loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب سیندرلا (بهترین قصه های دنیا 7)

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
110,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب برجسته سیندرلا هفتمین جلد از مجموعه ی بهترین قصه های دنیا با ترجمه ی غلامرضا فهرستی توسط انتشارات قدیانی به چاپ رسیده است.

برخی از داستان ها به قدری زیبا و جذابند که ارزش بارها و بارها خواندن را دارند، به عنوان مثال: (سیندرلا، قصه ای که بسیاری از ما به دفعات آن را خوانده ایم.) اما کتاب سیندرلا علاوه بر روایت داستان، با تصاویر سه بعدی و رنگی بر جذابیت آن افزوده است، ماجرا به این ترتیب است که: در روزگاران بسیار قدیم، در شهر دور افتاده ای، دختر زیبایی به نام سیندرلا همراه پدرش، نامادری و خواهران ناتنی اش زندگی می کرد. پدر سیندرلا مجبور می شود که به یک سفر کاری برود، با نبود پدر بدرفتاری های نامادری و خواهرهایش شروع می شود، روزی از دربار خبر می رسد که پادشاه برای انتخاب همسر آینده ی پسرش تمام دختران شهر را به جشن بزرگی در قصر دعوت کرده است. روز جشن خواهران ناتنی سیندرلا بهترین لباس هایشان را می پوشند، اما سیندرلا که لباس مناسبی ندارد با ناراحتی در خانه می ماند، در این حین پری مهربانی از سرزمین رویاها می آید و به سیندرلا برای رفتن به جشن کمک می کند و به او لباس و یک جفت کفش بلورین می دهد و میگوید: این جادو فقط تا نیمه شب دوام دارد، سیندرلا به مهمانی می رود ولی به محض ملاقاتش با شاهزاده زنگ ساعت به صدا در می آید و او مجبور به ترک قصر می شود.


برشی از متن


سیندرلا کنار بخاری نشست و شروع به گریه کردن کرد. او در حالی که گریه می کرد، آهی کشید و گفت: ((ای کاش من هم می توانستم به این جشن بزرگ بروم!)) ناگهان صدایی در فضا پیچید و گفت: ((سیندرلای عزیز، بیش از این گریه نکن. تو هم می توانی به این جشن بروی!)) سیندرلا با تعجب نگاهی به دور و برش انداخت و پری مهربانی را مقابل خود دید. پری گفت: ((من از سرزمین رویاها آمده ام تا آرزوی تو را برآورده کنم!)) او با چوب سحر آمیز خود به کدوی تنبل درون باغچه اشاره ای کرد و یک باره کدو به یک کالسکه طلایی تبدیل شد، بعد موش های کوچک را به اسب های زیبا و دو مارمولک را به دو خدمتکار آراسته تبدیل کرد. با یک حرکت چوب سحرآمیز، سیندرلا دید که لباس زیبا و باشکوهی به تن کرده است. پری یک جفت کفش بلورین هم به او داد و به او گفت: ((یادت باشد که این جادو فقط تا نیمه شب دوام دارد و تو باید قبل از نیمه شب جشن را ترک کنی، واگرنه تمام این چیزها را از دست می دهی.)) با ورود سیندرلا به تالار قصر همه نگاه ها به او خیره شد. شاهزاده به استقبال سیندرلا آمد و با او گرم صحبت شد. خواهران ناتنی سیندرلا آه کشیدند و فکر نمی کردند که این دختر همان سیندرلا باشد. با صدا در آمدن زنگ ساعت که نیمه شب را نشان می داد، سیندرلا را به یاد قولی انداخت که به پری داده بود. ناگهان از جا برخاست و با عجله از تالار خارج شد. شاهزاده هم به دنبال او بیرون دوید. ولی سیندرلا رفته بود. اما یک لنگه از کفش بلورینش به خاطر عجله ی زیاد از پایش درآمده و روی پله های قصر به جا مانده بود...    

  • کتاب های بنفشه
  • مترجم: غلامرضا فهرستی
  • انتشارات: قدیانی
 

غلامرضا فهرستی


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب سیندرلا (بهترین قصه های دنیا 7)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل