loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب زنگ انشاء - زیگفرید لنتس

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب زنگ انشاء اثر زیگفرید لنتس و ترجمه ی حسن نقره چی توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.

شخصیت اصلی داستان، "زیگی یپزن"، پسری نوجوان است که به دلیل ارتکاب جرم، در کانون اصلاح و تربیت نگهداری می شود. "ینس اوله یپزن"، پدر زیگی می باشد که به عنوان مامور قانون، در "مرکز پلیس روگبول ماکس" به خدمت پرداخته و همواره با مسئولیت پذیری و جدیت فراوانی وظایفش را انجام داده و به هیچ وجه در انجام آن ها کوتاهی نمی ورزد. ماجرای داستان این پسر، از کلاس درسی که در کانون برگزار شده و آقای "دکتر کوربین" آن را اداره می کند آغاز می گردد."کوربیون" از دانش آموزان می خواهد تا انشائی با موضوع "فواید وظیفه شناسی" را به نگارش درآورده و سپس آن را برای کل کلاس بخوانند. اما "زیگی" از نوشتن انشا خودداری کرده و همین موضوع او را به دردسر می اندازد. بنا بر دستور معلم و هم چنین "هیمپل"، مدیر مرکز، پسرک را در اتاقی حبس نموده و او را مجبور به نوشتن انشای خواسته شده می کنند. "زیگی" در اتاق تنبیه، با اندیشیدن راجع به موضوع انشاء، به یاد پدر وظیفه شناس خود و ماجرای ماموریت خواندنی او در رابطه با دوست قدیمی و صمیمی اش، "لودویگ نانزن"، مردی نقاش، افتاده و با مرور جزئیات خاطرات خود و نقل آن، خواننده را مجذوب روایت می کند.


برشی از متن کتاب


من را جریمه کرده اند. یوزویگ خودش من را به این سلول آورده. تقه ای به میله های پشت پنجره زد. متکای پر از کاه را حسابی مشت و مال داد. نگهبان دوست داشتنی ما بعد حتی توی قفسه ی آهنی و پشت آینه ی آن جا که چیزهایم را قایم می کردم را هم تا ذجایی که جا داشت، زیر و رو کرد. دهانش را بسته بود و با دل خوری میز را گشت. نظر لطفی هم به چهارپایه که رویش پر از خش بود، انداخت. فضولیش آن قدر گل کرده بود که چهارچوب پنجره را هم سین جیم می کرد. بی طرفی بخاری برقی که برایش مسجل شد، پیش من آمد تا من را سلانه سلانه از فرق سر تا نوک پا بگردد و خاطر جمع شود که هیچ چیز خلافی توی جیب هایم نیست. بعد غرولند کنان دفتر انشایم را روی میز گذاشت. – روی برچسب خاکستری آن نوشته شده: دفتر انشای زیگی یپزن.  –دمغ و دل خور با همه ی صفایی که داشت، بی خداحافظی به طرف در رفت. نگهبان دوست داشتنی ما گاهی گداری که ما را جریمه می کنند، خیلی بیش تر و طولانی تر از ما تو لک می رود و ماتم می گیرد. فقط با اداهایش بی ان که لام تا کام حرفی بزند، حالیم کرد که چقدر دلواپسم است: بی حوصله و درمانده کلیدی را توی قفل چپاند. برای چرخاندنش اول یک عالمه دو دل بود تا این که انگار یکهو از خواب پرید و صدای چرخاندن کلید توی قفل در را یک مرتبه ی دیگر درآورد. برای آن که خودش را از شر دو دلی خلاص کند، کلید را با غیض دو دفعه توی قفل در چرخاند. تا الان هیچ کس جز کارل یوزویگ، مرد ریزه میزه و خجالتی، من را به هوای جریمه نوشتن، زندانی نکرده. با وجود این که تقریبا یک روز تمام همین جور بیخ.دی این جا نشسته ام، می توانم و نمی توانم سر نوشتن بروم. از پنجره بیرون را که نگاه می کنم نور آینه ام از لای آن می پرد و توی رود البه می افتد.چشم هایم را که می بندم، رودخانه ی پر از یخ آبی و براق سر جایش نمی ایستد. من مجبور می شوم کشتی های یدک کشی را نگاه کنم که با دماغه ی آهنی کوبی شده و یخ شکن روی رودخانه را به شکل چهارخانه چهارخانه ی طوسی در می آورند. مجبور می شوم رودی را نگاه کنم که تکه های یخ زیادیش را توی ساحل ما می ریزد. آن ها را روی هم کپه می کند و با هیاهو بالا می فرستد تا به اتاقک های حصیری خشک می رسند و آن جا دست از سرشان برمی دارد. با دلخوری کلاغ ها را می بینم که انگار با هم در ساحل رودخانه قرار ملاقات گذاشته اند. از ودل، از فینکن وردر و از هان اوفر زاند راه می افتند و روی جزیره ی ما جمع می شوند، خودشان را بالا می کشند و پایین می آیند تا سرآخر بادی به درخور بیاید و آن ها را با خودش به ساحل رود بکشاند. مرتع گره گرهی که با دانه های خشک شبنم یخ زده ...

فهرست


مقدمه ی مترجم جریمه ممنوعیت نقاشی گاکی ها جشن تولد مخفیگاه ها قدرت پیش گویی وقفه تک چهره بازگشت به خانه فرجه نقاشی های نامرئی زیر ذره بین علم الحیات تماشا دنباله ترس بیماری بازدیدکنندگان جزیره جدایی

  • نویسنده: زیگفرید لنتس
  • مترجم: حسن نقره چی
  • انتشارات: نیلوفر


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب زنگ انشاء - زیگفرید لنتس" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل