loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب سفید برفی و هفت کوتوله - پینه دوز

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب سفید برفی و هفت کوتوله نوشته ی شرکت والت دیزنی و ترجمه ی آزاده محضری توسط انتشارات پینه دوز به چاپ رسیده است.

در سرزمینی پهناور و در قصری بزرگ، شاهزاده خانمِ جوان و زیبایی به نام سفید برفی؛ که به تازگی پدرش (پادشاه آن سرزمین) را از دست داده است، همراه با نامادری بدجنس و حسودش زندگی می کند. از آن جایی که ملکه (نامادری)، دلش می خواهد در آن سرزمین از همه زیباتر باشد؛ با سفید برفی مثل یک خدمتکار در قصر رفتار می کند و لباس های کهنه و نامناسب برای او در نظر می گیرد تا هر زمان که از آینه ی جادویی خود درباره ی زیباترین زنِ آن سرزمین سوال می پرسد، آینه در جواب او را معرفی کند. روزها می گذرند و دخترک با گذشت زمان زیباتر می شود تا این که وقتی ملکه ی بدجنس به مقابل آینه ی جادویی اش می رود و درباره ی زیباترین زن، سوال می پرسد با کمال تعجب می بیند آینه شروع به وصف زیبایی های سفید برفی می کند. نامادریِ حسود با شنیدن این جملات حسابی عصبانی می شود و تصمیم می گیرد تا برای همیشه شاهزاده خانم جوان را از سر راه خود بردارد. او به شکارچی دستور می دهد تا سفید برفی را به جایی در وسط جنگل ببرد و پس از کشتن او، قلبش را برای ملکه بیاورد...

سفید برفی و هفت کوتوله جلد دیگری از مجموعه داستان های شرکت والت دیزنی می باشد که در چند جلد از جمله دامبو، گربه های اشرافی، تارزان، آلیس در سرزمین عجایب، سیندرلا، بامبی و... به چاپ رسیده است. داستان های این مجموعه برگرفته از قصه های نوشته شده توسط انجمن نویسندگان شرکت بزرگ والت دیزنی می باشد که به صورت انیمیشن درآمده اند. زبان ساده، صفحات مصور، رنگ آمیزی شاد تصاویر و داشتن قطع کوچک جیبی از جمله ویژگی های مثبت این مجموعه می باشد.

 


برشی از متن کتاب


روزی روزگاری در سرزمینی دور، شاهزاده خانمی به نام سفید برفی زندگی می کرد که پدرش پادشاه آن سرزمین بود و مدتی پیش از دنیا رفته وسفید برفی مجبور شده بود تنهای تنها با نامادری بدجنس و حسودش که ملکه هم بود، در قصری کنار یک جنگل سرسبز زندگی کند. سفید برفی خیلی زیبا بود. پوستش به سفیدی برف و موهایش به سیاهی چوب آبنوس و لب هایش به قرمزی گل سرخ بودند. ملکه با وجود زیبایی زیاد خیلی خودخواه و مغرور بود. او یک آینه ی جادویی داشت که هر روز به تصویر خودش در آن نگاه می کرد و از او می پرسید: ای آینه! به من بگو چه کسی در بین همه ی زنان این سرزمین زیباترین است؟ و آینه مثل همیشه در جواب او می گفت: ملکه! شما از همه زیباتر هستید. ولی باز هم ملکه به زیبایی سفید برفی حسادت می کرد. او سفید برفی را مجبور کرده بود لباسی کهنه و نامناسب بپوشد و مانند یک خدمتکار در قصر کار کند. یک روز بعد از سوالی که ملکه مثل همیشه از آینه ی جادویی اش پرسید، آینه در جواب گفت: همان کسی که به زیبایی معروف بوده و هست زیباترین است؛ ولی من یک دختر دوست داشتنی می بینم و افسوس که او زیباتر از توست. لب هایش به قرمزی گل سرخ و موهایش به سیاهی چوب آبنوس و پوستش به سفیدی برف است. ملکه که کنجکاو و ناراحت شده بود با خودش زمزمه کرد: سفید برفی؟... و ادامه داد: نه! او نمی تواند زیباترین دختر این سرزمین باشد. درست در همینلحظه، سفید برفی مشغول تمیز کردن پله های چاهِ آبِ قصر بود. همان طور که سرش به کار مشغول بود، در رویاهایش آوازی درباره ی عشق واقعی می خواند. شاهزاده ی زیبایی که از آن نزدیکی می گذشت با شنیدن صدای آواز، متعجب به کنار چاه آب آمد و محو تماشای سفید برفی و صدای دل نشین او شد. شاهزاده و سفید برفی تا چشم شان به یک دیگر افتاد، به هم علاقه مند شدند. اما از طرفی وقتی ملکه، سفید برفی و شاهزاده را کنار هم دید، قلبش پر از احساس تنفر نسبت او شد و تصمیم گرفت نقشه ای بکشد و هر طور شده خودش را از شر آن دختر خلاص کند. صبح روز بعد، ملکه کسی را به دنبال شکارچی فرستاد و به او دستور داد: به بهانه ای سفید برفی را از قصر خارج کن و به جنگل ببر. از تو می خواهم که او را از بین ببری. دیگر هرگز نمی خواهم او را ببینم. ملکه به شکارچی سپرد که بعد از این کار، قلب سفید برفی را داخل جعبه ای گذاشته برای او بیاورد و با این کار ثابت کند که آن دختر را از بین برده است...    

نویسنده: شرکت والت دیزنی مترجم: آزاده محضری انتشارات: پینه دوز


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب سفید برفی و هفت کوتوله - پینه دوز" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل