کتاب زک کهکشانی 6 (کریسمس سبز)

درباره‌ی کتاب زک کهکشانی 6: کریسمس سبز

کتاب "کریسمس سبز" جلد ششم از مجموعه "کتاب‌های زک کهکشانی" می‌باشد که برای مطالعه‌ی کودک و نوجوان به رشته‌ی تحریر درآمده است.

زک، به زندگی در نبولون عادت کرده و با دوستان زیادی در این سیاره آشنا شده است؛ دوستانی صمیمی و مهربان که اوقات خوشی را برایش فراهم می‌کنند. اما همیشه دلش برای زمین و دوستان و اقوامش در آن‌جا، تنگ می‌شود.

مدرسه‌ها تعطیل شده‌اند و به زودی کریسمس از راه خواهد رسید. این اولین سالی است که زک و خانواده‌اش در نبولون ساکن هستند. آیین و رسوم نبولون برای برگزاری جشن کریسمس، تفاوت‌های بسیاری با زمین دارد. از جمله‌ی این تفاوت‌ها می‌توان به درخت‌های کریسمس عجیب و غریب آن با لوازم تزئیناتی چهار گوش و زیگزاگی اشاره نمود؛ چیزهایی که اصلا برای زک جالب نیستند.

ماجرای از جایی آغاز می‌گردد که همه‌ی اعضای خانواده‌ی نلسون تصمیم می‌گیرند، برای گذراندن تعطیلات کریسمس به زمین بروند. آن‌ها دوست دارند که این جشن بزرگ را در کنار دوستان و فامیل‌های‌شان برگزار نمایند. بنابراین والدین زک، مقدمات سفر خانوادگی و کوتاه‌مدت خود را تدارک می‌بینند.

"لوئیس"، پسرعموی صمیمی زک است که در شهر "ورمونت" زندگی می‌کند؛ شهری زیبا با آب‌وهوایی بسیار سرد که هر سال، به هنگام فرار رسیدن کریسمس، برف زیادی در آن می‌بارد. زک، عاشق این شهر و برف بازی کردن با پسرعمو و دخترعموهایش می‌باشد.

طبق برنامه‌ریزی آتو و شلی، همگی به ورمونت سفر خواهند کرد. بنابراین زک با شور و شوقی وصف‌ناشدنی، برای رفتن به سیاره‌ی زمین لحظه‌شماری می‌کند. غافل از اینکه، اتفاقی ناگهانی، مانع از سفر آن‌ها به سیاره‌ی زمین خواهد شد.

شخصیت اصلی قصه، "زک نلسون" نام دارد. او پسری کوچک است که در کنار پدر و مادرش، "آتو" و "شلی" و هم‌چنین خواهران دوقلویش، "شارلوت" و "کتی" زندگی می‌کند. خانواده‌ی نلسون، سال‌ها پیش، از سیاره‌ی زمین به "نبولون" مهاجرت کرده‌اند؛ سیاره‌ای دوست‌داشتنی با امکانات و تجهیزاتی پیشرفته که زندگی راحتی را برای ساکنانش فراهم می‌سازد. زک، به هنگام مهاجرت به نبولولن، سگش، "لونا" را نیز با خود، به این سیاره آورده است؛ موجودی دوست‌داشتنی که همیشه و همه‌جا همراه زک می‌باشد.

برشی از متن کتاب زک کهکشانی 6 (کریسمس سبز)

فصل 7:

برنامه تغییر می‌کند.

زک گفت: «باورم نمی‌شود برای کریسمس نمی‌رویم زمین!» مادر گفت: «می‌دانم، عسلم! ما هم متأسف شدیم.» پدر گفت: «ما نمی‌دانیم با این توفان چه چیزی ممکن است، پیش بیاید. احتمال دارد هر اتفاقی روی نبولون بیفتد؛ ولی مطمئنیم که سفرهای فضایی خطرناک‌اند.»

پدر رفت بیرون و یک دقیقه بعد با جعبه‌ای دراز برگشت.

پدر گفت: «چون قرار است کریسمس را روی نبولون باشیم، فکر کردم بد نیست چندتایی از تزیینات سنتی آن‌ها را بگیریم.»

پدر جعبه را باز کرد و یک دسته لوله‌ی نئونی نورانی از توی آن بیرون آورد. وقتی همه را وصل کرد، یک درخت کریسمس نبولونی داشتند.

زک گفت: «چقدر عجیب است!»

مادر گفت: «خب، خیلی فرق می‌کند... ولی بد هم نیست تجربه کنیم ببینیم کریسمس چطور توی خانه‌ی جدیدمان جشن می‌گیرند.»

پدر گفت: «این‌ها را هم گرفته‌ام.» و جعبه‌ی چهارگوشی را باز کرد که پر از تزیینات کریسمسی نبولونی بود.

زک وسیله‌ی تزیینی کوچکی را از توی جعبه برداشت. یک تکه فلز زیگزاگی براق بود. آن را روی درخت نئونی گذاشت و گفت: «چقدر عجیب‌وغریب است! ولی یک جورهایی هم جالب است.»

دوقلوها یک گوی زینتی را برداشتند و گفتند: «این...»

«... توپ جالب را...»

«... نگاه کنید!»

روی توپ یک صفحه نمایش کوچک بود که مدام با نورهای رنگی خاموش و روشن می‌شد...

کتاب کریسمس سبز ششمین جلد از مجموعه ی زک کهکشانی اثر ری اورایان و ترجمه ی شیدا رنجبر با تصویرگری جیسون کرافت توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

فهرست

فصل 1: تعطیلات کریسمس

فصل 2: خرید عیدی

فصل 3: به طرف سینوس

فصل 4: در مرکز خرید

فصل 5: توفانی در راه است

فصل 6: کریسمس

فصل 7: برنامه تغییر می‌کند

فصل 8: خاطرات کریسمس

فصل 9: توفان کیهانی

فصل 10: کریسمس سبز!

• نویسنده: ری اورایان
• مترجم: شیدا رنجبر
• تصویرگر: جیسون کرافت
• انتشارات: پرتقال