loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب زندگی عزیز - آلیس مونرو

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب زندگی عزیز نوشته آلیس مونرو با ترجمه مریم صبوری در انتشارات کتاب کوله پشتی به چاپ رسیده است.

این کتاب که اولین بار در سال 2012 منتشر شد، مجموعه ای است که 14 داستان کوتاه را در بردارد و نویسنده، آن ها را در دو بخش تنظیم کرده است. داستان های بخش اول، به روایت زندگی روزمره شخصیت های مختلفی می پردازد و آیینه ای از زندگی روزمره ی مخاطب را جلوی چشمانش قرار می دهد. چهار داستان انتهاییِ کتاب در حقیقت اتوبیوگرافی نویسنده از اتفاقاتی می باشد که در طی دوران کودکی ‌اش رخ داده است. "زندگی عزیز" یکی از همین چهار داستان است که "مونرو" در آن زندگی دوران کودکی خودش را به تصویر می کشد. او از زبان دختر بچه ای که در واقع خودش می باشد، محل اقامت و نوع زندگی شان را توصیف می کند و تفاوت های آشکاری که زندگی آن ها با دیگران دارد را شرح می دهد. به گفته ی خودِ "مونرو" این داستان حرف هایی را از زبان او می زند که قبلاً هرگز در جایی عنوان نکرده است و پرده از مسائل مخفی زندگی او و خانواده اش بر می دارد. "زندگی عزیز" آخرین اثر از "آلیس مونرو" دارنده جایزه نوبل ادبیات سال 2013 می باشد که این نویسنده کانادایی به زیبایی هر چه تمام تر آن را نگارش کرده است. "مونرو" استاد خلق لحظات شگفت انگیز می باشد و کاری می کند که داستان های نیمه بلند این مجموعه مخاطب را تحت تاثیر قرار دهند و تا مدت ها فکر و ذهن او را درگیر کنند. پس اگر به دنبال کتابی می گردید که با تمام سادگی هایش حیرت زده تان کند، "زندگی عزیز" را از دست ندهید.


برشی از متن کتاب


خورشید به اندازه ‌ای که آن وقت سال می شد انتظار داشت، کاملا بالا آمده بود و اتوبوس ها و ماشین ها آن وقت روز پر مسافر بود. کمی رو به جنوب پیاده‌روی کرد و بعد طرف غرب، به خیابان دانداس رفت و زود رسید به محله چینی ها که در باره آن زیاد شنیده بود. سبزیجاتی که می شناخت و انواع زیاد سبزیجاتی که نمی ‌شناخت، با چرخ دستی به مغازه ها حمل می‌شد و جانوران کوچک که به نظر خوراکی می ‌آمدند برای فروش آویزان بودند. خیابان ها پر از کامیون هایی بود که دوبله پارک کرده بودند. همه جا پر بود از سر و صدای آدم هایی که تند تند چینی حرف می ‌زدند. هیاهوشان آدم را به این فکر می انداخت که شاید جنگی در پیش است اما انگار کار هر روزه شان بود، با این تفاسیر احساس کرد بهتر است از سر راهشان کنار برود. وارد یک رستوران چینی شد و تخم مرغ آب پز و گوشت خوک سفارش داد. از رستوران که بیرون زد دوست داشت راهش را بگیرد و برگردد. باز که به خودش آمد، دید رو به جنوب شهر می رود. به خیابان مسکونی رسیده بود که سراسر آن را خانه های چند طبقه و نسبتاً کوچک آجری احاطه کرده بود. احتمالا ساختمان ها پیش از این خیابان های ماشین رو و حتی پیش از آن، قبل از استفاده از ماشین ساخته شده بود. آنقدر رفت تا تابلو خیابون کویین را دید که قبلا درباره اش شنیده بود. به چپ تغییر مسیر داد و بعد از عبور از خیابان، جلوی دکه ی پیراشکی فروشی با جمعیتی روبرو شد. آن ها کنار آنبولانسی ایستاده بودند. آمبولانس طوری در پیاده رو پاک کرده بود که به خاطر عرض کم خیابان نمی شد گذشت، عده ای غر می ‌زدند، دیرشان شده و بعضی بلند می پرسیدند آیا پارک آمبولانس وسط پیاده رو خلاف مقررات نیست؟ بعضی هم در کمال خونسردی احتمالا راجع به ماجرا حرف می ‌زدند. راجع به مردن کسی حرف می ‌زدند، عده ای از تماشاچیان از دلایل احتمالی مرگ صحبت می کردند و برخی از اینکه فقط مرگ یک نفر می تواند دلیل پارک یک ماشین وسط پیاده رو باشد. مردی را که با برانکارد از آن خانه بیرون آورده بودند، مطمئناً نمرده بود ، چون اگر مرده بود حتما صورتش را می پوشاندند. هرچند بیهوش بود صورتش مثل گچ سفید بود. بعضی به شوخی می‌گفتند حتما آمبولانس برای بازرسی وضعیت پیراشکی ها پارک شده. ساختمان نسبتا شیک آجری پنج طبقه بود که در طبقه پایین آن مغازه پیراشکی و دستگاه لباسشویی سکه ای قرار داشت. اسم صاحب خانه روی در اصلی حک شده بود که نشانه تکبر یا حماقت بود. - بانی داندی مردی که اونیفورم ماموران آمبولانس به تن داشت، آخر از همه بیرون آمد و نگاه غضب آلودی به جمعیت انداخت که داشتند متفرق می شدند. تنها چیزی که همه منتظرش بودند صدای آژیر آمبولانس بود که روشن شود و رو به بیمارستان برود. جکسون از کسانی بود که خودش را به زحمت انداخته بود که کوچه مسدود را دور بزند و از مسیر دیگری برود و نسبت به آن اتفاق کنجکاوی به خرج نداد.

فهرست


  • رسیدن به ژاپن
  • آموندس
  • عزیمت از ماورلی
  • گودال شنی
  • پناهگاه
  • غرور
  • کوری
  • قطار
  • در چشم انداز دریاچه
  • دالی
  • بخش پایانی
  • چشم
  • شب
  • صداها
  • زندگی عزیز


(برندۀ جایزۀ نوبل ادبیات سال 2013) نویسنده: آلیس مونرو ترجمه: مریم صبوری انتشارات: کتاب کوله پشتی

مشخصات


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب زندگی عزیز - آلیس مونرو" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل