loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب روانی - رابرت بلاک

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
85,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید
دسته بندی :

کتاب روانی (رمان، فیلم نامه، تحلیل متنی) نوشته رابرت بلاک با ترجمه ی شاهپورعظیمی توسط نشر چترنگ به چاپ رسیده است.

این کتاب شامل سه بخش است. بخش اول آن در بردارنده ی رمان "روانی" که توسط "رابرت بلاک" نوشته شده، می باشد. بخش دوم، فیلم نامه ی "روانی"  که "جوزف استفانو" با اقتباس از رمان اصلی آن را نوشته است، دربر دارد. در سومین بخش کتاب نیز "لسلی بریل" به تحلیل متنی این رمان می پردازد. در سال 1960 "آلفرد هیچکاک" طبق این فیلم نامه، فیلمی دلهره آور با همین نام را روی پرده ی سینما برد و "روانی" خیلی زود به یکی از برترین فیلم های ژانر وحشت تاریخ سینما تبدیل شد. ماجرای آن در مورد زنی به نام "ماری" می باشد که به امید تأمین بخشی از مخارج عروسی اش، همراه با نامزدش "سام" از محل کارش دزدی می کند و برای فرار، از شهر محل سکونتش خارج می شود. او میان راه در هتلی که فردی به نام "نورمن" اداره اش می کند، به استراحت می پردازد. شب هنگام وقتی ماری از کارش پشیمان شده و زیر دوش حمام است، توسط زنی که ظاهراً مادر نورمن می باشد و مشکلات روحی و روانی دارد، به قتل می رسد. بعد از مرگ ماری، نامزدش برای جستجوی او با کارآگاهی به هتل می آیند و این جاست که از حقایق پرده برداری شده و راز مرگ ماری، همراه با ماجراهای عجیب و دلهره آوری فاش می شود.


فهرست


  • مقدمه مترجم
  • رمان روانی (رابرت بلاک)
  • فیلم نامه روانی (جوزف استفانلو)
  • تحلیل متنی روانی (لسلی بریل)

برشی از متن کتاب


پایان واقعی این ماجرا به آرامی فرا رسید. آن هم در اتاقی کوچک و بدون پنجره که در آن برای مدتی طولانی صدای یک مرد یک بچه و یک زن به گوش می ‌رسید. آن صداها مدت‌ها بود که هرکدام مستقل از دیگری به گوش می ‌رسیدند اما اکنون به شکلی معجزه آسا در هم تنیده شده بودند که تنها یک صدا شنیده می‌شد و درستش هم همین بود. چون در اتاق یک نفر حضور داشت. همیشه همین طور بود و فقط یک نفر وجود داشت. مادر این را می ‌دانست. او این را می دانست و از این بابت خوشحال بود. این طوری خیلی بهتر بود، اینکه یک نفر به طور کامل بداند که واقعا فقط یک نفر است که وجود دارد. کسی که قوی، مطمئن و متکی به خود است. او می ‌توانست به پشت سرش نگاه کند و گذشته را مانند رویایی بد بداند. پسر بچه ای بدی دوستدار مادرش را کشته و سعی کرده به مادر خودش هم سم بدهد. رویایی وحشتناک و صحنه هایی از فشردن گلو و کبود شدن صورت ها را دید یا صحنه هایی از گورستان، کندن قبر، به هن و هن افتادن و زل زدن به کسی که در تابوت خوابیده اما آن که در تابوت دراز کشیده بود واقعا زنده بود. به جای او آن پسر مرده بود و حقش بود که بمیرد. در این رویا مرد بدی هم وجود داشت که قاتل هم بود، کتاب های به درد نخور می‌خواند و دزدکی از سوراخ دیوار دیگران را نگاه می ‌کرد و بدتر از همه مسئول مرگ دو موجود بی گناه بود. دختری جوان و مردی که کلاه خاکستری سرش می ‌گذاشت. این زن از تمام این چیزها خبر داشت. برای همین حتما همه جزئیات را به یاد دارد. چون در آن لحظه یک گوشه نشسته بود و شاهد آن اتفاق‌ها بود. تنها کاری که این زن می کرد این بود که بنشیند و به این چیزها نگاه کند. آن مرد بدجنس تمام این جنایت ها را انجام داده بود و بعدش سعی می کرد گناهش را گردن این زن یعنی مادرش بیاندازد. مادر اون ها رو کشت. او این را گفت اما دروغ بود. چطور این زن می توانست آن ها را بکشد در حالی که فقط آنها را نگاه می کرد. نمی توانست از جایش تکان بخورد برای اینکه مجبور بود وانمود کند که یک مجسمه خشک شده بی آزار است که نمی تواند به کسی صدمه برساند و نه کسی می ‌تواند به او صدمه بزند. این زن می دانست که هیچ کس حرف پسر بچه را باور نمی ‌کند چون خود این پسره هم الان مرده بود. هم آن پسر بدجنس هم آن مرد بد ذات هر دوی شان مرده بودند، یا الان فقط جزئی از آن رویا شده بودند. چقدر خوب بود که آن رویا هم برای همیشه از بین رفته بود. این زن تنها کسی بود که باقی مانده بود و یک آدم واقعی بود. این که آدم بداند فقط خودش وجود دارد و بداند که واقعی است آیا عاقل بودن او را نشان نمی دهد؟ صفحه 153

(رمان، فیلم نامه، تحلیل متنی) نویستده: رابرت بلاک مترجم: شاهپور عظیمی انتشارات: چترنگ


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب روانی - رابرت بلاک" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل