loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب شهر فرنگ - گونتر گراس

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب شهر فرنگ نوشته گونتر گراس با ترجمه کامران جمالی در نشر چشمه به چاپ رسیده است.

این کتاب، داستانی بی‌نهایت خلاق و جالب دارد. طرح عجیب و غافل‌گیرانه گونتر گراس، بدون شک طرحی‌ست که تا قبل از چاپ این اثر نه توسط کسی نوشته شده بود و نه حتی به ذهن نویسنده‌ای خطور کرده بود. گونتر گراس از چهار همسرش، هشت فرزند دارد که با وجود این‌که هیچ‌وقت در یک خانه، کنار هم زندگی نمی‌کردند و اکنون هر کدام در شهر یا کشوری متفاوت هستند، روابط بسیار خوبی با هم دارند. آن‌ها برای تولد پدرشان در هر شهری که باشند، دست فرزندانشان را می‌گیرند و به دیدن پدر می‌آیند. گراس، هر کدام از این فرزندان را با سن‌و سال و روحیات متفاوتی که دارند در این کتاب، کنار هم جمع کرده است. در هر فصل، یکی از فرزندان، راوی قصه می‌شود و از دیدگاه خاص خود، گراس را روایت می‌کند. آن‌ها پدر را در موقعیت‌های مختلفی آنالیز می‌کنند: وقتی گراس در حال آشپزی برای فرزندان است، وقتی خرید می‌کند، وقتی کتاب می‌خواند. تمام این موقعیت‌ها را بچه‌ها روایت می‌کنند اما هر روایتی که وجود دارد، درواقع چیزی است که خود گراس از زبان آن‌ها می‌گوید. اسامی شخصیت‌های این کتاب، همگی غیرواقعی هستند و با اسامی اصلی فرزندان این نویسنده فرق دارند. کتاب حاضر، با روایت منحصربه‌فردش داستانی رایج و دم‌دستی نیست. درک جهانی که گراس از خودش معرفی کرده کمی سخت به نظر می‌رسد، اما اگر مخاطب حرفه‌ای رمان‌‌ها، باشید، بدون شک جهان رازآلود و چند سویه‌ی این نویسنده بزرگ شگفت‌زده‌تان خواهد کرد. درباره شهر فرنگ، همین نکته که نمی‌توان از کتاب‌های گراس گذشت، کافی‌ست تا چندین و چند بار این اثر زیبا را بخوانید و از روایت‌های خلاقانه‌اش لذت ببرید.


برشی از متن کتاب


یکی بود یکی نبود. پدری بود که چون سال‌خورده شده بود از پسران و دخترانش می‌خواست که همگی به دیدار او بروند؛ در شمار پنج، شش، هشت فرزند بودند؛ تا آخرالامر، پس از تأخیری طولانی خواست پدر را برآوردند. اکنون دور یک میز هنوز بر جا ننشسته باب گفت‌و شنود را باز می‌کنند: هر کس برای خود، درهم و برهم، با آن‌که هر چه می‌گویند پدرشان در دهان آن‌ها گذاشته باز هم با لجاج سخن می‌گویند و بی آن‌که بخواهند - با همه‌ی محبتی که به پدر دارند - رعایت او را کرده باشند. اینک با این پرسش درازگویی می‌کنند:چه کسی گفت‌و گو را آغاز کند؟ ابتدا  دوقلوهای نرینه  به حرف آمدند که این‌جا نام‌های پاتریک و گئورک، یا به کوتاهی پات و جرش را بر آنها نهاده‌ایم، البته در واقعیت نام دیگری دارند. پس از آن‌ها دختری مایه شادمانی والدینش می‌شود که از این پس لارا می‌نامیمش. هر سه آن‌ها زمانی این جهان دارای شهروند بیش‌ازحد را غنا بخشیدند که هنوز قرص در دسترس خریداران نبود و پیشگیری در شماره اصول تشکیل خانواده قرار نگرفته بود. همین گونه ناخوانده و همچون هدیه هوس بازی سرنوشت یکی دیگر به گروه افزوده شد که باید نام تادئوس را بپذیرد اما تمام کسانی که دور میز نشسته‌اند تادل صدایش می‌کنند. "خوشمزگی نکن تادل. بند کفشت بازه تادل. بپا نیفتی یالا تادل، یه بار دیگه ترانه رودی راتلوز رو بخون... با این‌که بزرگ‌سال‌اند و مسئولیت خانوادگی و شغلی بر دوش‌شان سنگینی می‌کند، گویی بر آن‌اند که واژه واژه واگشت یابند، گوئی آن‌چه در گرگ و میش مه‌آلود دور دستان فرا چشم می‌آید خود را به گونه‌ای ملموس در قالب بیان درمی‌آورد، گویا زمان می‌تواند از حرکت بازایستد ، گویا دوران کودکی هیچ گاه پایان نمی‌یابد. از کنار میز تغییر مسیر نگاه به سوی پنجره امکان پذیر است. چشم اندازی پر از تپه ماهور در هر دو سوی کانال البه -تراوه، کانالی که باغ صنوبرهایی محاط شده بنابر قطعنامه‌ای رسمی، به دلیل اجنبی بودنشان، همین روزهاست که باید قطع شوند.

فهرست


  1. درباره‌ی این کتاب
  2. بقایا
  3. بدون فلاش
  4. در خصوص معجزه
  5. قاراشمیش
  6. نیت کن
  7. از دید واگشتی
  8. عکس بی خبر
  9. خلاف
  10. از فراز آسمان


نویسنده: گونتر گراس ترجمه: کامران جمالی انتشارات: چشمه  

مشخصات


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب شهر فرنگ - گونتر گراس" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل