loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب صیادان | اکبر رادی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب صیادان اثر اکبر رادی

کتاب "صیادان" اثر "اکبر رادی"، نمایشنامه‌ای خواندنی را در باب زندگی سخت و مشقت‌بار چند صیاد ماهی شرح می‌دهد که در یکی از شهرهای بندری شمال ایران روزگار می‌گذرانند. این افراد، هر یک در زندگی خویش با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم کرده و اغلب‌شان با غریبه‌ها ارتباط خوبی برقرار نمی‌کنند و همگی در کنار یکدیگر و به عنوان کارگر در "موسسه‌ی رام" به کار صید پرداخته، از این طریق مخارج روزمره‌ی خود و خانواده‌هایشان را تامین می‌نمایند.

داستان از جایی آغاز می گردد که "بیوک" مردی از اهالی "خلخال" و ترک زبان، همراه با همسر باردارش، به این شهر آمده و در کنار صیادان داستان به فعالیت می پردازد. اما در میان همکاران او فقط "ایوب"، فردی مهربان و انسان دوست، با وی رفتار مناسبی داشته و به بیوک احترام می گذارد.

در یکی از همین روزها، همسر بیوک، ویار کرده و از شوهرش طلب ماهی می نماید؛ از همین روی، بیوک به مغازه ی "گداعلی"، مرد ماهی فروش و منفعت طلب شهر رفته و درخواست ماهی می کند. ولی از آن جایی که پول کافی برای پرداخت هزینه ی آن را ندارد، از او می خواهد تا بخشی از مبلغ را دریافت کرده و مابقی را در آینده ای نزدیک پرداخت کند. اما گداعلی، این درخواست او را مشروط بر معرفی و ضمانت یک ضامن می پذیرد، در همین هنگام، "یعقوب" شخصی بداخلاق، نامهربان و از همکاران بیوک، که با او کاملا آشنایی دارد، وارد مغازه ی ماهی فروش شده و ماجرایی خواندنی را خلق می کند.


بخشی از کتاب صیادان

صحنه اول

زیر نور مه آلود، دکانی نمودار می شود که بر جبهه اش به خط ناخوشی نوشته شده: «گداعلی سماک، بر چشم بد لعنت.» ماهی فروش پیر جلوی دکان نشسته، چرت می زند. عابری زمزمه کنان می گذرد. ماهی فروش تکانی می خورد، چپقش را می تکاند و مثل عقاب خسته ای به اطراف چشم می چراند. سوت بلند کشتی. بیوک وارد می شود، با تردید پیش می آید و به توی دکان سرک می کشد.

گداعلی: بفرما... همه رقم داریم: دودی، سفید، شور.

بیوک: سفید، سفید می خواستیم.

گداعلی: واست ماهی می آرم که دم بزنه.

بیوک: این جا... شب ها زود خلوت می شه.

گداعلی: شبا فقط مستا و گشتیا می گردن ــ تو مثی که غریبه ای.

بیوک: من، تازه آمده م.

گداعلی: پیداس. (یک ماهی روی پیشخان می اندازد.) حظ کن، تلان و سلان!

بیوک: چند؟

گداعلی: آخرش سی.

بیوک: خیلی گنده س.

گداعلی: اینم یه هوا کوچیک ترش... بیس و پنش تا.

بیوک: (ماهی را معاینه می کند.) نچ!

گداعلی: اینم هیژده می دم. ریزه س؛ اما نره، خوش خوراک.

عابری می گذرد.

عابر: گداخانو مخلصیم.

گداعلی: قربونت! ماهی ترتمیزم داریما: تازه، اشبلان، شور.

عابر: نه پدر، واسه سرمونم گشاده.

گداعلی: (می خندد، به بیوک:) می دونی؟ تو اولین... هستی که داری با من چونه می زنی. شماها که بابا اربابین.

بیوک: راستش، من دارو ندارم همینه.

گداعلی: (گردن می کشد و توی دست بیوک را نگاه می کند؛ سپس با کنفتی ماهی ها را برمی دارد.) منتر کردی مردمو؟

بیوک: اگه مرا گبول داشته باشی، باقی شو آخر هفته می دیم.

گداعلی: اونوقت حضرت آقارو کجا پیداش کنم؟

بیوک: موسسه؛ من اون جام.

گداعلی: صحیح... پس تو بچه موسسه ای.

بیوک: آره، من اون جا صیادم.

گداعلی: باشه، اگه یه شناس پیدا کنی، من حرفی ندارم.

بیوک: شناس؟ (با ناامیدی به چپ و راست نگاه می کند.)

گداعلی: خب دیگه...

بیوک: صب کن، نبند، یه ماهی... پالتومو پیشت می ذاریم.

گداعلی: پالتو؟... آره، یه وقتی پالتو بوده!

یعقوب وارد می شود.

یعقوب: گدا، من باس بدونم چی تو این دکه چال کردی که دل نمی کنی ازش... آوه، یولداش خودمونه!

گداعلی: می شناسیش؟

یعقوب: پوس شم تو دباغ خونه ببینم، می شناسم.

گداعلی: یه خورده کسری داره؛ ضمانت شو می کنی؟

یعقوب: صوب بیا باغ!

گداعلی: بابا مایه نمی خواد که؛ تو فقط بگو قبولش داری.

بیوک: (با التماس.) من، من این ماهی را می خواستیم.

یعقوب: د...؟ من اولوم؟ ــ بکش عقب!

گداعلی: پدر جان، بی خود این جا وانسا؛ تا دیر نشده برو یه دکون دیگه.

بیوک: این آخر شبی... کجا برم تو این مه؟ همه جا بسته س.

یعقوب: وقتی آدم نتونه بخره، می ره بلند می کنه. انبار موسسه م که این پشته.

بیوک: انبار؟

یعقوب: راس این کوچه رو می گیری سیخ، می رسی به یه فلکه؛ همون روبه رو.

بیوک: نه!

یعقوب: اون جا تا دلت بخواد ماهی ریخته: صندوق زده، آماده، کیپ تو کیپ... به شرطی که جلد باشی.

بیوک: نه!

پریشان شده پس پس می رود و ناگهان پا به دو می گذارد.

یعقوب: آره اروای دلش! واسه من ماهی خور شده!

گداعلی: خودمونیم، توهم آدم بی خیری هستیا. مثلاً ضمانت شو می کردی، چطور می شد؟

یعقوب: ضمانت شو می کردم؟ تو اصلاً به چه حقی به این غربتی ها ماهی می دی؟

گداعلی: می فرمایی دکون مو تخته کنم؟

یعقوب: به ات می گم حق نداری به این زن جلبا ماهی بفروشی، بگو خب، زر زیادی هم نزن!

گداعلی: حالا بیا دکون مو گل بگیر!

یعقوب: دفه دیگه، دفه دیگه این کارو می کنم.

گداعلی:...

یعقوب: تو خیلی مشنگی! خیالت اینا پولاشونو می گیرن تو چنگ شون و می آن پیش گداعلی ماهی بخرن؟ نه، مث گه سگ چال می کنن؛ اونوقت به ما که می رسن...

کتاب صیادان به قلم اکبر رادی توسط نشر قطره به چاپ رسیده است.



  • نویسنده: اکبر رادی
  • انتشارات: قطره

اکبر رادی

اکبر رادی کیست؟

«اکبر رادی» داستان‌نویس و نمایشنامه‌نویس معروف ایرانی است که اگرچه در داستان‌نویسی دارای سبکی خاص و محبوب است، اما وجود نمایشنامه‌های بی‌نظیرش سبب شد، وی را به‌عنوان «پدر نمایشنامه مدرن ایران» بشناسند. وی در خانواده‌ای درس‌خوانده و دارای آداب‌ورسوم و فرهنگ، متولد شد و تسلط پدر بر زبان‌های مختلف چون ترکی، روسی و فرانسه علاوه بر زبان فارسی باعث گشت، علاقه به کسب و علم و دانش در این خانه از همان سنین کودکی جوانه بزند. ازاین‌رو است که رادی با مسائل فرهنگی و اجتماعی بیگانه نیست و این موضوع را می‌توان به‌راحتی در داستان‌هایش به عینه مشاهده نمود. اکبر رادی

زندگی‌نامه اکبر رادی

بیوگرافی اکبر رادی این نویسنده زبردست از خطه شمال کشور که دغدغه‌اش بیان وضع فقیرانه تحمیل‌شده به مردمان دوره خود است، نه‌تنها برای مردمان در آن دوره سرمشقی ناب است، بلکه می‌تواند، برای تمامی دوستداران حق و حقیقت، الگویی تکرار نشدنی در طول تاریخ باشد.

کودکی اکبر رادی

اکبر رادی در 10 مهرماه 1318 در شمال کشور و در شهر رشت از مادری به نام «ام‌البنین» و پدری به نام «حسن» که دارای کارخانه قندریزی بود به دنیا آمد و در کنار 5 خواهر و برادرانش تا 4 سال دوران دبستان را در رشت زندگی کرد. ولی ورشکستگی پدر در سال 1329 سبب شد که ناچاراً رشت را به مقصد تهران ترک نمایند و دو سال انتهایی دوران ابتدایی را در «مدرسه صائب» و سپس دوره متوسطه را در دبیرستان «فرانسوی رازی» تهران سپری نماید. جالب است که اولین اثر اکبر رادی در سن 17 سالگی با نام داستان موش‌مرده در روزنامه کیهان در سال 1335 به چاپ می‌رسد و چند سال بعد دقیقاً در سال 1338 هم‌راستا با دریافت مدرک دیپلم داستان باران وی در مسابقه داستان‌نویسی در نشریه اطلاعات جوانان از بین چند صد داستان، حائز رتبه برتر می‌شود. در سال 1338 پایان دوره دبیرستان و آغاز تلاش رادی برای ورود به دانشگاه تهران رقم خورد و برهه‌ای تازه از زندگی این بزرگ‌ترین نمایشنامه‌نویس تاریخ ایران آغاز شد. زندگینامه اکبر رادی

دوران تحصیل اکبر رادی

با تمامی تلاش‌هایی که در طی سال 1338 برای ورود به دانشگاه پزشکی از سوی اکبر رادی انجام پذیرفت، اما موفقیتی نصیب وی نشد و سال بعد دقیقاً 1339 بود که درب‌های دانشگاه ادبیات تهران به روی این نویسنده بلندآوازه باز شد و لیسانس و سپس فوق‌لیسانس رشته علوم اجتماعی را تا نزدیک پایان‌نامه گذراند. ولی گویی رادی به دنبال مطلوب دیگری می‌گشت که با راهی که انتخاب نموده بود، فرسنگ‌ها فاصله داشت. ازاین‌رو خود را مشغول به گذراندن دوره تربیت‌معلم نمود و در سال 1341 به‌عنوان معلم رسمی وزارت خانه معلمین مشغول به تدریس شد. در ابتدا کار خود را با آموزش در «دبستان‌های بامشاد» و «شهرام» تهران و سپس در رشته ادبیات دبیرستان آغاز نمود و تا تدریس نمایشنامه‌نویسی در دانشگاه تهران، مقطع کارشناسی و نمایشنامه‌نویسی پیشرفته در دانشگاه هنر برای مقطع کارشناسی ارشد و ادبیات نمایشی انستیتو مربیان امور هنری، فعالیت آموزشی خود را ادامه داد. درنهایت در سال 1373 پس از 32 سال خدمت خالصانه بازنشسته گشت. ازاین‌رو است که شخصیت‌های حاضر در لیست کتاب‌های اکبر رادی با معلمین و طرز فکر و اندیشه آن‌ها غرابتی دیرینه دارند. درواقع رادی به‌گونه‌ای تلاش اصحاب فرهنگ را در فقرزدایی و سیراب نمودن فرهنگی مردمان، توسط این قشر در تمامی کتاب‌هایش به نمایش می‌گذارد. دریکی از داستان‌هایش درام‌نویسی بی‌کار شده را به تصویر می‌کشد و در دیگری معلمی بازنشسته و فراموش‌شده را ترسیم می‌کند و در دیگری استادی محروم شده از کرسی تدریس را شرح و تفسیر می‌نماید. بیوگرافی اکبر رادی

ازدواج اکبر رادی

با نگاهی به بیوگرافی اکبر رادی متوجه می‌شویم، رادی در همان بحبوحه تدریس و در سال 1344 با «حمیده عنقا» که گویی یکی از همکلاسی های پیشین وی بوده است، ازدواج می‌کند. حمیده عنقا دارای خانواده‌ای اصیل است و می‌توان نصب این بانوی بزرگ و همراه همیشگی رادی را از عارفان اویسی، یکی از نوادگان مولانا ابوالفضل عنقا، «پیر اویس»، دانست. ازاین‌رو است که در تمامی مراحل زندگی، بزرگ‌منشی و رفتار سرشار از فروتنی و بزرگواری در خصایل این بانو نمودی دوچندان دارد به‌گونه‌ای که اکبر رادی در بیان خصوصیات اخلاقی همسر بزرگوارش چنین می‌گوید: «چگونه می‌توان با یک بندانگشت حقوق معلمی از حق‌التدریس و اضافه‌کار و مرسومات خانه زد و ساعت‌های متمادی کنج یک اتاق یخ نشست و نوشت و خط زد و پاره کرد، بی‌آنکه در این نوشتن‌ها و ویراستن‌های بی‌برکت تمرکزی وجود داشته باشد؟ و چگونه می‌توان روی یک متن پیچیده (نمایش‌نامه) دشوار تمرکز خلاقانه کرد، بی‌آنکه امنیت روانی خانه تضمین‌شده باشد؟ پس در این میان به‌راستی کدام‌یک خالق اثرند؟ آن‌که پشت میز نشسته، در یک آرامش نسبی با تمرکز شاعرانه می‌نویسد یا آن‌که چهار روز در هفته کلاس می‌رود و هفت روز کار خانه می‌کند و مربی هوشیار بچه‌ها و مراقب احوال منزل است؟ نیازهای رفاهی زندگی را در عفاف قناعت خود پنهان کرده است. بر هر یک نمایش‌نامه‌ی تازه از قلم درآمده با من چانه می‌زند و نکته‌های دقیق می‌گوید. مختصر کنم، کسی که محیط خانه را برای نوشتن من آرام می‌کند، اوست. همین یک چشمه تأثیر واضحی است که حمیده در کنار نوشتن من داشته، کمترینش نقشی است، مساوی من که در خلق آثار ایفا کرده است. این است که صادقانه بگویم، هرگاه قراردادهای صوری عرف ما رخصت می‌داد، من بی‌گمان دو اسم پای نمایش‌نامه‌های خود می‌گذاشتم.» حاصل ازدواج ساده این زوج خوشبخت که با مشایعت بزرگانی چون «استاد حسین بهزاد»، هنرمندانی چون «سپانلو»، «ابراهیمی» و ... در مراسم ازدواجشان همراه شد، دو پسر بانام‌های «آرش» و «آریا» است که هر دو دارای تحصیلات عالیه هستند. [caption id="attachment_281826" align="aligncenter" width="600"]همسر اکبر رادی حمیده عنقا در کنار پسرش[/caption]

مرگ اکبر رادی

در چهارشنبه 5 دی 1386 پایان زندگی‌نامه اکبر رادی رقم می‌خورد و وی پس از یک سال مبارزه با سرطان از این جهان چشم فرومی‌بندد و پس از نیم‌قرن تلاش بی‌وقفه در نگارش آثاری به‌یادماندنی در شهر تهران به خاک سپرده می‌شود. روز مرگ رادی مصادف با سالروز تولد «بهرام بیضائی» است، ازاین‌رو بیضائی در سوگ جان‌گداز دوست قدیمی خود سوگواره‌ای نوشته و در آن رادی را به «سرچشمه» و نوشته‌هایش را به «غرش رود» تشبیه می‌کند و در انتها نیز به‌منظور قدردانی از زحمات رادی در عرصه تئاتر و نمایش‌نامه نویسی مدرن «نمایش افرا» را به وی تقدیم می‌دارد.


مطالعه‌ی بیشتر: آثار و زندگینامه جین آستین


سبک نگارش اکبر رادی

سبک نوشتن اغلب آثار اکبر رادی را به رئالیسم انتقادی که برگرفته از تقابل سنت و مدرنیسم است، نسبت می‌دهند و آن را متعلق به زمان و اقلیم و رده اجتماعی خاصی نمی‌دانند. ازاین‌رو حتی کنایه‌ها، استعاره‌ها و تمثیل‌های آن روان، سهل‌خوان و قابل‌فهم برای عموم است. اصالت موجود در گفتار رادی سبب شده، نمایش‌نامه‌های وی در شکل‌گیری تئاتری ورای آنچه تاکنون به آن می‌پرداخته‌اند و در قالبی متفکرانه و هویت مدار شکل بگیرد. ازنظر محتوا نیز می‌توان نوشته‌های وی را دارای لایه‌های متعدد و با تفاسیر گوناگون بسته به ذهن و زاویه دید خواننده دانست. ازاین‌رو است که شناخت ابعاد وجودی و ادراکی پهناور این مرد بزرگ را به گذر زمان واگذار می‌کنند و کمتر در نقد آثارش سخن می‌گویند. سبک ادبی اکبر رادی

کتاب های اکبر رادی

  • کتاب از پشت شیشه ها
  • کتاب آهنگ های شکلاتی
  • کتاب لبخند باشکوه آقای گیل
  • کتاب مرگ در پاییز
  • کتاب پایین، گذر سقاخانه
  • کتاب تانگوی تخم مرغ داغ
  • کتاب شب بخیر جناب کنت و کاکتوس
  • کتاب روزنه‌ی آبی
  • کتاب خانمچه‌ و مهتابی
  • کتاب منجی در صبح نمناک
  • کتاب باغ شب نمای ما
  • کتاب آمیز قلمدون
  • کتاب افول
  • کتاب ملودی شهر بارانی
  • کتاب ارثیه ایرانی
  • کتاب پلکان
  • کتاب نامه های اکبر رادی
  • کتاب مکالمات

خرید کتاب های اکبر رادی

آثار برجسته و معروف اکبر رادی

علاوه برده‌ها نمایشنامه بی‌نظیر و خاطره‌انگیز، لیست کتاب‌های اکبر رادی نیز پروپیمان است و چنان آدمی را مجذوب لحن شیوا و کلام گیرای خود می‌کنند که از خواندن و تأمل در هیچ‌کدام از آن‌ها نمی‌توان گذشت در ادامه به چند نمونه از برترین‌های آن‌ها اشاره می‌کنیم.

کتاب لبخند باشکوه آقای گیل

خرید کتاب لبخند باشکوه آقای گیل کتاب لبخند باشکوه آقای گیل، در قالب درامی خانوادگی وضعیتی را به تصویر می‌کشد که شخصیت‌های آن به‌آرامی در حال دور شدن از سنت و تمایل به سمت زندگی مدرن هستند. در این داستان آنچه شالوده اصلی را تشکیل می‌دهد، اختلافات عقیدتی است که بین فرزندان خانواده وقوع می‌یابد و باعث بروز اتفاقات تلخی در این میان می‌شود. دیالوگ‌ها قوی و شخصیت‌های پخته بوده و به‌راحتی توانسته‌اند، آینه تمام نمای جامعه غرب‌گرا آن زمان باشند. به‌واقع داستان در خانواده‌ای ثروتمند و ملّاک از طبقه مرفه شکل می‌گیرد که به علت بیماری پدر و مادر در حال فروپاشی است.

کتاب آمیز قلمدون

خرید کتاب آمیز قلمدون کتاب آمیز قلمدون را می‌توان یکی دیگر از آثار اکبر رادی برشمرد که حالتی انتقاد گونه دارد، زیرا دغدغه‌های مردی آبرومند و متعهد که سال‌ها در حوزه فرهنگ و هنر خدمت صادقانه داشته است را به چالش می‌کشد. رادی فقر و تنگدستی «شکوهی»، شخصیت داستان، را بعد از دوران بازنشستگی که باعث بروز مشکلات متعدد و برهم خوردن آرامش وی و همسرش می‌شود، با نگاهی نقادانه بازگو می‌کند. به تصویر کشیدن زندگی فردی که به‌جای هرزگی و خوش‌گذرانی، شرافت، پاکی و سادگی را برگزیده و حال در گردابی از مشکلات گرفتار آمده، درواقع نگاهی به زندگی حال حاضر مردم جامعه و واقعیت تلخ حاکم بر دوران است.

کتاب روزنه آبی

خرید کتاب روزنه‌ی آبی کتاب روزنه آبی نیز از جهتی دیگر معارضه دو نسل نو و کهنه را بازگو می‌کند و سرکشی نسل نو را بر نسل کهنه به‌صورت کشمکش و برخورد به تصویر می‌کشد. داستان با محوریت یک تاجر بازاری بانام «پیر بازار» که رکن اصلی بوده و دارای افکاری کهنه است، به‌پیش می‌رود و تنگناهای روحی خانواده و مسئله ازدواج دختر پیر بازار با پسری از گروهی با افکار روشنفکرانه، زمینه‌ای می‌شود برای بیان دو سنخ فکری متفاوت و با این رویکرد سعی می‌شود، مسئله معارضه مردی بازمانده از افتخارات دوره‌ی قاجار با خانواده‌اش بازگو شود.

کتاب شب روی سنگفرش خیس

خرید کتاب شب روی سنگفرش خیس کتاب شب روی سنگفرش خیس، زندگی سراسر دلهره و نگرانی یک استاد بازنشسته را بازگو می‌کند که به علت اختلاف با همسرش و جدایی که بین آن‌ها پیش‌آمده، اکنون شرایط سختی را تجربه می‌کند. «غلامحسین مجلسی» شخصیت اصلی و بازگوکننده داستان به راه‌های مختلف متوسل می‌شود تا مشکلات را حل‌وفصل نماید، اما داستان با اتفاق ناگواری برای «نوشین»، دختر مجلسی، در انتها به پایان می‌رسد.

کتاب ارثیه‌ی ایرانی

خرید کتاب ارثیه ایرانی در داستان کتاب ارثیه‌ی ایرانی آنچه خواننده را مجذوب و ملموس می‌سازد، تطابق بی‌نظیر زبان هرکدام از شخصیت‌های داستان با هویت درونی خودشان، اما در قالبی دوپاره و گسسته است. روابط اجتماعی، بحران‌ها، مفهوم پدر و ... در ساختار دوتکه همین شخصیت‌ها شکل می‌گیرد و پدر را به‌عنوان شخصیت اصلی و متعلق به جامعه سنتی، ضد مدرنیسم، ضد تحول و ... بازتاب می‌دهد. درواقع رادی به صورتی هوشمندانه و با همان نگاه اصلاح‌طلبانه به وقایع اجتماعی، این بار از دریچه یک پدر متعلق به جامعه سنتی می‌نگرد و آن را در کتاب ارثیه‌ی ایرانی در معرض دید عموم قرار می‌دهد.

کتاب هاملت با سالاد فصل

خرید کتاب هاملت با سالاد فصل پردازش شخصیت روشنفکر شکست‌خورده‌ای که به علت اعمال قدرت مستبدان، هویت انسانی خود را فراموش کرده و اکنون ضعیف و ناتوان مبدل به موش شده است، درون‌مایه کتاب هاملت با سالاد فصل را می‌سازد. سبک طنزگونه و کمدی داستان، باشخصیت‌هایی که از ارجاعات زمانه رها هستند، به‌خوبی توانسته حقایقی ژرفی را به خواننده القا نماید. اگرچه این دست‌نوشته اکبر رادی با سبکی متمایز از آثار دیگر وی خودنمایی می‌کند، اما بازهم ردپایی از طرز فکر و نگرش وی و یکی از دغدغه‌های اصلی‌اش که فراموشی هویت انسانی است، به‌خوبی در آن هویدا است.

بهترین کتاب اکبر رادی

کتاب ملودی شهر بارانی، بهترین کتاب اکبر رادی سال‌های پایانی جنگ جهانی دوم را روایت می‌کند و تحولات سیاسی آن زمان را از پنجره یک خانواده اشرافی قجری که حال تمامی ابهت و جلال خود را ازدست‌داده‌اند، ترسیم می‌نماید. هرکدام از فرزندان این خانواده با طرز تفکری خاص و نحوه زندگی متفاوتی که برای خود برگزیده‌اند، قصد دارند، به‌گونه‌ای در دنیای بعد از جنگ جهانی، زندگی جدیدی را مطابق با افکار خود در پیش گیرند. کشمکش‌های ریشه‌داری که بین شخصیت‌های داستان شکل می‌گیرد، نشات گرفته از تضاد دیدگاه و ایدئولوژی‌ها و نگاه متفاوتشان به طرح‌های مدیریتی ایدئال برای آینده کشور است. در بخشی از کتاب ملودی شهر بارانی می‌خوانیم: «بگین! ... وقتی حرف می‌زنین، مثل‌اینکه جویبار نرمی با جلای الماس زمزمه می کنه و من، مثل آب و نور، مثل‌اینکه شناورم، پاک، شفاف، مثل‌اینکه غسل می‌شم. بگین! ... از اون روزهای بلند تابستان که با «ماری» دنبال سنجاقک و پروانه دور حوض و باغچه می‌دویدین، گل‌های شیپوری و مارگریت و اون غروبی که رفته بودین روی درخت شمشاد یه مشته برنج تو لانه گنجشک‌ها بریزین.»

بهترین کتاب اکبر رادی

جوایز و افتخارات اکبر رادی

اکنون در ایران یک بنیاد با نام اکبر رادی تأسیس شده است که هرساله به برگزاری مسابقات در زمینۀ نویسندگی، نمایش‌نامه نویسی و ... می‌پردازد که به علاقه‌مندان پس از شرکت و کسب رتبه، جوایز نفیسی اعطا می‌گردد. البته «جشنواره بین‌المللی تئاتر دانشگاهی ایران» نیز در بخش ویژه مسابقه نمایشنامه‌نویسی خود جایزه‌ای مخصوص با نام «جایزه استاد اکبر رادی» داشته که به رتبه برتر اعطا می‌گردد و بدین طریق تا حد توان یاد و نام این نویسنده فرهیخته زنده نگه داشته می‌شود. ولی می‌توان گفت افتخارات رادی از سنین جوانی و در سال 1338 آغاز گشت، زمانی که در مسابقه داستان‌نویسی مجله جوانان شرکت و حائز رتبه اول جشنواره شد. امروزه از بزرگ‌ترین افتخارات رادی برگزیده شدن وی به‌عنوان پدر نمایشنامه ایران است. البته چاپ چندین نمایش‌نامه وی به زبان خارجی نیز برگ زرین دیگری در کارنامه درخشان نویسندگی این مرد بزرگ به شمار می‌رود. از دیگر افتخارات برجسته اکبر رادی می‌توان به این موارد اشاره نمود:

  • سفر به کلن به دعوت انجمن تئاتر ایران و آلمان در ششمین فستیوال تئاتر کلن و ایراد سخنرانی توسط اکبر رادی
  • سخنرانی در «انجمن اجتماعی ارامنه تهران» به مناسبت نودمین سالگرد تولد «شاهین سرکیسیان»
  • مصاحبه تصویری با «نوشابه امیری» در برنامه تلویزیونی «مرکز گفتگوی تمدن‌ها»
  • دعوت انجمن تئاتر اصفهان و ایراد سخنرانی در همایش استانی تئاتر

معرفی اکبر رادی

نظر سایر نویسندگان درباره‌ی اکبر رادی

در حال حاضر نمایش‌نامه‌های رادی توسط کارگردانان مطرحی چون «مسعود طیبی»، «هادی مرزبان» و ... به اجرا درآمده‌اند. همچنین هادی مرزبان ده نمایشنامه اکبر رادی را کارگردانی نموده و به‌صورت چهار دهه همکاری خود را تداوم بخشیده است. تمامی این موارد نشان بر متن قدرتمند و دید علمی عمیقی دارد که اکبر رادی در دست‌نوشته‌های خود به‌کاربرده است، به‌گونه‌ای که «محمد رضایی‌راد» در ستودن نوشته‌های وی چنین می‌گوید:

درام‌نویسی که در هیچ ادباری قلم خود را بر زمین ننهاد. نه نان به مظلمه فروخت و نه به دام سخافت مضحکه نویسی برای جعبه جادوی سیما افتاد. بدین رو او تنها کسی است که به‌تمامی، شایسته عنوان نمایش‌نامه نویس است. ما می‌توانیم آثار او را دوست داشته باشیم یا نداشته باشیم، برخی را بپسندیم و برخی را نپسندیم ـ به‌هرحال این حق ماست ـ اما نمی‌توانیم او را به‌عنوان تنها کسی که پاس حرمت نمایش را داشته است، بزرگ و عزیز نداریم.

همچنین «محمود کیانوش» در سال 1356 کتابی در قالب نقد و بررسی نمایشنامه‌های اکبر رادی منتشر نمود و در ادامه تلاش‌های وی فرامرز طالبی نیز در سال 1382 به چاپ کتاب مفصلی بانام شناخت نامه اکبر رادی پرداخت و درنهایت حمیده عنقا به‌پاس زحمات فراوان همسرش در سال 1390 به انتشار مقالات همایش رادی شناسی که توسط بنیاد اکبر رادی برگزار می‌شد، همت گمارد.

درباره‌ی اکبر رادی

 چرا باید آثار اکبر رادی را بخوانیم؟

آثار اکبر رادی از مردم و دردها مردم نشات می‌گیرد و سبک رئالیستی وی برگرفته از مشاهدات عینی است، ازاین‌رو به‌جرئت می‌توان گفت نظیر آن در تاریخ ادبیات کمتر ظهور نموده است. نگاه به خانواده و تناقضات موجود در بستر آن بعد از ورود مدرنیته از ارکان اصلی نوشته‌های وی محسوب می‌شود. ازاین‌رو شخصیت‌هایش نیز برگرفته از این حقیقت، متناقض و غیرقابل‌پیش‌بینی هستند. به‌واقع می‌توان گفت یکی از دلایل تسلط حیرت‌آور رادی بر عرصه نمایشنامه‌نویسی آشنایی کامل وی با نویسندگانی چون چخوف، ایبسن و تورگینیف می‌باشد، به‌گونه‌ای که خود نیز بارها در گفته‌هایش به این حقیقت اشاره نموده است. خواندن کتاب‌های رادی به علت آنکه مسائل روز جامعه مانند زندگی جوانان، نقش مردمان در جوامع، جایگاه زن ایرانی و ... را در قالب جملاتی اعجاب‌انگیز بیان می‌کند، توصیه می‌شود. در نوشته‌های وی به مشکلات رایج رابطه جوانان مدرن و پیران سنتی به‌گونه‌ای هوشمندانه و هنرمندانه پرداخته‌شده و دیدی واقعی از مردمان جامعه و نقش‌آفرینی‌های آن‌ها در حکومت طاغوت زده آن زمان، بیان می‌گردد.

اهمیت آثار اکبر رادی

تقویم زندگی اکبر رادی

  • 1318: تولد احمد رادی
  • 1318: تحصیل تا سال چهارم ابتدائی در دبستان «عنصری» رشت
  • 1329: ورشکستگی پدر و مهاجرت به تهران
  • 1329: ادامه تحصیل در دبستان صائب تهران
  • 1331: تحصیل در دبیرستان فرانسوی «رازی»
  • 1338: فارغ‌التحصیلی از دبیرستان رازی
  • 1339: قبولی در دانشگاه در رشته علوم اجتماعی
  • 1340: گذراندن دوره تربیت‌معلم
  • 1341: استخدام در آموزش‌وپرورش و شروع به کار معلمی
  • 1343: اخذ مدرک لیسانس و قبولی در مقطع فوق‌لیسانس دانشگاه تهران ـ آشنایی باخانم حمیده عنقا یکی از دانشجویان هم رشته
  • 1344: ازدواج باخانم حمیده عنقا
  • 1345: ترک تحصیل فوق‌لیسانس در مراحل پایانی
  • 1347: انتشار نمایشنامه «ارثیه ایرانی»
  • 1350: نگارش نمایشنامه «لبخند باشکوه آقای گیل»
  • 1352: بازنویسی و انتشار نمایشنامه «لبخند باشکوه آقای گیل» ـ اجرای رادیویی نمایشنامه «ارثیه ایرانی»
  • 1355: تدریس نمایشنامه‌نویسی در انستیتو مربیان امور هنری
  • 1356: نگارش نمایش‌نامه «هاملت با سالاد فصل» ـ اجرای تلویزیونی «ارثیه ایرانی» به کارگردانی محمود محمد یوسف ـ اجرای رادیویی «لبخند باشکوه آقای گیل»
  • 1357: انتشار نمایش‌نامه «هاملت با سالاد فصل»
  • 1366: تدریس نمایش‌نامه نویسی در دوره کارشناسی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران
  • 1367: آغاز نگارش نمایش‌نامه «شب روی سنگفرش خیس»
  • 1370: پایان نگارش نمایش‌نامه «شب روی سنگفرش خیس»
  • 1371: نگارش نمایش‌نامه «آمیز قلمدون»
  • 1373: بازنشستگی بعد از 32 سال تدریس
  • 1377: انتشار نمایش‌نامه «آمیز قلمدون»
  • 1378: انتشار نمایش‌نامه «شب روی سنگفرش خیس»
  • 1386: وفات اکبر رادی

شرح حال اکبر رادی

خرید کتاب های اکبر رادی از کتابانه

در حال حاضر لیست کتاب‌های اکبر رادی برای خوانندگان علاقه‌مند در فروشگاه اینترنتی کتابانه گردآوری‌شده و با به‌صرفه‌ترین قیمت و امکان ارسال به هر نقطه از کشور اکنون در دسترس است. درواقع این مرکز اینترنتی پل ارتباطی بین خوانندگان ایرانی و ناشران است تا هر دو در این ارتباط دوسویه نهایت بهره را ببرند؛ اگر قصد خرید آثار اکبر رادی را دارید یا به مطالعه‌ی انواع نمایشنامه علاقه مندید، به سایت فروشگاه کتابانه مراجعه نموده، کتاب خود را سفارش داده و آن را درب منزل تحویل بگیرید.


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب صیادان | اکبر رادی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل