loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب سیاوش (قصه های شاهنامه 9)

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
78,000 تومان
* تنها 2 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید
دسته بندی :

کتاب سیاوش 

این کتاب جلد نهم از مجموعه ی " قصه های شاهنامه " می باشد. " سیاوش " پسر " کاووس " پادشاه ایران است. او از کودکی نزد " رستم "، پهلوان پر آوازه ی ایران درس مردانگی و جوان مردی دیده است. با گذشت مدت زمانی که سیاوش دیگر برای خودش جوانی تنومند شده بود، " سودابه " همسر کاووس شاه و نامادری او که افسونگری زیبا و مکار بود دل به سیاوش می بازد و از او می خواهد که به پدرش خیانت کند و دل به عشق هوس آلود سودابه بدهد. اما سیاوش از انجام این کار سر باز می زند. سودابه تصمیم می گیرد با کشیدن نقشه ای زهر خود را بر سیاوش بریزد. او با حیله و نیرنگ به زنی که دو فرزند را در شکمش حمل می کرد نزدیک شده و با دادن دارویی فرزندان او را در شکمش می کشد، به نزد کاووس شاه برده و به دروغ می گوید که سیاوش قصد خیانت به پدر را داشته و فرزندان او را کشته است. کاووس شاه که اسیر این زن اهریمن و جادوی او شده بود با خشم دستور می دهد که آتشی بر افروزند و سیاوش را در آتش بیاندازند تا گواه بر حقیقت گفتار او باشد. سیاوش که بر پاکی خود یقین داشت آتش خشم پدر را به جان می خرد و ...  سرانجام سیاوش چه خواهد شد؟ آیا سودابه این اهریمن افسونگر به جزای کار خود خواهد رسید؟

 

برشی از متن کتاب


سیاوش دشنام فرو می خورد که می داند نیرنگ بازی چون سودابه سزاوار خشم او هم نیست. دست هایش اما می لرزند: از بی مهری تو یا ترس از جان خویش بر نمی آشوبم. این گناه نابخشودنی سودابه است که چون توفانی هولناک وجودم را شخم می زند. سودابه خود را بر زمین می زند: من دیگر هیچ نمی گویم هنگامی که از فریادهای جگر خراش و آه سینه سوز کاری برنمی آید، چگونه می توان به واژه هایی ناتوان دل خوش داشت؟ تو هم سخنم را باور مکن. فرزندان مرده ات را ببین و دست بر دست بگذار که سزاوار این فرجامی. باید تو را پیش تر می شناختم؛ آن هنگام که دلت از مرگ فرزند رستم شاد شد. باید می دانستم که تو نه تنها همسری سنگدلی که از مهر فرزند هم بویی نبرده ای. پروردگارا، اهریمن را از ما دور کن که در جامه ی زنی زیبا، هوش از سر این شاه سبک مغز برده است. ببین چگونه دل بر این افسونگر می سوزاند و می گذارد با جادوی واژه ها خامش کند. سودابه راست می گوید. کاووس همان شاه سیاه دلی است که گذاشت، آن غنچه ی نو شکفته، در برابر چشمان رستم پرپر شود؛ همان بیدادگری که با دریغ کردن نوش دارو، داغی سینه سوز بر دل پدری گذاشت که برایش آن همه پیروزی و شکوه به ارمغان آورده بود. و من هرگز نفهمیدم که رستم این پدر دل سوخته چگونه توانست از گناه کاووس بگذرد و فرزند آن سنگدل را چون فرزند خویش بپرورد و به او راه و رسم پهلوانی بیاموزد؟ و من هنوز شرمسار جوان مردی اویم که من، فرزند کشنده ی پسرش بودم و او سال ها به جای تیر خشم، بر من باران مهر بارید. و امروز می دانم که این افسونگر، مکافاتی است از سوی کردگار دادگر که هیچ ستمی را بی پاسخ نمی گذارد. سودابه چون زهری جام هستی کاووس را لبریز از وجود خویش کرده است و او از همه جا بی خبر این زهر را جرعه جرعه می نوشد. کاووس خشم سیاوش را از چشم هایش می خواند: کدام سخن را بپذیرم؟ که راست می گوید و که دروغ می بافد؟ و روی برمی گرداند: از دانستنش چه سود؟ بازنده ی این بازی منم. هر که راست گفته باشد، از دروغ دیگری پرده برداشته و باز دشنه ی خیانت یکی در سینه ام فرو خواهد رفت. به فرمان کاووس اخترشناسان به کاخ می آیند: به ستاره ی نوزادن بخت برگشته بنگرید و گره از این راز بگشایید...

 

 

 

  • به روایت: آتوسا صالحی
  • تصویرگر: نیلوفر میرمحمدی
  • انتشارات: افق

 

 


مشخصات

  • مترجم آتوسا صالحی
  • نوع جلد جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 8
  • سال انتشار 1398
  • تعداد صفحه 77
  • انتشارات افق

ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب سیاوش (قصه های شاهنامه 9)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل