loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب سفر به دشت ستارگان

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب سفر به دشت ستارگان نوشته ی پائولو کوئیلو با ترجمه ی دل آرا قهرمان توسط نشر فرزان روز به چاپ رسیده است.

کتاب "سفر به دشت ستارگان"، بخشی از داستان زندگی نویسنده و تجربیات ارزشمند و شخصی او را، برای مخاطب تشریح می کند. ماجرا به ژانویه ی سال 1968 بازمی گردد؛ زمانی که کوئیلو همراه با همسر و استادش و هم چنین یکی از مریدان خود و نماینده ای از انجمن سنت، به قله ی کوهی در "سیرا دو مار" می روند تا استاد بزرگِ کوئیلو، پس از انجام مراسم تشریفاتی، مقام او را به "استاد مکتب رام"، ارتقا دهد؛ پس از انجام مراسم، استاد از کوئیلو می خواهد شمشیر قدیمی اش را درون گودالی به خاک بسپارد تا سپس بتواند شمشیر جدیدی را تصاحب کند. پس از انجام بخش هایی از این آیین، پائولو با غرور و تکبر اقدام به برداشتن شمشیر از روی زمین می کند. در همین هنگام، استاد مانع این کار او شده، و ضمن محروم ساختن کوئیلو از تصاحب شمشیر، وی را مورد مواخذه قرار می دهد. سپس با واگذاری شمشیر مورد نظر به همسر کوئیلو، از پائولو می خواهد تا مجددا تمام تلاش خود را انجام داده، خود را واجد شرایط مورد نیاز برای ترفیع مقام کند. در چینین شرایطی، کوئیلو نه تنها شمشیر قدیمی خود را از دست داده، و همچون افراد مبتدی است بلکه دیگر اجازه ندارد بدون کسب رخصت از استادش، به شمشیری که حالا نزد همسرش می باشد، دست بزند. وی جهت اخذ شرایط مورد نیاز، ماموریت می یابد همراه با یک راهنمای مخصوص، به سوی سن ژاک، سفر کند؛ سفری پرماجرا که مخاطب را با خود همراه می سازد و دیدگاه پائولو به دنیا و تمامی امور را، کاملا تغییر می دهد.


برشی از متن کتاب


معاصی شخصی در مزرعه ی خیلی بزرگی بودیم، یک مزرعه گندم یکنواخت، و صاف و طلایی که تا دور دست ها در افق گسترده بود. یکنواختی منظره را تنها یک ستون قرون وسطایی که صلیبی بر آن نصب شده بود در هم می شکست، ستونی که نشانه ای در راه زایران بود. پطروس کوله پشتی اش را به زمین انداخت و در برابر ستون و صلیب زانو زد. به من اشاره کرد که همین کار را بکنم. بعد گفت: - ما دعا خواهیم کرد. دعا خواهیم کرد تا از شر تنها چیزی که موجب شکست یک زایر، پس از یافتن شمشیرش می شود در امان بمانیم: از شر معاصی شخصی. زیرا هر قدر او نحوه هدایت تیغه شمشیرش را از استادان بزرگ آموخته باشد، باز هم یکی از دستانش همواره بدترین دشمن او خواهد بود. ما دعا خواهیم کرد تا اگر روزی تو بتوانی به شمشیرت دست یابی، همواره آن را با دستی بگیری که به تو صدمه نخواهد زد. ساعت حدود دو بعد از ظهر بود. هیچ صدایی شنیده نمی شد. پطروس شروع به دعا کرد: -  خدایا به ما رحم کن، زیرا که ما زایران «دشت ستارگان» هستیم و این می تواند یک معصیت باشد. با رحمت واسعه ات چنان کن که هرگز از دانش خود علیه خویشتن سود نجوییم. - خدایا رحم کن به همه کسانی که بر خود دل می سوزانند، چون خویشتن را خوب می پندارند و گمان می کنند که زندگی با ایشان به عدالت رفتار نکرده است، زیرا اینان هرگز موفق نمی شوند به «مبارزه درست» بپردازند. - و رحم کن بر کسانی که به خویشتن ظلم می کنند و در اعمال خود جز بدی نمی بینند و خود را مسئول همه بی عدالتی های جهان می پندارند. زیرا اینان قانون تو را نمی شناسند که می گوید: "حتی موهای سر تو شمرده خواهد شد." - خدایا رحم کن به آنان که فرمان می دهند و آنان که همه ساعات و روزهای خود را فدای کار می کنند تا روز یکشنبه را داشته باشند، روزی که همه جا تعطیل است و هیچ جایی برای رفتن ندارند. اما رحم کن همچنین بر آنان که عمل خویش را تقدیس می کنند و ماورای مرزهای جنون خویش می روند تا جایی که در بدهکاری می میرند یا توسط برادران خویش مصلوب می شوند. زیرا آنان قانون تو را نمی شناسند که می گوید: "همچون مار زیرک و همچون کبوتران ساده باشید." - خدایا رحم کن، زیرا که انسان می تواند جهان را مغلوب کند و هرگز به «مبارزه درست» بر علیه خویش دست نیازد. اما رحم کن همچنین بر آنان که در «مبارزه درست» پیروز شده اند ولی اکنون در گوشه خیابان ها و میخانه ها سرگردانند زیرا که جهان را مغلوب نکرده اند. زیرا اینان قانون تو را نشناخته اند که می گوید: "آن که سخنان مرا محترم می شمارد باید خانه خود را در سنگ بنا کند." - خدایا رحم کن بر آنان که می ترسند قلمی، قلم مویی، ابزاری یا آلاتی به دست بگیرند، زیرا گمان می کنند که دیگری پیش از آنان و بهتر از ایشان عمل کرده است و خویشتن را شایسته ورود به قلمرو شگرف هنر نمی دانند. اما رحم کن هم چنین بر آنان که قلم، قلم مو، ابزار یا آلاتی به دست گرفته اند و الهام را به احساسی حقیر بدل کرده اند و گمان می برند که از دیگران برترند. زیرا که آنان این قانون ترا نشناخته اند که می گوید: "هیچ چیز مخفی نشده ...

فهرست


مقدمه ی نویسنده سرآغاز ورود سن ژان پیه دو پور تمرین «رویش دانه» خالق و مخلوق تمرین «سرعت» شقاوت تمرین «شقاوت» قاصد ارتباط با «قاصد» عشق بیدار کردن دل آگاهی یا تمرین «آب» عروسی شور و شوق تمرین «حباب آبی» مرگ تمرین «زنده به گور شدن» معاصی شخصی پیروزی تمرین «تنفس آرام» جنون تمرین «سایه ها» فرمان و فرمانبرداری تمرین «شنیدن» سنت تمرین «پایکوبی» سبره رو سرانجام

نویسنده: پائولو کوئیلو مترجم: دل آرا قهرمان انتشارات: فرزان روز 

پائولو کوئیلو

زندگینامه پائولو کوئیلو

پائولو کوئیلو یکی از نویسندگان پرکار و شناخته‌شده‌ای است که توجه به زندگی‌نامه او خالی از لطف نیست. پائولو کوئیلو که برخی او را کیمیاگر واژه‌ها می‌نامند در سال 1947 در شهر ریودوژانیرو برزیل به دنیا آمد. پدر کوئیلو یک مهندس بود و مادرش خانه‌دار. او در نوجوانی به دلیل آموزه‌های تحمیل‌شده کاتولیک‌ها از مسیحیت متنفر بود و اعتقاد داشت که قلب بهترین راهنمای انسان‌ها است.

کوئیلو علاقه شدیدی به افکار کارل مارکس، ارنست چه‌گوارا و هگل داشت. خانواده کوئیلو علاقه داشتند مهندس و یا حقوق‌دان شود. اما او همواره آرزوی نویسندگی را در سر می‌پروراند. پائولو کوئیلو در میان کتاب‌ها علاقه کوئیلو به نویسندگی را می‌توان از همان دوران کودکی مشاهده کرد؛ به‌طوری‌که او چندین جایزه ادبی برای آثارش در مدرسه به دست آورد. مخالفت‌هایی که او با خانواده‌اش داشت باعث شده بود در سنین کودکی چندین بار در بیمارستان روانی بستری شود. این مسئله باعث شد وی به شدت در دنیای خود فرو رود. با این حال هرگز از آرزوی دیرینه‌اش دست نکشید. پائولو کوئیلو یک کاتولیک رومی است و علاقه زیادی به شرکت در مراسم ربانی دارد. کوئیلو و همسرش بیشتر اوقات خود را بین اروپا و ریودوژانیرو می‌گذرانند.  او از سال 2007 به ‌عنوان پیام‌آور صلح سازمان ملل در موضوعاتی همانند فقر و گفتگوی بین فرهنگی فعالیت می‌کند. در این میان، او در سال 1996 مدرسه پائولو کوئیلو را تأسیس نموده است تا به کودکان دارای مشکلات مالی در امر تحصیل کمک کند. زندگینامه پائولو کوئیلو

عقاید پائولو کوئیلو

معمولا هر جا سخن از قلم توانای پائولو کوئیلو به میان بیاید، بحث‌ها به معنویت انحرافی وی نیز کشیده خواهد شد. بر اساس نظر منتقدانِ کوئیلو، وی خدایی را در آثار خود خلق کرده که نه تنها خالی از عیب و کامل نیست، بلکه شبیه به خرافات عجیبی است که در دوران رنسانس، مردم را دین زده و از معنویت بیزار و بریده نمود. درست شبیه سخنانی که نیچه در مورد ارتباط با عالم غیب گفته است. اندیشه‌های کوئیلو ملغمه‌ای از عرفان مسیحیت و اندیشه‌هایی آمیخته با سحر و جادو است.

او در زندگی‌اش هیچ تعصبی بر روی فرقه و مذهب نداشت و بارها در زندگی‌اش از مذاهب و مکاتب مختلف از جمله مذاهب شرق آسیا نظیر بودیسم، یوگا، هندوئیسم و چندن مکتب دیگر تاثیر پذیرفت. خدایی که کوئیلو به جهان عرضه می‌کند «عشق مطلق» است و از نظر او با چنین پرودگاری، انسان راحت‌تر با مصاعب زندگی و گناهانی که مرتکب می‌شود کنار خواهد آمد. او چنین تفکراتی را در قالب رمان و داستان به مخاطبان خود عرضه می‌کند. از دیگر عقاید کوئیلو می‌توان به اعتقاد وی به «جبرگرایی» اشاره کرد.

او به شدت روی این موضوع که سرنوشت هر انسان از پیش رقم خورده است تاکید دارد و معتقد است که هیچ تلاشی برای تغییر چیزی که در زندگی منتظر انسان است، موثر نخواهد بود؛ چرا که چیزی که باید رخ دهد، سرانجام رخ خواهد داد. چیزی که از تاکید بسیار وی بر این عقیده برداشت می‌شود این است که او تنها درصدد بیان عقیده و نگاه خود به جهان نیست بلکه در تلاش است تا چنین دیدگاهی را در ذهن مخاطب نیز پررنگ کرده و او را با خود هم عقیده کند. پائولو کوئیلو با کتاب کیمیاگر

شخصیت پائولو کوئیلو

پائولو کوئیلو شخصی است که با نظر به افعال او در زندگی می‌توان وی را فردی در نظر گرفت که در جست و جوی حقیقت است و این کار را جهت آرام کردن باطن آشفته و پر از سوال خود انجام می‌دهد. اما در جست و جوی چیزی بودن لزوما ما را به آن نمی‌رساند. او در دهه 60 وقتی پاسخ سوالات و مسیر زندگی خویش را مبهم ‌دید، به دام مواد مخدر افتاد. البته بعد از حدود 5 سال آن را ترک کرد اما هنوز به مشروبات الکلی معتاد است. او علاقه‌ی زیادی به شهرت داشت.

در یک کلام می توان شخصیت او را ترکیبی از هیپی‌گری و سوسیالیسم تا جادو و بودیسم و مسیحیت و یهودیت و رابطه جنسی و عشق هرزه دانست. در آثار او می‌توان ادعای فهم عشق و عاشق بودن را مشاهده کرد اما تنها تجریات او از عشق به 3 بار ازدواج که هر سه به جدایی ختم شدند، محدود است.

شروع نویسندگی پائولو کوئیلو

پائولو کوئیلو از نوجوانی به نویسندگی علاقه داشت. شروع علاقه او به نویسندگی با کتاب «مدار رأس السرطان» هنری میلر بود. لیکن پائولو کوئیلو در راه حرفه‌ی نویسندگی همواره با مخالفت خانواده روبه‌رو می‌شد. به ‌همین دلیل پیش از اینکه نویسنده شود به فعالیت‌های مختلفی همانند بازیگری، روزنامه‌نگاری و کارگردانی تئاتر پرداخت و سپس شغل خود را ترک نمود و به نویسندگی روی آورد. کوئیلو اولین کتاب خود را در سال 1982 به‌نام آرشیوهای جهنم منتشر کرد که با شکست همراه بود.

در سال 1986 حدود 500 مایل در جاده سانتیاگو د کامپوستلا (در شمال ‌غربی اسپانیا) پیاده‌وری کرد که حس بسیار خوبی را به وی منتقل نمود و او را به این فکر واداشت که خاطرات این زیارت را مکتوب کند. نخست، او خاطرات سفرش را در سال 1987 در کتاب «خاطرات یک مغ» به رشته تحریر درآورد. فروش خوب این کتاب باعث شد کوئیلو بتواند روی کتاب کیمیاگر کار کند.

کیمیاگر در شروع ورود به بازار نشر مورد توجه قرار نگرفت. سپس او در سال 1990 ناشر دیگری یافت و کتاب «بریدا» را منتشر کرد. این کتاب مورد اقبال زیادی واقع شد و باعث شد که دو کتاب دیگر کوئیلو یعنی «کیمیاگر» و «خاطرات یک مغ» نیز مورد توجه بیشتر قرار گیرد. شروع نویسندگی پائولو کوئیلو

سبک نویسندگی پائولو کوئیلو

یکی از ویژگی‌هایی که در پائولو کوئیلو مشاهده می‌شود علاقه شدید وی به مسافرت است. وی در نوجوانی پیرو مکتب هیپی‌ها بود. هیپی‌ها گروهی بودند که در آمریکا شکل گرفتند و به کشورهای دیگر نیز سرایت نمودند. این گروه با گریز از خانه تلاش کردند زندگی اشتراکی را تقویت نموده و آرمانشهر خود را زنده کنند. علاقه به این گروه باعث شده بود کوئیلو به سفر علاقه زیادی داشته باشد.

آثار او بر ذهن خواننده بسیار اثرگذار است و برای افرادی که به دنبال بینش جدیدی نسبت به جهان هستند لذت‌بخش است. کوئیلو در آثار خود طیف وسیعی را از موضوعات را با هم ترکیب می‌کند. سبک نویسندگی او هرگز پایند به یک مذهب، فرهنگ و یا تفکر خاصی نیست؛ بلکه همواره از تفکرات مختلفی منتج شده است. این ویژگی آثار او، باعث شده است همواره در معرض انتقادات تندی قرار بگیرد.

با این حال آثار پائولو کوئیلو سعی دارند مسائل اثرگذار مختلفی همانند فلسفه، جادو، تخیل، تجربه‌های شخصی و عرفان را در هم آمیزد و دیدگاه جدیدی نسبت به جهان پیش روی مخاطب قرار دهد. سبک پائولو کوئیلو

آثار و نوشته‌های پائولو کوئیلو

از آثار نخست کوئیلو می‌توان «خاطرات یک مغ»، «کیمیاگر» و «بریدا» را نام برد. در سال 1993 انتشارات هارپر کالینز کیمیاگر را مجدد چاپ کرد و مدیر انتشارات با شگفتی بیان کرد که کتاب کیمیاگر یکی از بهترین کتب تاریخ نشر این انتشارات شده است. در سال 1994 اثر دیگری از پائولو کوئیلو با نام «کنار رود پیدرا نشستم و گریستم» منتشر شد که در سطح بین‌المللی هم به خوبی ظاهر شد.

فروش خوب آثار کوئیلو باعث شد وی افکار فلسفی خود را در سال 1997 در کتاب «راهنمای رزم آور» منتشر کند. وی پس از انتشار افکار خود، تصمیم گرفت زندگی‌نامه خود را نیز منتشر کند که این امر در کتاب «ورونیکا تصمیم می‌گیرد بمیرد» محقق شد. در واقع مضمون اصلی این کتاب مشکلات افرادی است که در بیمارستان‌های روانی بستری می‌شوند. در سال 2000 کتاب «شیطان و دوشیزه پریم» منتشر شد. همچنین پائولو کوئیلو آثار دیگری نیز دارد. آثار پائولو کوئیلو شامل رمان، داستان کوتاه و زندگی‌نامه است که به شرح زیر می‌باشند.

  • رمان: کیمیاگر، زهیر، بریدا، ورونیکا تصمیم می‌گیرد بمیرد، کنار رود پیدرا نشستم و گریه کردم، جاسوس، شیطان و دوشیزه پریم، زائر کوم پوستل، والکری‌ها، سفر به دشت ستارگان، یازده دقیقه، کوه پنجم، برنده تنهاست
  • داستان کوتاه: مکتوب، داستان‌هایی برای پدران، فرزندان و نوه‌ها
  • زندگی‌نامه: خاطرات یک مُغ، الف

: یازده دقیقه، زهیر، ماتاهاری، شکوه آرامش، برنده تنهاست، الف، جاسوس، خیانت، سفر به دشت ستارگان اشاره کرد. کتاب‌های پائولو کوئیلو

ترجمه آثار پائولو کوئیلو به فارسی

آثار پائولو کوئیلو همواره در کشور ایران استقبال خوبی داشته است و خود پائولو کوئیلو نیز از وضعیت ترجمه آثارش به زبان فارسی ابراز خرسندی داشته است. برای اولین بار در سال 1374 ترجمه کتاب کیمیاگر صورت گرفت و همین سرآغاز ورود آثار پائولو کوئیلو به ایران بود. نخستین مترجم آثار پائولو کوئیلو به زبان فارسی خانم دل‌آرا قهرمان بود که به ترجمه کتاب کیمیاگر اقدام نمود. زمانی که این کتاب به فارسی ترجمه شد پائولو کوئیلو در کشور ایران نویسنده مشهوری نبود و خانم قهرمان کتاب کیمیاگر را از یکی از دوستانش که ساکن پاریس بود به‌عنوان هدیه دریافت کرده بود.

پس از خانم قهرمان افراد دیگری نیز آثار پائولو کوئیلو را به فارسی ترجمه نمودند که از آن میان می‌توان افرادی همانند طاهره صدیقیان، حسین نعیمی، مریم افراشی، آرش حجازی، حسین شهرابی، سوسن اردکانی، بهرام جعفری، فریبا ریاضی، کیومرث پارسای، محمد مجلسی، محمود سلطانیه، میترا میرشکار، شیرین لارودی، و ناهید ایران‌نژاد را نام برد. بدون شک در میان افرادی که آثار پائولو کوئیلو را به فارسی ترجمه نموده‌اند نام آرش حجازی بسیار شناخته شده است؛ به‌طوری‌که او از شخص کوئیلو مجوز رسمی و انحصاری ترجمه آثارش را دریافت نموده است. پائولو کوئیلو در کنار کتابخانه

جوایز و افتخارات پائولو کوئیلو

پائولو کوئیلو از کودکی به دلیل قلم متفاوت خود جوایز ادبی متفاوتی کسب کرده است. در دوران کودکی و در مدرسه برای نگارش شعرهایی که داشت و مقاله‌ای که برای خواهرش سونیا نوشته بود، جوایز متعددی دریافت کرد. دیگر جوایزی که او کسب نموده بود در ادامه بیان شده است:

  • دریافت دو جایزه ادبی در سال 1995 در ایتالیا، به دلیل استقبال بی‌سابقه از کتاب کیمیاگر
  • دریافت نشان «شوالیه هنر و ادب» در سال 1996  از وزیر فرهنگ وقت فرانسه
  • دریافت جایزۀ معتبر «کریستال» از انجمن جهانی اقتصاد در سال 1999، بابت گفتگوی میان فرهنگی
  • دریافت جایزۀ «بامبی»، آلمان، در سال 2001
  • دریافت جایزۀ هنری «پلانتاری» از باشگاه بوداپست فرانکفورت، در سال 2002
  • دریافت «جایزه پرافتخار رئیس‌جمهور» از دست رئیس‌جمهور بلغارستان، گئورگی پاروانوف، در سال 2006

پائولو کوئیلو همواره شخصیت مطرح و تأثیرگذاری داشته است و همین باعث شده است، او در انجمن‌های مختلفی فعالیت کند. در ادامه برخی از فعالیت‌های پائولو کوئیلو ذکر شده است.

  • عضویت در هیئت‌مدیره مرکز صلح شیمون پرز
  • فعالیت به‌عنوان مشاور ویژۀ یونسکو برای «گفت‌وگوی بین‌فرهنگی و همگرایی معنوی»
  • عضویت در هیئت‌مدیره بنیاد شواب در زمینه کارآفرینی اجتماعی
  • عضویت در آکادمی ادبیات برزیل
  • عضویت در هیئت‌مدیرۀ مرکز آزادی رسانه‌ای دوحه

کتاب خواندن پائولو کوئیلو

سخنان برگزیده پائولو کوئیلو

  • اگر نسبت به دیگران صبور باشیم، پذیرش خطاهای خودمان ساده تر می‌شود.
  • از دست دادن بخشی از چیزی، بهتر است تا از دست دادن کل آن چیز.
  • زمینی که روی آن زندگی می‌کنیم بهتر خواهد شد اگر ما بهتر باشیم و بدتر خواهد شد اگر ما بدتر باشیم.
  • عشق، آن چیزی است که "روح جهان" را وادار به دگرگونی و تکامل می‌کند.
  • لحظاتی هست که جز غم و رنج چیزی رخ نمی دهد و نمی‌توانیم از آن دوری کنیم. تنها زمانی دلیلش را می‌فهمیم که بر آن غلبه کرده باشیم.
  • زمانی که ما همواره در پیرامون خود افراد مشخصی را ببینیم احساس می‌کنیم که آنها بخشی از زندگی ما هستند و چون بخشی از زندگی ما می‌شوند سرانجام تصمیم می‌گیرند که زندگی ما را تغییر دهند و اگر آن گونه که آنها آرزو دارند نباشیم از ما ناخشنود می‌شوند.
  • انسان باید از گذشته رها شود و از میان راه‌هایی که به او پیشنهاد می‌شود، بهترین را برگزیند.
  • مهم این نیست که چقدر زندگی می‌کنیم مهم این است که چگونه زندگی می‌کنیم.
  • فقط خودت می‌دانی که چه چیزی برایت بهترین است.
  • قلب آدم‌ها گاهی شکوه می‌کند، چرا که آدم‌ها می‌ترسند بزرگترین رؤیاهایشان را برآورده کنند، به این دلیل که یا فکر می‌کنند سزاوار آن نیستند و یا اینکه نمی توانند از عهده‌ی آن برآیند.
  • نیک بختی را می‌توان در یک شن ساده‌ی صحرا یافت. چون یک دانه‌ی شن، یک لحظه از آفرینش است و جهان برای آفریدن آن میلیون‌ها سال وقت گذاشته است.
  • اگر تو به حال توجه کنی، آن را بهتر خواهی کرد و اگر حال را بهتر کنی، آنچه از پس آن می آید بهتر خواهد شد

خرید بهترین کتاب‌های پائولو کوئیلو در کتابانه

کتابانه کوشیده است امکان دسترسی به طیف گسترده‌ای از کتاب‌ها و محصولات فرهنگی را برای مصرف‌کنندگان در هر مکان و زمانی فراهم کند. شما می‌توانید جهت خرید کتاب‌های پائولو کوئیلو از طریق فروشگاه اینترنتی کتابانه اقدام کنید.

سایر آثار نویسنده

مشاهده بیشتر

ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب سفر به دشت ستارگان" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل