loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب شهر زنبوران - افق

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب شهر زنبوران به قلم تاماس کنیلی با ترجمه ی حسین ابراهیمی و شقایق قندهاری از سوی نشر افق به چاپ رسیده است.

ند همراه پدر و مادرش در نزدیکی تپه ای سرسبز زندگی می کردند. او هر روز برای رفتن به مدرسه مجبور بود راه طولانی را همراه دوستانش طی کنند. محل زندگی ند به دلیل کوه های فراوان و دشت های پر گلی که داشت، جای مناسبی برای این ایجاد کندوهای زنبور عسل به شمار می رفت. زندگی گروهی زنبورها و نحوه ی تولید عسل توسط آن ها همیشه برای ند بسیار جالب و البته سوال برانگیز بود. او همیشه دلش می خواست این قدر کوچک شود تا بتواند وارد کندو شده و نحوه ی کار زنبورها را از نزدیک ببیند. عملا این کار غیر ممکن به نظر می رسید تا این که یک روز ند در ناحیه ی شکمش احساس درد شدیدی کرد. هنگامی که پدر و مادرش او را به بیمارستان رساندند، با معاینات پزشکی مشخص شد که ند دچار آپاندیسیت شده و هر چه سریعتر باید مورد عمل جراحی قرار بگیرد. بعد از عمل ند، به کما می رود و در همان وضعیت، زنبوری به نام آی پیس و دختری به نام نانسی که به اندازه ی زنبورها کوچک هستند به دیدن ند می آیند. آن ها از ند می خواهند تا همراهشان برود و زندگی زنبورها را از نزدیک تماشا کند. به این ترتیب روح ند در همان حالت کما برای مدتی همراه آی پیس و نانسی پرواز کرده تا اتفاقات جدیدی را تجربه کند.

 


برشی از متن کتاب


ای پیس وزوزکنان به طرف در کندو و زنبورهای نگهبان پایین رفت. پیش از آن که جلوی در فرود بیاییم، زنبور دیگری به ما تنه زد و از کنار ما گذشت. بال های زنبور به پاهایم خوردند، ای پیس گفت: «زنبور نر لوس!» آن زنبور کم و بیش دو برابر ای پیس بود. ای پیس گفت: «رومئو! این رومئو است.» نانسی کلانسی گفت: «رومئو نره!» ای پیس همچنان که بال می زد، توی هوا ماند و گفت: «رومئو، زنبور نر و چاق کندوی دیگری است، اما گلویش پیش ملکه ی کندوی ما گیر کرده. همیشه سعی می کند یک جوری خودش را به او برساند. امیدوارم نگهبان ها خوابشان نبرده باشد.» رومئو روی برآمدگی مقابل در کندو فرود آمد. ابتدا به نظر آمد که نگهبان ها خوابشان برده است؛ چون رومئو خودش را تا در کندو رساند و کسی مزاحمش نشد. چیزی نمانده بود از در عبور کند که سه نگهبان جلوی در تکانی به خودشان دادند و مانع ورود او شدند. آن ها به او آویختند و در حالی که به عقب هلش می دادند، سعی کردند او را به پشت بیندازند. اما رومئو هم تلاش می کرد تا خودش را از دست آن ها بیرون بکشد. سرانجام دو نفر از آن ها سرشان را از زیر شکم او بردند و او را از جا بلند کردند. رومئوی دل از کف داده، به پهلو غلتید. آن وقت نگهبان های بیشتری از کندو بیرون ریختند و مشغول کشیدن پاهای او شدند. صدای رومئو را می شنیدم که می گفت: «ول کنید بابا! ول کنید!» خانم نانسی کلانسی گفت: «رومئو هم داستان های دنباله دار گوش می کند. او برای شنیدن مجموعه ی "وقتی دختری ازدواج می کند"، به خانه ی خانم مگوایر سر می زند. رفتار احمقانه اش هم به همین دلیل است.» اکنون پنج نگهبان رومئو را به سمت لبه ی برآمدگی می کشیدند.. آن ها مثل کارگرانی که بخواهند تخته سنگی را از بالای صخره ای پایین بیندازند، چند بار رومئو را تاب دادند و سرانجام با آخرین تاب او را از بالای برآمدگی به بیرون پرتاب کردند. ما صدای فریاد او را که به پایین سقوط می کرد شنیدم: «آه، نه!» رومئو روی علف ها افتاد. به پشت هم افتاد. من که دلم برای زنبور بیچاره سوخته بود گفتم: «باید مرده باشد.» آی پیس به طعنه گفت: «کی؟ رومئو؟ وقتی دوباره به رومئو نگاه کردم، او را دیدم که سرپا ایستاده است. او با آن چهره ی شوخ و بامزه، شاخک هایش را تکان داد و با دست و پا تمام بدنش را وارسی کرد و سرانجام آرام به سوی کندوی خودش به پرواز درآمد. ای پیس پشت سر او داد زد: «دیگه هم برنگرد!» لحظه ی بعد روی سکویی که نگهبان ها رومئو را از آن جا پایین انداخته بودند، فرود آمدیم. نگران بودم که نککند مثل رومئو از ان بالا به پایین پرتابم کنند، اما وقتی به نانسی کلانسی نگاه کردم، هیچ اثری از نگرانی در چهره ی او ندیدم. نگهبان ها که پس از موفقیت در راندن رومئو هیجان زده شده بودند یکراست به طرف ما آمدند. ای پیس به ما گفت: «حالا کاملا آرام باشید. اگر دوست دارید با هم حرف بزنید، اما آرام.» پنج نگهبان با چشمان درشت خود به آی پیس و بعد به ما خیره شدند. آن ها شاخک هایشان را به پشت آی پیس و سپس به لباس نانسی کلانسی کشیدند.    

نویسنده: تاماس کنیلی مترجم: حسین ابراهیمی (الوند) - شقایق قندهاری انتشارات: افق  

شقایق قندهاری


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب شهر زنبوران - افق" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل