محصولات مرتبط
درباره ی کتاب زمستان جان اشتاین بک
کتاب زمستان اثر جان اشتاینبک با ترجمهی شهرزاد لولاچی توسط انتشارات مروارید به چاپ رسیده است. شخصیت اصلی قصه، "ایتان آلن هاولی"، مردی متاهل و بسیار شوخطبع است، که در کنار همسرش "مری" و دو فرزندش، "آلن" و "مری الن"، در منزلی قدیمی و فرسوده، روزگار سختی را پشت سر میگذارد؛ خانهای که تنها یادگار به جا مانده از پدر و اجداد او میباشد. اجدادی که در گذشته، جزء یکی از سرشناسترین و مرفهترین مردم شهر بودند و با در دست داشتن ثروتی هنگفت، زندگی تجملی و بیدغدغهای را سپری کردند.
اما علی رغم تمامی دارایی های بی نهایت آن ها، هم اکنون ایتان وضع مالی مناسبی ندارد. در واقع، او، هنگامی که به تازگی از خدمت به ارتش رهایی یافته بود، ثروت به ارث برده از نیاکانش را به دلیل بی تجربگی، و هم چنین شرایط نابسامان اقتصادی کشورش، از دست داده است و حالا به عنوان فروشنده ای ساده، در خواربارفروشی شخصی به نام "مارولو" به فعالیت می پردازد؛ فروشگاهی که روزگاری به خود ایتان تعلق داشت و جزو ارثیه ی او به شمار می آمد.
مرد قصه، با وجود تمامی این مشکلات و مشقت ها، از زندگی ساده و فقیرانه ی خود رضایت دارد و از صمیم قلب به همسر و فرزندانش عشق می ورزد تا این که، در پی ماجراها و تصمیماتی سرنوشت ساز، اقدام به ایجاد تحولات بزرگی در زندگی و نوع تفکرات خود نموده، داستانی خواندنی را خلق می کند.
بخشی از کتاب زمستان؛ انتشارات مروارید
مری گفت: «به این زودی که نمی روی؟ هنوز نیم ساعت وقت داری. این هم نتیجه ی زود بیدار شدن است.»
جواب دادم: «یک عالمه جعبه را باید باز کنم. خیلی چیزها را باید قبل از باز کردن مغازه در قفسه ها بچینم. تصمیمات مهمی باید اتخاذ شود. آیا باید ترشی ها و رب ها را روی یک قفسه بچینم؟ آیا زردآلوهای کنسروی با هلوها درگیر می شوند؟ می دانی که ترکیب رنگ ها در لباس چقدر مهم است.»
و زود رسیدم. رد بیکر هنوز نیامده بود. آدم می تواند ساعتش را با آن سگ، یا هر سگی، تنظیم کند. او گردش روزانه اش را هر روز نیم ساعت بعد آغاز می کند. و جویی مورفی هم دیر نمی کند، او هم نیامده است. بانک که باز نمی شود، اما معنی اش آن نیست که جویی روی حساب هایش کار نمی کند. شهر خیلی آرام شده بود، اما البته خیلی ها به خاطر آخر هفته ی عید پاک به سفر رفته اند. این تعطیلات و چهارم ژوئیه و روز کارگر مهم ترین ها هستند. مردم حتی وقتی که نمی خواهند هم به جایی می روند. مطمئنم که حتی گنجشک های خیابان الم هم رفته اند.
البته استن وال جکسن اسمیت را سر پستش دیدم. تازه در قهوه خانه ی فرمستر یک فنجان قهوه نوشیده بود. آن قدر لاغر و ترکه ای بود که اسلحه و دستبندهای بزرگ تر از حد معمول به نظر می رسیدند. او کلاه افسری اش را کج به سر می گذارد، قبراق لای دندان هایش را با خلال پر مرغابی تمیز می کند.
«چه کار سختی، استنی. پول درآوردن سخت است.»
او گفت: «ها؟ هیچ کس در شهر نیست.» منظورش این بود که ای کاش این طور نبود.
«قتلی چیزی؟»
او جواب داد: «همه جا خیلی ساکت است. روی پل چندتا جوان اتومبیلی را داغان کردند. اما به درک، چون مال خودشان بود. قاضی مجبورشان می کند، خرج تعمیرات پل را بپردازند. جریان بانک را در فلادهمپتن شنیدی؟»
«نه.»
«حتی در تلویزیون هم ندیدی؟»
«هنوز تلویزیون نداریم. خیلی دزدیدند؟»
«می گویند سیزده هزار تا. تا دیروز درست قبل از تعطیلی. سه نفر. چهار ایالت در آماده باش هستند. ویلی الآن در بزرگراه است، مخش را حرام می کند.»
«کلی می خوابد.»
«آره، اما من که نه. تمام شب را بیدارم.»
«فکر می کنی بتوانند بگیرندشان؟»
«آها، آره! اگر سابقه ی دزدی از بانک داشته باشند، احتمال دارد. شرکت های بیمه دست از اعتراض بر نمی دارند. هرگز کوتاه نمی آیند.»
«اگر نتوانند آدم را گیر بیندازند، خیلی حال می دهد.»
او جواب داد: «آره خب، معلوم است.»
«استنی ای کاش سری به دنی تیلور می زدی. خیلی ناخوش به نظر می رسد.»
استنی گفت: «کمی وقت می برد. اما می روم. حیف است. آدم به این خوبی. خانواده ای به این با اصالتی!»
«خیلی ناراحتم. واقعا دوستش دارم.»
«خب، کاری که نمی شود برایش کرد. به زودی باران می آید، ایتان. ویلی از خیس شدن متنفر است.»
برای اولین بار با خوش حالی به کوچه رفتم و با اشتیاق در پشتی را باز کردم. گربه کنار در منتظر بود. صبحی را به خاطر ندارم که...
- نویسنده: جان اشتاینبک
- مترجم: شهرزاد لولاچی
- انتشارات: مروارید
مشخصات
- نویسنده جان اشتاین بک
- مترجم شهرزاد لولاچی
- نوع جلد جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 3
- سال انتشار 1398
- تعداد صفحه 384
- انتشارات مروارید
جان اشتاین بک
جان اشتاین بک کیست؟
«جان اشتاین بک» نویسندهی آمریکایی برندهی جایزهی «نوبل» و «پولیتزر» و نویسنده کتاب موشها و آدمها، کتاب خوشههای خشم و مروارید بود. اشتاین بک قبل از رسیدن به موفقیت در مقام یک نویسنده، یک کارگر ساده بود و از دانشگاه هم اخراج شد. کارهای او بیشتر با بیان مشکلات اجتماعی و مسائل اقتصادی گره خوردند. رمان خوشههای خشم، برنده یک جایزه پولیتزر (Pulitzer Prize) و جایزه ملی کتاب (National Book Award) شد. اشتاین بک همچنین مدتی به عنوان خبرنگار جنگ طی جنگ جهانی دوم فعالیت کرد. وی در سال 1962 برندهی جایزه نوبل ادبیات شد.
زندگینامه جان اشتاین بک
کودکی جان اشتاین بک
جان اشتاین بک جونیور در 27 فوریه سال 1902 در شهر «سالیناس» ایالت کالیفرنیا (Salinas, California) متولد شد. اشتاین بک با زندگی فروتنانهای بزرگ شد. پدر وی، کارهای مختلفی برای تأمین زندگی خانواده انجام داد؛ او یک فروشگاه خوراک و غلات داشت، یک کارخانه آرد را مدیریت کرد و همچنین مدتی به عنوان خزانهدار شهرستان «مونتری» (Monterey County) مشغول به کار بود.
«اولیو همیلتون اشتاین بک» (Olive Hamilton Steinbeck)، مادر وی، هم زمانی معلم مدرسه بود. اغلب دوران کودکی اشتاین بک (با سه خواهر دیگرش) دوران شادی بودند. او خجالتی و در عین حال باهوش بود. او از همان دوران ارزش زمین، مخصوصا ارزش روستای سالیناس ایالت کالیفرنیا را درک کرد؛ مکانی که بعدها بهطور قابل توجهی در نوشتن به او کمک کرد. بنابر مستندات، اشتاین بک از سن 14 سالگی، نویسندگی را انتخاب کرد. در آن زمان اغلب در اتاق را به روی خود میبست و به نوشتن داستان و سرودن شعر مشغول میشد.
جوانی جان اشتاین بک
وی در سال 1919 با اصرار خانواده در دانشگاه استنفورد (Stanford University) ثبت نام کرد. هرچند این نویسنده طی چند سال بعدی ثابت کرد که به درد دانشگاه نمیخورد. طی شش سال بعدی او چندین بار از دانشگاه رفت و بازگشت تا این که در سال 1925 بدون کسب مدرکی از دانشگاه اخراج شد. بعد از ماجرای استنفورد، اشتاین بک تصمیم گرفت تا به عنوان یک نویسنده «فریلسنر» مشغول به کار شود.
او به نیویورک رفت و در آنجا به عنوان یک کارگر ساختمانی و خبرنگار روزنامه استخدام شد. اما بعد از مدتی به کالیفرنیا برگشت و به عنوان مستحفظ «دریاچه تاهو» (Lake Tahoe) مشغول به کار شد. در همین زمان، کار نویسندگیاش را هم آغاز کرد. البته شغلهای اشتاین بک به همین جا ختم نمیشوند و با آغاز جنگ جهانی دوم، به عنوان یک خبرنگار جنگ در روزنامه «New York Herald Tribune» مشغول بهکار شد. در همین دوران، به همراه دوست خود «ادوارد ریکتس» (Edward F. Ricketts)، زیستشناس ارتش، برای جمعآوری اطلاعات از زندگی یک سرباز نیروی دریایی به مکزیکو سفر کردند. این سفر به نوشتن کتاب «Sea of Cortez» در سال 1941 منجر شد؛ روایتی از زندگی یک سرباز نیروی دریایی در خلیج کالیفرنیا (Gulf of California).
ازدواج جان اشتاین بک
جان اشتاین بک سه بار ازدواج کرد و دو فرزند پسر داشت. آشنایی و ازدواج او با اولین معشوقهاش، «کارول هنینگ» (Carol Henning)، در سال 1930 اتفاق افتاد. طی یک دههی بعدی، اشتاین بک با کمک و حمایتهای مالی همسرش توانست خود را وقف نوشتن کند تا این که در سال 1942 این زوج از هم جدا شدند.
ازدواج وی با دومین همسرش، «Gwyndolyn Conger»، تنها برای پنج سال (از سال 1943 تا 1948) دوام آورد. دو فرزند پسر حاصل این ازدواج بودند؛ «توماس» (Thomas) در سال 1944 و «جان» (John) در سال 1946 بهدنیا آمدند. در سال 1950، اشتاین بک با سومین همسر خود، «الین اندرسون اسکات» (Elaine Anderson Scott)، ازدواج کرد. این ازدواج تا فوت نویسنده در سال 1968 دوام آورد. [caption id="attachment_273781" align="aligncenter" width="600"] جان اشتاین بک و همسرش[/caption]
مرگ جان اشتاین بک
جان اشتاین بک در بیست دسامبر سال 1968 بهخاطر بیماری قلبی در خانهی خود در شهر نیویورک درگذشت.
سبک نگارش جان اشتاین بک
بزرگترین توانایی اشتاین بک در نویسندگی، استعداد او در شخصیتپردازی داستانهایش است. مخاطب در تمامی رمانهای او احساس میکند که واقعا کاراکترها را میشناسد؛ در واقع ایجاد حس همدردی با شخصیتها در مخاطب، ویژگی بارز آثار جان اشتاین بک است. هنر دیگ اشتاین بک، ایجاد موقعیتهایی است که خوانندگان از خود میپرسند «اگر من بهجای او بودم چه؟».
توانایی او در استفاده از ایدههای مدرن در داستانهایی که بعد از هفتاد سال کماکان جذابند، دلیلی است که بعد از گذشت سالها هنوز مخاطبین از خواندن آثار جان اشتاین بک لذت میبرند. در کنار اینها، نکتهای که سبک نگارش جان اشتاین بک را شکل میدهد، استفاده همزمان او از روایت «دانای کل» (Omniscient Narration) به همراه یک همدلی واقعی برای شخصیتهایش است. از نظر فرم محتوا در طرف دیگر، اشتاین بک همیشه از زیبایی غنایی روستای سالیناس نوشته است؛ جریان زیبایی که همیشه در پسزمینه آثارش وجود دارد، بدون توجه به این که چقدر داستان آن تراژدی و غمانگیز باشد. «رویای آمریکایی» در نهایت ویژگی دیگر آثار جان اشتاین بک است که به فکر تمام شخصیتهای مرد و زن داستانهایش بست پیدا میکند.
کتابهای جان اشتاین بک
از آثار جان اشتاین بک میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- خوشههای خشم
- موشها و آدمها
- مروارید
- گلهای داوودی
- ماه پنهان است
- زمستان
- دره دراز
- روزگاری جنگی درگرفت
- شرق بهشت
- اسب سرخ
- جام زرین
- سبزهزارهای بهشت
- به خدایی ناشناخته
- تورتیلا فلت
- در نبردی مشکوک
- راسته کنسرو سازی
- کتاب Sea of Cortez
- کتاب The Log from the Sea of Cortez
- کتاب Travels with Charley: In Search of America
- کتاب The Winter of Our Discontent
آثار برجسته جان اشتاین بک
کتاب موشها و آدمها
کتاب موشها و آدمها روایتی از دو کارگر مهاجر فقیر به نامهای «جرج» و «لنی» است که برای دست یافتن به رویای آمریکایی طی دوران رکورد بزرگ در کالیفرنیا کار میکنند. لنی از یک ناتوانی ذهنی خفیفی رنج میبرد و به دوست خود، جرج، اعتماد کامل دارد، اما او عادت دارد خود را به دردسر بیاندازد. هدف نهایی آنها، داشتن یک هکتار زمین و یک کلبه است. وقتی که این دو کاری در زمینهای روستای سالیناس (وطن اشتاین بک) پیدا میکنند، رویایشان از همیشه دستیافتنیتر بهنظر میرسد. با این حال، تمایلات لنی در نهایت دوباره او را به دردسر میاندازند؛ دردسری که در نهایت به یک نتیجه غمانگیز برای این دو دوست تبدیل میشود. این کتاب در سال 1937 چاپ، و بعدها یک نمایش و سه فیلم سینمایی از آن اقتباس شدند.
کتاب خوشههای خشم
رمان خوشه های خشم عموما به عنوان بهترین و بلندپروازانهترین اثر اشتاین بک شناخته میشود. این کتاب روایتی از ماجرای یک خانواده اوکلاهامی است که محل زندگی خود را ترک کرده و بهدنبال آغازی جدید در ایالت کالیفرنیا طی دوران رکود بزرگ هستند. این کتاب به خوبی روحیه و عصبانیت مردم را در آن سالها به تصویر میکشد. کتاب خوشههای خشم در محبوبترین دوران خود، هفتهای صد هزار جلد فروش داشت.
کتاب مروارید
داستان رمان مروارید (The Pearl) اقتباسی از یکی از قصههای محلی مکزیکی است که به کشف ذات و طبیعت انسان و پتانسیل عشق میپردازد. «کینو»، غواص فقیری که از کف دریا مروارید جمع میکند، با همسرش «جوانا» و پسر شیرخوارشان، «کویوتیتو» (Coyotito)، در کنار دریا زندگی میکنند. روزی کویوتیتو توسط یک عقرب گزیده میشود و دکتر شهر بخاطر وضعیت مالی خانواده، از درمان وی روی برمیگرداند. در همان روز، کینو طی غواصیاش بزرگترین مرواریدی که تا به حال دیده را کشف میکند. این مروارید که پتانسیل عوض کردن زندگی این خانواده را دارد، خیلی زود به عامل حسادت همسایهها، و در نهایت یک بدبختی برای خانواده کینو تبدیل میشود. رمان کوتاه مروارید در سال 1947 به چاپ رسید. [caption id="attachment_273783" align="aligncenter" width="900"] سه کتاب مهم جان اشتاین بک[/caption]
بهترین کتاب جان اشتاین بک
همانطور که در بخش قبلی اشاره شد، کتاب خوشههای خشم توسط بسیاری به عنوان بهترین کتاب جان اشتاین بک شناخته میشود. این اثر به همراه دو رمان دیگر، کتاب موشها و آدمها و در نبردی مشکوک سری رمانهایی بودند که با نام سری رمانهای کالیفرنیا شناخته شدند و حول داست بول و زندگی آدمها در زمان رکود بزرگ جریان داشتند. بعد از موفقیتهای کتاب موشها و آدمها، رمان خوشههای خشم به بلندای موفقیت اشتاین بک تبدیل شد. این کتاب در سال 1939 بهعنوان پرفروشترین کتاب سال معرفی شد و تا فوریه 1940، مجموعا 430 هزار نسخه از آن به چاپ رسیده بود. در همین ماه، جایزه ملی کتاب برای بهترین کتاب داستان سال 1939 به کتاب خوشههای خشم رسید. اشتاین بک در این کتاب از اطلاعات جمعآوری شده توسط «سنورا بب» (Sanora Babb)، نویسنده و کارمند«farm Security Administration »، در سال 1938 استفاده کرد. بب در حال جمعآوری اطلاعات درباره داستانها و زندگی مهاجران بدون خانه برای رمان خودش بود. «تام کولینز» (Tom Collins)، ارشد او، گزارشهای بب را با اشتاین بک که در آن زمان در روزنامه «سان فرانسیسکو» کار میکرد، به اشتراک گذاشت. رمان بب به نام کسانی که نامشان ناشناخته است (Whose Names Are Unknown) در سال 1939 تحتتأثیر موفقیت رمان خوشههای خشم دیده نشد و تا انتشار آن در سال 2004 (یک سال قبل از مرگ نویسنده) طبقهبندی شده بود. در ماه ژانویه سال 1939، سه ماه قبل از انتشار کتاب خوشههای خشم، اشتاین بک نامه طولانی به «پاسکال کوویسی» (Pascal Covici)، ویراستار او در «Viking Press»، نوشت تا ارزش این اثر را به او متذکر شود:
«در تمام مدت سعی کردم خواننده را با واقعیت آشنا کنم. برداشت خواننده از این کتاب به میزان عمق ]فکری[ خودش برمیگردد. پنج لایه در این کتاب وجود دارند و خواننده به اندازه خودش متوجه این لایهها میشود و نمیتواند بیش از آنچه در خودش است، چیزی از این کتاب پیدا کند.»
اشتاین بک زمانی که آماده نوشتن کتاب خوشههای خشم میشد نوشت:
«میخواهم یک برچسب شرم روی تمام حرامزادههایی که مسئول این وضعیت هستند (اشاره به رکود بزرگ) بگذارم.»
او همچنین در جمله معروف درباره این کتاب به تلاشش برای آگاه ساختن خواننده اشاره میکند:
«من لعنتیترین کارم را انجام دادم تا اعصاب خواننده را بههم بریزم.»
این کتاب بخاطر همدردی نویسنده با جنبش مهاجران و کارگران و نثر روانش، طرفداران بسیاری میان طبقه کارگر پیدا کرد. این کتاب بهخاطر محتوای تاریخی و میراث ماندگارش در اکثر دانشگاهها و دبیرستانهای آمریکا تدریس میشود. [caption id="attachment_273784" align="aligncenter" width="900"] خوشههای خشم،بهترین اثر جان اشتاین بک[/caption]
جوایز و افتخارات جان اشتاین بک
اولین موفقیت اشتاین بک با کتاب تورتیلا فلت (Tortilla Flat) در سال 1935 بود. این رمان برندهی مدال طلایی باشگاه مشترک المنافع کالیفرنیا (Commonwealth Club of California) شد. اولین جایزهی بزرگ او، جایزه پولیتزر برای رمان خوشههای خشم در سال 1940 بود. اشتاین بک در سال 1962 برندهی جایزه نوبل ادبیات شد و در زمان دریافت جایزه گفت: «وظیفهی یک نویسنده این است که برای پیشرفت، رویاهای خطرناک و تاریک را زیر نور لایروبی کند.»
نظر سایر نویسندگان در مورد جان اشتاین بک
«چارلز پور»، که یک منتقد است، یک روز بعد از مرگ اشتاین بک در «نیویورک تایمز» نوشت:
«اولین کتاب بزرگ اشتاین بک آخرین کتاب خوبش بود. اما خدای بزرگ، عجب کتابی بود و آن چیزی نیست جز خوشههای خشم. گویی نیمی از ارث ادبی او از بهترینهای «مارک توین» (Mark Twain) و نیم دیگر آن از بدترینهای «کوتن مادر» (Cotton Mather) بود.»
پور در ادامه نوشته بود:
«اشتاین بک به جایزه نوبل نیازی نداشت، داوران نوبل به او نیاز داشتند.»
«بری لوپز» (Barry Lopez) درباره او گفته:
« جان اشتاین بک قلب آدمی و سرزمین را در کنار هم جمع میکند.»
چرا باید آثار جان اشتاین بک را بخوانیم؟
اشاره به وضعیت قشر ضعیفتر جامعهی آمریکا در آن زمانها و حمایت از کارگران و کشاورزان، از ویژگیهای بارز اغلب کتابهای اشتاین بک هستند. اگر بهدنبال نویسندهای هستید که دغدغه وضعیت اقشار پایینی جامعه را داشته باشد و از یک طرف به خوبی به وصف سرزمینهای مختلف در داستانهایش بپردازد، جان اشتاین بک همانی است که دنبالش میگردید. یک دلیل دیگر برای خواندن آثار اشتاین بک، مهارت او در پرداختن به شخصیتهای مختلف داستانهایش است. مطمئن باشید هنگام خواندن آثار اشتاین بک او از همذاتپنداری با شخصیتهای متعدد داستانهایش شگفتزده خواهید شد.
تقویم زندگی جان اشتاین بک
- 1902: تولد جان اشتاین بک جونیور
- 1919: فارغالتحصیلی از دبیرستان سالیناس و ثبتنام در دانشگاه استنفورد
- 1925: خروج از دانشگاه بدون کسب مدرک
- 1928: بازگشت به کالیفرنیا از نیویورک
- 1929: انتشار اولین کتاب اشتاین بک به اسم جام زرین (Cup of Gold)
- 1930: ازدواج با کارول هنینگ و آشنایی با اد ریکتس (Ed Ricketts)
- 1932: چاپ رمان سبزهزارهای بهشت (The Pastures of Heaven)
- 1933: انتشار کتاب اسب سرخ (The Red Pony) و به خدایی ناشناخته (To a God Unknown)
- 1935: چاپ رمان تورتیلا فلت
- 1936: چاپ رمان نبردی مشکوک (In Dubious Battle)
- 1937: انتشار کتاب موشها و آدمها (Of Mice and Men)
- 1939: انتشار رمان خوشههای خشم (The Grapes of Wrath)، برد جایزه ملی کتاب
- 1940: برد جایزه پولیتزر
- 1941: چاپ کتاب Sea of Cortez
- 1942: انتشار رمان ماه پنهان است (The Moon Is Down)
- 1943: خدمت به عنوان خبرنگار جنگی
- 1944: نوشتن داستان فیلم قایق نجات (Lifeboat) از «آلفرد هیچکاک»
- 1945: چاپ رمان راسته کنسروسازی (Cannery Row)
- 1947: انتشار رمان مروارید (The Pearl)
- 1951: چاپ کتاب The Log from the Sea of Cortez
- 1952: چاپ کتاب شرق بهشت (East of Eden)
- 1958: انتشار رمان یکبار جنگی رخ داد (Once There Was a War)
- 1960: چاپ کتاب Travels with Charley: In Search of America
- 1961: چاپ آخرین رمان او The Winter of Our Discontent
- 1962: کسب جایزه نوبل ادبیات
- 1968: فوت جان اشتاین بک
خرید آثار جان اشتاین بک از کتابانه
ما در فروشگاه کتابانه به عنوان یکی از مراکز پخش آثار ادبی کشور، طی فعالیت چندین سالهی خود، سعی کردیم با گردآوری مجموعه کاملی از بهترین کتابها، دسترسی خوانندگان و علاقهمندان به آثار ادبی را راحتتر از همیشه کنیم. شما از طریق فروشگاه اینترنتی کتابانه دسترسی راحت به مجموعه کاملی از آثار جان اشتاین بک خواهید داشت.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران