loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب سایرن خبیس (سیپتیموس هیپ: کتاب پنجم)

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
155,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب سایرن خبیس جلد پنجم از مجموعه ی سیپتیموس هیپ، اثر انجی سیج با ترجمه ی مهرداد مهدویان توسط نشر افق به چاپ رسیده است.

سیپتیموس جست و جو را با موفقیت به اتمام می رساند، کاری که تا به حال هیچ کارآموز ویژه ی جادوگر اعظمی نتوانسته است آن را انجام دهد. مارسیا جادوگر اعظم که از این موفقیت شاگردش به وجد آمده است سیپتیموس را به مقام کارآموز ارشد می رساند. کارآموز ارشد نسبت به یک کارآموز عادی از اختیارات بیشتری برخوردار است و برخی از پروژه هایش را می تواند بدون نظارت و دخالت جادوگر اعظم به پیش ببرد. مارسیا قصد دارد سوار بر اژدها شده و برای نجات نکو، اسناری و جینا که در خانه ی فارکس اسیر شده اند به آن جا برود، اما سیپتیموس با توجه به اختیارات جدیدش می خواهد خود سوار بر اژدها شده و این ماموریت را به انجام برساند. عمه زلدا که نگهبان باتلاق مرام است احساس می کند زمان بازنشستگی اش فرا رسیده و قصد دارد پسر جوانی با نام پسر گرگی را به جای خود به عنوان نگهبان باتلاق معرفی کند. عمه زلدا می داند که سیپتیموس راهی سفری پر خطر است و برای محافظت از او یک طلسم جادویی آماده می کند، اما سیپتیموس از گرفتن آن از فرستاده ی عمه زلدا خودداری می کند و این طلسم محافظت به طور اتفاقی به دست دشمن سیپتیموس، مرین، می افتد که به تازگی در یکی از راهروهای مخفی قصر ساکن شده است و ... .

سیپتیموس هیپ مجموعه ای 7 جلدی مختص نوجوانان و سفری به دنیای خیال انگیز و پر رمز و راز جادوگران و جادوهایشان است. عناوین این هفت جلد در زبان انگلیسی نیز به غلط تایپ شده اند که به نوعی استعاره از دنیای جادوگران و زبان آن هاست، این نکته نیز در ترجمه ی کتاب و عناوین فارسی آن نیز رعایت شده است. سیپتیموس هفتمین پسر سارا و سیلاس هیپ که جادوگرانی معمولی هستند، می باشد. سیلاس هم هفتمین پسر خانواده اش است و طبق افسانه های جادوگران پسر هفتم، هفتمین پسر از قدرتی بی نظیر برخوردار خواهد بود و می تواند جادوگری بزرگ شود. اما یک روز پس از به دنیا آمدن سیپتیموس قابله که برای دیدن سارا و نوزاد کوچکش به خانه ی آن ها آمده است، بعد از معاینه نوزاد اعلام می کند که سیپتیموس نفس نمی کشد و به ناگهان لب های نوزاد به رنگ بنفش در آمده و زن قابله نوزاد کوچک را درون پارچه ای پیچیده و با خود می برد تا دفن کند. سیلاس در این زمان در راه خانه است که نوزاد دختر کوچکی را در میان برف ها پیدا می کند و تصمیم می گیرد او را به خانه برده و در کنار پسران خود بزرگ کند. زمانی که سیلاس به خانه می رسد متوجه مرگ هفتمین پسر خود شده و به همراه همسرش، سارا تصمیم می گیرند نوزاد دختر را به جای فرزند از دست داده ی خود بزرگ کنند. اما آن ها نمی دانند که این نوزاد دختر که نام جینا را بر روی او می گذارند چه سرنوشتی برایشان رقم خواهد زد.


فهرست


مقدمه: مسیرهای تودرتو ترفیع کلبه ی نگهبان بانی پات در نظر گرفته شده 412 و 409 جیم نی مغازه ی پای فروشی جادوگرهای بندر، کاون عبوس فرار از دیگ خوراک بندرگاه توی آتش پرواز اژدها بازار روز سریس کوترهای نامه رسان صندوقچه نمایش توفان میار سقوط مارپیچ جزیره سطل پست راه جادوگر راه های جادوگری به طرف فانوس دریا حمله ی گازانبری نامرئی کپسول قرمز سیرا سیارا صفحه ی ذهنی سر مناره سایرن اعماق سرکار کادت دفترچه ی سایرن برعکس ها کشیک نکو به گل نشسته انبار مرد موزی برخورد جن مورچه ها و لاکپشت ها مار نقره ای به طرف قلعه؟ شاخک بازگشت ها تاریخ ها و اتفاق ها

برشی از متن کتاب


جادوگرهای بندر کاون پسر گرگی معمولا عصبانی نمی شد، ولی وقتی روی پله های مشکوک و خیس خانه ی جادوگرهای بندر، کاون ایستاده بود، یک دسته پروانه توی دلش فوتبال بازی می کردند. چیزی درباره ی این در ورودی کهنه و زهوار دررفته وجود داشت که او را می ترساند؛ دری که رنگ سیاهش پوسته پوسته شده بود و از بالا تا پایین روی آن یک برعکس با خطی خرچنگ قورباغه دیده می شد. دستش را از ته جیب فرنجش برد و یادداشتی را بیرون آورد؛ یادداشتی که عمه زلدا اصرار داشت تا وقتی روی همان پله ی به خصوص نایستاده، نخواند. پسر گرگی امیدوار بود با دیدن دست خط دوستانه عمه زلدا حالش بهتر شود، ولی وقتی آرام آرام شروع به خواندن کرد، اثرش کاملا برعکس بود. عمه زلدا یادداشتش را روی کاغذ به خصوصی نوشته بود که از برگ های کلم درست شده بود. آن را با احتیاط و با جوهری نوشته بود که مخلوطی از سوسک های له شده و آب خندق بود. عمه زلدا با خط شکسته یادداشتش را ننوشته بود و چون می دانست پسر گرگی در خواندن واژه ها مشکل دارد؛ پسر گرگی معمولا از این بابت شکایت می کرد که چرا کلمات وقتی نگاهش را بر می گرداند، جای شان را عوض می کنند. یادداشت کلی کلمه داشت، طوری که عمه زلدا مجبور شده بود برای جوهرش از یک عالمه سوسک استفاده کند. سوسک ها این ها را نوشته بودند: پسر گرگی عزیز توحالا بیرون خانه ی جادوگر بندر کاون هستی. این را بخوان و یادت باشد کلمه به کلمه ی یادداشت را حفظ کنی و بعد هم آن را بخوری. پسر گرگی آب دهانش را فرو داد. آن را بخورم؟ دوباره به آن کلمه نگاه کرد. بـ ... خـ ... ور. بله. همین بود. پسر گرگی سرش را تکان داد و به آهستگی شروع کرد به خواندن. او در این باره احساس خوبی نداشت. یاددات این طور ادامه پیدا می کرد: کاری که باید بکنی این است: دستگیره ی قورباغه ای را بگیر و فقط یک بار ضربه بزن. جادوگری که در را باز می کند، از تو می پرسد: «چه کار داری؟» تو باید بگویی: «آمده ام تا به عبوس غذا بدهم.» چیز دیگری نگو. جادوگر جواب می دهد: «حالا شد. داخل شو غذا دهنده ی عبوس.» و می گذارد داخل شوی. چیزی نگو. جادوگر تو را به آشپزخانه می برد و با کاون ها می گوید تو برای غذا دادن به عبوس آن جا آمده ای. وقتی به آشپزخانه رسیدی، فقط با بله یا نه جواب بده و یا بگو آمده ام به عبوس غذا بدهم. شما به من چه می دهید؟ جادوگرهای کاون چیزی را که دوست دارند به عبوس بدهی برایت می آورند. تو می توانی هرچیزی را که در رابطه با انسان است رد کنی ولی هر چیز دیگری را که آوردند، قبول کن. آن ها عبوس را بیدار می کنند. شجاع باش. آن ها تو را با عبوس تنها می گذارند. حالا تو به عبوس غذا می دهی. (برای این کار، پسر گرگی عزیز، باید سریع و نترس باشی. عبوس خیلی گرسنه خواهد بود. پنجاه سال قبل غذا خورده است.) چاقوی نقره ای را که امروز به تو دادم بردار و وقتی عبوس غذا می خورد، نوک یکی از شاخک هایش را ببر و مراقب باش خونریزی نکند. ...

  • پرفروش ترین به انتخاب نیویورک تایمز، هفته نامه ی ناشران و کتاب سنس
  • نویسنده: انجی سیج
  • مترجم: مهرداد مهدویان
  • انتشارات: افق


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب سایرن خبیس (سیپتیموس هیپ: کتاب پنجم)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل