loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب سرعت نور - آفرینگان

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب سرعت نور نوشته ی جوی کاولی و ترجمه ی آنیتا یارمحمدی توسط انتشارات آفرینگان به چاپ رسیده است.

جف پسر نوجوانی است که با برادربزرگترش بکت ارتباط نزدیکی داشته و بسیار به او علاقه دارد، اما مدتی است که بکت از خانواده طرد شده و دیگر همراه خانواده زندگی نمی کند و جف سعی کرده است جای خالی برادرش را با آندرئا که پنج سال از او بزرگتر است پر کند. پدر همیشه در حال کار کردن است و به چیزی جز پول در آوردن فکر نمی کند. مادر هم با اینکه از نظر مالی کاملا از طرف پدر تامین است، در یک آژانس مسافرتی مشغول کار است و علیرغم اصرار پدر برای رها کردن کارش، همچنان تا دیر وقت کار می کند.

آنها در ویلایی بسیار مجلل و مشرف به دریا زندگی می کنند که از امکانات رفاهی زیادی از جمله استخر، سینما و... برخوردار است اما جف ویلای جدیدشان را دوست ندارد وحس می کند از وقتی به آنجا نقل مکان کرده اند صمیمیت خانواده از بین رفته است. با این وجود زندگی خانواده در ظاهر بسیار خوب پیش می رود تا اینکه در شبی طوفانی وقتی جف برای انجام کاری به حیاط خانه می رود، پیرزنی نیمه هوشیار را در زیر یکی از درختان حیاط پیدا می کند که ظاهری شبیه مرده ها دارد. پیرزن لحظه ای چشم هایش را باز کرده و طوری با جف حرف می زند که انگار او و خانواده اش را می شناسد. پدر و مادر جف پلیس و اورژانس را خبر می کنند، آنها پیرزن را با خود به بیمارستان منتقل می کنند؛ ولی روز بعد پیرزن از بیمارستان فرار می کند! بعد از این ماجرا همه چیز در زندگی خانوادگی جف به هم می ریزد و او سعی دارد ارتباط بین مشکلات پیش آمده و حرف های پیرزن درباره‌ی اعضای خانواده اش را بفهمد.

 


برشی از متن کتاب


بعد از ظهر یک هرج و مرج به تمام معنی بود. توی زیر زمین فقط او وپل نبودند. یکی از بچه های کوچک تر خانواده ی فیتس گیبون جشن تولدش بود و زیر زمین پر بچه شده بود. بعضی هایشان به بازی های کامپیوتری و تلویزیون نسبتاً قدیمی پل چسبیده بودند، بقیه ساز می زدند، با هم بحث می کردند یا پینگ پونگ بازی می کردند. پدر و مادرها توی آشپزخانه ی طبقه ی بالا دور میز نشسته بودند و چای می خوردند. سگ به خرده ریز غذاها ناخنک می زد. سگ بامزه ای بود، چاق و خوش اخلاق. کلی غذا هم دست به دست می شد. هر از گاهیریکی در زیر زمین را باز می کرد و یک سینی پر از کیک یا ساندویچ می آورد. اما معده ی جف ناراحت بود، جوری که حتی بوی عذا هم پسش می زد. کنج زیرزمین روی کوسنی نشست و شروع کرد به ورق زدن کتاب های کمیک پل‌ درست و حسابی نمیرخواندشان، ذهنش مثل ملخیربین صفحه های کتاب و مکالمه اش توی ایستگاه اتوبوس جست وخیز می کرد. باید ازش سوال های بیشتری می کرد. باید همه ی حرف هایش را به ذهن می سپرد. حالا فقط دو چیز توی ذهنش پر رنگ بود. توی شن بودن پدرش و از مدرسه بیرون آمدن آندرئا.خب، امسال آخرین سال تحصیلی خواهرش بود، معلوم بود که بالاخره مدرسه را ترک می کند. مشکلش کجا بود؟ و شن؟ تا جایی که جف می دانست منطقه ی شنی اش توی نیوزلند وجود نداشت. منظورش چیز دیگری بجز شن بود؟ یا چرت و پرت به هم می‌بافت؟ اما اگر دیوانه بود، از کجا اسمشان را می دانست؟ و این که او جف است و نه جفری، و عددش هم نه است؟ پسرخاله پل، زاک، پشت درام نشسته بود و سر و صدا دیگر طاقت فرسا شده بود. جف لرزش موبایلش را حس کرد. مادرش پیغام داده بود که کی برمی گردد خانه. جف می‌خواست بزند بیرون، اما اس ام اس مادرش بهانه ای شد تت برود بالا، از خانم و آقای فببتس گیبون تشکر کند، از پل خداحافظی کند و برود سمت ایستگاه. سوار قطار که شد، همه جا ساکت و آ ان بود. سعی کرد چیزهای بیشتری را به یاد بیاورد. نتیجه خوب نبود. چشم های ریز و سوسک مانند زن را به یاد می آورد، اما کلمه هایشر را نه. خب، آخر گفتگوی کوتاهی بود. نه؟ چیز بیشتری هم بود که توی ذهنش بماند؟ میزی! همین را گفت! اسمش میزی بود. چیز دیگری ذهنش را مشغول کرد. اگر به پدر و مادرش درباره ی زن توی ایستگاه می گفت، پدرش تلفن می کرد بخ پلیس. دوباره ماجرا از اول تکرار می شد و جف مطمئن بود که پیرزن فقط یک آدم احمق و عجیب است، نه دزد و جیب بر. فقط به خواهرش می گفت. آندرئا آدم مطمئنی بود. از ایستگاه قطار سوار اتوبوس شد و تا بالای تپه رفت. پیاده که شد، نگاهی به ایستگاه اندخت که مبادا زن هنوز همان جا باشد. بجز دختر و پسری که کنار هم بودند و مردی که با سگی ژولیده و قهوه ای حرف می زد.

نویسنده: جوی کاولی مترجم: آنیتا یارمحمدی انتشارات: آفرینگان

جوی کاولی


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب سرعت نور - آفرینگان" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل