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب صید بزرگ ترین ماهی (ماگل های خندانیم)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب صید بزرگ ترین ماهی از مجموعه ی ما گل های خندانیم نوشته ی پرویز کلانتری و تصویرگری فریده شهبازی توسط انتشارات شهر قلم به چاپ رسیده است.

" عبدو " نام پسر بچه ای است که به همراه خانواده اش در " بندر لنگه " منطقه ای در " خلیج فارس " زندگی می کند؛ شغل پدر او و بیش تر ساکنان آن منطقه ماهیگیری می باشد. او هر روز به همراه پدر برای صید ماهی به دریا می رود تا بزرگ ترین آنها را شکار کنند و به واسطه ی فروش آن پول خوبی به دست بیاورند، اما هر شب با سبدی از چند ماهی کوچک به خانه باز می گردند، با این وجود پدر دست از تلاش خود بر نمی دارد و امیدوار است که به زودی این اتفاق بیفتد. به نظر شما آنها می توانند بزرگ ترین ماهی خلیج فارس را شکار کنند؟

" صید بزرگ ترین ماهی " جلد دیگری از مجموعه ی " ما گل های خندانیم " می باشد که در چهار جلد با عناوینی از جمله خوش اومدی آدم برفی، لباس گیلکی سارا، تارکان پسر چابک سوار و صید بزرگ ترین ماهی با هدف آشنایی با اقوام ایرانی برای کودکان تهیه و چاپ شده است. تصویرسازی زیبا و مرتبط با متن، هم چنین تمام رنگی بودن صفحات، از نکات مثبت این کتاب ها می باشد.

 


برشی از متن کتاب


روز سوم پنج شنبه بود. عبدو با بچه ها از دبستان بیرون آمده بود و در خیابان راه می رفتند که پدرش صدایش زد. آنها وسایل ماهیگیر شان را برداشتند و به دریا رفتند. عبدو و پدرش در حال ماهیگیری لقمه ای نان و پنیر خوردند. پس از چند ساعت، چند ماهی کوچک گرفتند. شب اول، غروب شده بود. آنها می خواستند به خانه برگردند که صدایی شنیدند. به طرف صدا رفتند. عده ای کنار دریا آتش روشن کرده بودند. نوازندگان می نواختند و خواننده ایی می خواند. مردم شادمان بودند. خواننده درباره ی بزرگ ترین ماهی دریا ترانه می خواند. پدرش به عبدو گفت: امروز هم نشد! باید ماهی های بزرگ تری صید کنیم. باید بزرگ ترین ماهی خلیج فارس و دریای عمان را صید کنیم! روز چهارم، عبدو کنار مادرش، بین بزها وبزغاله ها ایستاده بود. مادرش شیر بزها را می دوشید. بزغاله ها شیر مادرشان را می خوردند. عبدو یاز هم صدای پدرش را شنید. آنها وسایل ماهی گیری شان را برداشتند و به دریا رفتند. پس از چند ساعت، چند ماهی کوچک گرفتند. داشتند بر می گشتند که ماهی بزرگی به قلاب عبدو گیر کرد. عبدو خوشحال قلاب را کشید. ماهی دست و پا زد. پدرش به کمک عبدو آمد. ماهی باز با دست و پا زد و سرانجام وقتی عبدوقلاب را کشید، ماهی فرار کرد...

نویسنده


" پرویز کلانتری " در روز نخست فروردین سال 1310 در شهر زنجان متولد شد. پدر و مادراَش از اهالی طالقان بودند اما به دلیل شغل پدر سال ها در زنجان اقامت داشتند. او طراح، نویسنده، روزنامه نگار معاصر و از نقاشان مطرح نو گرای ایرانی بود. از آثار او می توان: ولی افتاد مشکل ها، ما گل های خندانیم، چهار روایت، نیچه نه، فقط بگو مشد اسماعیل را نام برد. وی در 31 اردیبهشت ماه سال 1395 در سن 85 سالگی چشم از جهان فرو بست.

نویسنده: پرویز کلانتری تصویرگر: فریده شهبازی انتشارات: شهرقلم  

پرویز کلانتری


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب صید بزرگ ترین ماهی (ماگل های خندانیم)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل