محصولات مرتبط
کتاب شریک جرم نوشته ی جعفر مدرس صادقی توسط نشر مرکز به چاپ رسیده است.
شخصیت اصلی داستان، "کسرا"، مردی جوان است که همسری به نام" سهیلا" دارد و در یک شرکت مهندسی با ریاست "آقای فردوس" به فعالیت می پردازد. در واقع کسرا با کمک "خانم صبا"، مادر همسرش، که با فردوس دوستی و آشنایی ای قدیمی دارد، توانسته در این شرکت برای خود کاری بیابد و درآمدی را کسب کند. "سمر"، خواهر زن کسرا، زنی زیبا، شاغل، قوی و با اراده است که همواره تحسین کسرا را برانگیخته و رابطه ی بسیار نزدیکی با او برقرار می کند. همسر سمر مردی انقلابی بوده که مدتی پیش، در شهر آبادان به دست نیروهای رژیم شاهنشاهی و بر اثر شکنجه های پی در پی به شهادت رسیده و انقلابیون و همکاران سمر، با او و سرگذشت زندگی اش آشنایی کاملی دارند. در واقع ماجرای داستان کتاب نیز، در روزهای ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در حال وقوع می باشد؛ در یکی از همین روزها و هنگامی که "کسرا" مطابق روال معمول، در خیابان ها به قدم زدن مشغول است، پاسداران سوار بر خودروی گشت کمیته ی انقلاب، به وی مشکوک شده، دستگیرش کرده و او را روانه ی بازداشتگاه می کنند. اما پس از گذشت سیزده روز، به دلیل کمبود جا برای نگهداری زندانی ها، و حتی بدون بازجویی، "کسرا" را آزاد کرده و او را با ماجراهایی خواندنی مواجه می سازند
فهرست
شنبه 1- من قاتلم 2- کبریت 3- هتل 4- دلم برای بی بی ام تنگ شده 5- انقلابی ها 6- من زندان بودم 7- فردا صبح، اول وقت یکشنبه 8- هیچ کس نمرده 9- من همین جا بودم 10- خواب و خیال 11- اعتراف کن 12- زندهاست یا مرده 13- کیش و مات دوشنبه لوبیای داغ 15- به من نزدیک نشو 16- یک نفر این جا هست 17- ما قاتلیم 18- خانم ها، آقاین – شام حاضره خاتمه 19- دیر یا زود
برشی از متن کتاب
من قاتلم عصر روز شنبه، بیست و ششم خرداد 1358، عده ای از زندانی های یکی از کمیته های تهران را با مینی بوس توی شهر گرداندند و دو تا دو تا و سه تا سه تا، شر چارراه ها و کنار خیابان شلوغ، پیاده کردند و ول شان کردند توی جمعیت پیاده رو. کسرا بعدها توی روزنامه ها خواند که آن روزها به علت کمبود جا، خیلی از زندانی های کمیته و شهربانی را که جرم های سنگینی نداشتند آزاد کرده بودند. جرم کسرا سنگین نبود. روز یک شنبه سیزدهم خرداد، ساعت یازده صبح، به جای این که توی شرکت محل کارش پشت میزش نشسته باشد و چرت بزند، داشت توی خیابان سعدی قدم می زد که یک ماشین کمیته کنار خیابان ایستاد و دو نفر پاسدار مسلح از توی ماشین پریدند بیرون و آمدند سراغ او. به او مشکوک شده بودند. به توضیحات او که داشت آدرس محل کارش را می داد و گواهینامه ی رانندگی اش را از جیبش در می اورد، گوش ندادند. هلش دادند توی ماشین، چشم هایش را بستند و گفتند هر حرفی که داری بعدا به آقای بازجو بزن. نیم ساعت بعد، توی اتاق در بسته ای شبیه یک گاراژ که هیچ پنجره یا منفذی به بیرون نداشت و پر از زندانی بود، چشم هایش را باز کردند. این اتاق در بسته یکی از بندهای بازداشتگاه کمیته بود – بند شماره ی دو – و تا امروز که زندانی ها را سوار ماشین کردند، کسرا توی این بند بود و منتظر بازجویی بود، اما نوبت بازجویی به او نرسید. پشت سر کسرا جوانی را از ماشین پیاده کردند که قیافه اش آشنا نبود و توی این مدت که آن جا بودند هم دیگر را ندیده بودند. جلوی هم نشستند زیر سایه ی یک درخت، کنار پیاده رو، تا حال شان جا بیاید. چشم های شان سیاهی می رفت. مدتی طول کشید تا به روشنایی خیابان عادت کنند و بفهمند کجا هستند. پسر جوان شهرستانی بود، خیابان ها را نمی شناخت. دوشنبه ی هفته ی پیش دستگیر شده بود. توی بند سه حبسش کرده بودند. اسمش حسین بود. حسین گفت بند سه مال قاتل ها و دزدها بود، بند دو مال مشکوک ها بود و بند یک مال سیاسی ها. حسین دعوا کرده بود و آن هم چه دعوایی، و نه در یک جای پرت و نه توی کوچه پس کوچه ها: در ساختمان وزارت کشور، در حضور ده ها نفر تماشاچی. و نه با یکی دو نفر. با همه ی پاسبان ها و پاسدارهای توی سرسرای ورودی ساختمان. به همه ی آن ها فحش داده بود و به خود نخست وزیر و همه ی اعضای کابینه. داد زده بودم من قاتلم، من بودم که سینما رکس را آتش زدم. می خواست برود پیش وزیر کشور. از آبادان آمده بود تهران و رفته بود کاخ نخست وزیری و بعد رفته بود وزارت کشور، اما هر جا که رفته بود راهش نداده بودند تو و به ریشش خندیده بودند و بیرونش کرده بودند و خیال کرده بودند دیوانه است. هیچ کس باورش نمی آمد که کسی جنایتی به این بزرگی مرتکب شده باشد و راست راست بگردد و همه جا جار بزند که من...
نویسنده: جعفر مدرس صادقی انتشارات: مرکز
جعفر مدرس صادقی
جعفر مدرس صادقی کیست؟
جعفر مدرس صادقی نویسنده، ویراستار و مترجم معاصر ایرانی در 29 اردیبهشت ماه سال 1333 در اصفهان متولد شد. تالیف چندین رمان، مجموعه داستانهای کوتاه و ویرایش برخی از متون کلاسیک فارسی او را به چهره شناختهشدهای در بین علاقهمندان ادبیات تبدیل ساخته است. معروفترین اثر جعفر مدرس صادقی رمان گاو خونی است. در ادامه، نگاهی به آثار و بیوگرافی جعفر مدرس صادقی خواهیم داشت.
زندگینامه جعفر مدرس صادقی
جعفر مدرس صادقی در اصفهان متولد شد، تحصیلات ابتدایی و دبیرستانش را در اصفهان گذراند و در سال 1351، با قبولی در دانشگاه، برای ادامه تحصیل راهی تهران شد. در تهران وارد کار مطبوعات شد و فعالیت خود را با گزارشنویسی برای روزنامه اطلاعات آغاز کرد. در سال 1353 به روزنامه آیندگان رفت و در آنجا به کار ترجمه، معرفی و نقد کتاب در بخش فرهنگ و ادب این روزنامه مشغول شد. مدرس صادقی همواره به مطالعهی آثار ادبی علاقهمند بود و گاهی مطالبی نیز مینوشت. اولین داستان کوتاه او در سال 52 و در سن 19 سالگی در ماهنامه رودکی منتشر شد. مدرس صادقی در کنار کار مطبوعات، نوشتن را نیز دنبال میکرد. اولین مجموعه داستانی او با عنوان بچهها دیگر بازی نمیکنند در سال 1356 و اولین رمان او با نام نمایش در سال 1359 منتشر شد. تا اینکه با انتشار رمان گاو خونی در سال 1362 به شهرت رسید. رمان گاوخونی در سال 1374 به زبانهای انگلیسی، عربی و کردی ترجمه شد و بارها به تجدید چاپ رسید. همچنین فیلمی با همین عنوان به اقتباس از این اثر در سال 1383 توسط بهروز افخمی ساخته شد. این فیلم در جشنواره بینالمللی فیلم کن و بعدها در جشنواره بینالمللی فیلم ونکوور و چند جشنواره بینالمللی فیلم در آسیا به نمایش درآمد. از دیگر آثار ترجمه شده جعفر مدرس صادقی به زبان انگلیسی میتوان به رمان کله اسب اشاره کرد. مدرس صادقی نویسنده بیش از 17 رمان و 6 مجموعه داستان کوتاه است. او علاوه بر داستاننویسی در حوزه ترجمه و ویرایش متون کلاسیک ادبیات فارسی نیز فعالیت کرده و کتابی تحت عنوان اندر آداب نوشتن نیز منتشر ساخته است. سبک داستاننویسی مدرس صادقی بهصورت گزارشنویسی و خالی از توصیفات اضافی است. او در بند واقعنمایی نیست و پدیدهها و وقایع شگفت نیز در آثار او به چشم میخورد. سبک نوشتاری روان و ساده او خواننده را غرق اثر کرده و امکان تصور فضای داستان را به راحتی فراهم میکند. کتابهای خاطرات اردیبهشت، بهشت و دوزخ، آن طرف خیابان و بیژن و منیژه از دیگر آثار جعفر مدرس صادقی هستند.
مطالعهی بیشتر: آثار و زندگینامه مصطفی مستور
کتاب های جعفر مدرس صادقی
- کتاب گاو خونی
- کتاب سه استاد
- کتاب اندر آداب نوشتن
- کتاب سه توپ
- کتاب بالن مهتا
- کتاب کنار دریا، مرخصی و آزادی
- کتاب ناکجا آباد
- کتاب شریک جرم
- کتاب سرزمین عجایب
- کتاب بهشت و دوزخ
- کتاب وقایع اتفاقیه
- کتاب قسمت دیگران
- کتاب کله اسب
- کتاب کافهای کنار آب
- کتاب شاه کلید
- کتاب بیژن و منیژه
- کتاب آن طرف خیابان
- کتاب سفر کسرا
- کتاب خاطرات اردی بهشت
- کتاب دیدار در حلب
- کتاب توپ شبانه
- کتاب من تا صبح بیدارم
- کتاب روزنامه نویس
ترجمه های جعفر مدرس صادقی
مدرس صادقی علاوه بر نویسندگی در حوزه ترجمه آثار ادبی نیز فعالیت داشته است. از آثار ترجمه شده او میتوان به لاتاری، چخوف و داستانهای دیگر، هفت داستان کوتاه از شرلی جکسون، آن تایلر، آن بیتی، جان آپدایک، ریموند کارور، توبیاس وولف و کازوئو ایشی گورو و نیز ترجمه چندین مقاله اشاره کرد.
ویرایش متن آثار ادبی جعفر مدرس صادقی
علاقه مدرس صادقی به ادبیات کهن ایرانی سبب شده که او در کنار نویسندگی به تصحیح متون ادبی کلاسیک بپردازد. او بیش از 12 کتاب از آثار کلاسیک ایران همچون ترجمه تفسیر طبری، مقالات شمس، تاریخ بیهقی، عجایب نامه، مقالات مولانا، تاریخ سیستان، سیرت رسولالله، سرگذشت حاجی بابای اصفهانی،سفرنامهی ناصر خسرو و.... را ویراستاری و تصحیح کرده است.
خرید کتاب های جعفر مدرس صادقی از کتابانه
برای مشاهده لیست کتاب های جعفر مدرس صادقی میتوانید به فروشگاه اینترنتی کتاب کتابانه مراجعه نمایید. کتابانه امکان دسترسی سریع، آسان و خرید مجموعه کاملی از بهترین آثار مدرس صادقی را برای علاقهمندان به رمانها و داستانهای جذاب ایرانی در سراسر کشور فراهم ساخته است. در هر کجای کشور که هستید، کتابهای موردعلاقه خود را با بهترین قیمت در کتابانه سفارش دهید و در سریعترین زمان در مکان دلخواهتان تحویل بگیرید.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران