کتاب روایت 3تم | امید صباغ نو

درباره‌ی کتاب روایت 3تم اثر امید صباغ نو

کتاب روایت 3تم برگزیده‌ی بیست و سومین دوره‌ی جایزه‌ی کتاب فصل ایران و برگزیده‌ی بخش دفاع مقدس جایزه‌ی کتاب سال 1393 تبریز است. شعرهای امید صباغ نو خود مسیر تحلیل و نقد را مشخص می‌کنند. مجموعه شعر «روایت 3تم» خود بر اساس موضوع شعرهایش به سه بخش تقسیم شده است، سبک اشعار غزل هستند.

غزل سبکی شعری است که عموما برای اشعار عاشقانه به کار می رود اما غزل نو که سبک امید صباغ نو و دیگر شاعران معاصر است شامل اشعاریست که با زبانی به روز شده تر ارائه می شود. همچنین تنها به شعر عاشقانه محدود نشده و محتوای اجتماعی و حماسی را نیز در خود گنجانده است.

امید صباغ نو معتقد است که حتی اشعار وی به فرانوگرایی نیز می روند. به این معنا که به صورتی نیمایی نگارش شده اند (یعنی غزل ها به چهار پاره تبدیل می شوند) و یا با حذف مصراع آخر به خیال سپید نیز تبدیل می شوند. در این کتاب شعر، غزل ها بیش تر با موضوعاتی دینی، مقدس و انسانی سروده شده اند.

چنانچه ذکر شد، «روایت 3تم» توانسته است جوایز متعددی را از آن خود کند و نظر منتقدان را به خود جلب کرده است. همچنین فروش کتاب نیز حکایت از توانایی شاعر به جلب نظر مخاطبین شعر دوست نیز دارد.

بخشی از کتاب روایت 3تم؛ نشر فصل پنجم

ده

سرم را می نهم بر بالش و کابوس می بینم

خودم را آدمی در عهد دقیانوس می بینم

تمام شهر می سوزد درون آتش عصیان

و من این ماجرا را واضح و ملموس می بینم

هزاران بغض مانده در گلوی خشک مردم را

میان خواب تلخ هر شبم افسوس می بینم!

«شب تاریک و بیم و موج و ....» من در خواب و رویایم

کنار یوسف خود من یازده فانوس می بینم

زمین می سوزد و مرد سراسر انتظارم را

میان آتش عصیانف چنان ققنوس می بینم!

همین که می رسد تقویم ها پر می شوند از عید

و مردم را خوش و طاغوت را مایوس می بینم

چه زیبا می شود رویای من وقتی که می آیی

خودم را ماهی آزاد اقیانوس می بینم

بیا تعبیر کن خواب سراسر انتظارم را

نیایی تا همیشه تا ابد کابوس می بینم

قیمت و خرید کتاب روایت 3تم

کتاب روایت 3تم اثر امید صباغ نو از نشر فصل پنجم، به همراه سایر کتاب های شعر معاصر فارسی را از فروشگاه اینترنتی کتابانه خریداری نمایید.

فهرست

تم اول: به انتظار تو تا یک/ببین که در پس مشتی خیال گم شده ایم دو/یک روز تاریخ بشر تکرار خواهد شد سه/شنبه، شروع هفته از رویش نقاب افتاد چهار/یک مرد تا مانده است توی ایل، فرصت هست پنج/چگونه پر کنم با غصه اوقات فراغت را؟ شش/طاقت فاصله هر قدر که مشکل شده است هفت/بر چار دیوار دلم تصویری از غم بود هشت/با این دعای ساده نه/صبحانه: غم، ناهار: جنون، غصه شام من! ده/سرم را می نهم بر بالش و کابوس می بینم یازده/گاه و بیگاه خوش و اکثر اوقات بدیم دوازده/معشوق من، ای نهایت دانایی  تم دوم: هر روز عاشورا است یک/زخمی عمیق بر تن تقدیر خورده است دو/سوال های من از کاروان جواب نداشت سه/عشق تو در رگ زمین جاری است چهار/خورشید خون قی کردن تا فهمیدم قصدم را پنج/وقتی زمین رنگین شد از خون یل بی باک شش/ای قسم خورده به خون! از قسم ات می ترسند هفت/برگی از تاریخ بشر-در یک کویر بی نشان هشت/از آسمان سر خورد یک اختیر، زمین افتاد نه/همین که آمدی تمام لحظه ها به کام شد ده/ای نام دل نواز تو خورشید کائنات! تم سوم: هنوز، بعد از جنگ یک/بچه بودم رفت تا برگردد، اما برنگشت دو/فقط نه من سه/وسط روزهای بی تقویم، مانده از آفتاب بی کس تر چهار/زودتر از ثانیه هامان گذشت پنج/کشیده اند دلم را به بند فرمانده شش/در کوچه های شهر، شهد و شکر آوردند هفت/واژه واژه سکوت کن هشت/صخبت «بدر» و «فتح» مطرح بود.

• شاعر: امید صباغ نو
• انتشارات: فصل پنجم