loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب رقص مادیان ها

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب رقص مادیان ها هفدهمین جلد از مجموعه ی دور تا دور دنیا؛ نمایشنامه، به نویسندگی فدریکو گارسیا لورکا و ترجمه ی محمد چرمشیر در نشر نی به چاپ رسیده است.

"رقص مادیان ها" کتابی زیبا و خواندنی ترجمه محمد چرمشیر با محتوای نمایشنامه ای است که از تبعیض جنسیتی حاکم در جامعه ای مرد سالارانه سخن می گوید. "ماریا"، زن شخصیت اصلی داستان می باشد که همسری با نامه "آلخاندرو" دارد و در جامعه ای زندگی می کند که زنان هیچ گونه حق و حقوقی نداشته و فقط در جهت رفاه حال مردان و مطیع اوامر همسر، روزگار می گذارنند. ماریا نیز مانند تمام زنان سرزمین نفرین شده اش، فقط بر اساس سنت و بدون هیچ عشق و علاقه ای تن به ازدواج داده و پس از ازدواج، تمامی حقوق عادی یک انسان از او سلب شده، تمام اعمالش طبق نظر و میل همسرش انجام می گیرد؛ به حدی که حتی در لباس پوشیدن نیز این گونه عمل کرده و بر خلاف میلش، تنها لباس های مورد علاقه ی آلخاندرو را بر تن می کند. تنها دل خوشی اش امید به فرزند دار شدن است و برای این لحظه با شوقی فراوان، بی صبرانه انتظار می کشد؛ در ادامه، "ماریا" به مبارزه با این تبعیض ها برخواسته و سعی در تابو شکنی های موجود در جامعه می کند. تلاش هایی بی فایده و پی در پی که زندگی اش را دچار تشویش و بحران هایی شدیدی کرده و سرنوشتش را تحت تاثیر قرار می دهد. جذابیت و گیرایی داستان به حدی ست که ذهن مخاطب را به خود جلب کرده و او را تا پایان با خویش همراه می سازد.


برشی از متن کتاب


یک/ میخانه. خوان: باید اون جا می بودین. باید اومدن این دون جی تو رو می دیدین. مثه یه مرد اومد این دون جی تو. مثه یه مرد درست وحسابی. جمعیت نعره می کشید و دون جی تو رو صدا می کرد... کجا بود این دون جی تو؟ کجا بود؟... یکی یه دفعه یه در رو باز کرد. یه در باز شد و جمعیت از صدا افتاد. دون جی تو بود که می اومد. سوار یه اسب پاکوتاه که یالش ریخته بود توی چشم هاش. یه لباس نقره ای تنش بود... کجا رو نگاه می کرد این دون جی تو؟ کجا رو؟... آروم نشسته بود روی اون اسب و می اومد. جمعیت بی صدا نگاهش می کرد. حالا وسط میدون بود «این دون جی تو». داشت از اسب پیاده می شد. از اسب پیاده شد این دون جی تو. رفت طرف گاو مرده ای که وسط میدون افتاده بود. اون نشست روی زانوهاش. دون جی تو نشست روی زانوهاش. درست کنار شاخ های اون گاو مرده... چی کار می کرد این دون جی تو؟ چی کار می کرد؟... خم شد. اون خم شد، و شاخ های اون گاو مرده رو بوسید. جمعیت یه دفعه ترکید. یه دفعه نعره کشید. باید اون جا می بودین. باید اومدن این دون جی تو رو می دیدین. مثه یه مرد اومد این دون جی تو. مثه یه مرد درست وحسابی... من همیشه دلم خواسته یه مرد مثه دون جی تو باشم. دو / زیر لکه ی نور یرما: تا حالا رقصیدن مادیون ها رو دیدی، خوان؟ باید رقصیدن شون را به یه اسب نر ببینی. اون ها – دوتایی – و امین کنار همدیگه. وامیسن و خیره می مونن به یه جای دور. انقده همون جور می مونن که نفس کشدن شون با هم یکی می شه. اون وقت این مادیونه که سرش رو بلند می کنه و می ذاره روی یال اسب نر. می ذاره و آروم – آروم توی گوش اسب، خره می کشه، همین جور آروم و یه نواخت. بعد یهو ساکت می شه، ساکت ساکت. انگار که اصلا تا حالا هیچ صدایی از گلوش بیرون نیومده. بعد یهو شروع می کنه روی پاهاش تکون خوردن. آروم آروم روی پاهاش تکون می خوره. یه لرزه هایی می دوئه روی تنش، مقه لرزیدن یه برگ روی شاخه. از دمش شروع می شه تا می ره می رسه به یالش، همین جور آروم تکون می خوره و می لرزه. حالا اسب نر که شروع می کنه با این تکون ها تکون خوردن. هر دو تکون می خورن، همین جور آروم و یه نواخت. و این اسب نره که آروم آروم بی تاب می شه. بی تاب می شه و یه کف سفید می شینه گوشه ی لب هاش. باید این بی تابی رو ببینی، خوان، باید ببینی... خوان، من همیشه مثه یه مادیون برای تو رقصیدم. سه / دوناماریا می گذرد دوناماریا: همیشه بذارین مردها خیال کنن که خیلی مردن. حتی وقتی قد قاطرم مردونگی سرشون نمی شه. وقتی می آن خونه جلوی در واساده باشین. چشم هاتون بخنده، حتی اگه تا وقت اومدنش، یه ریز گریه کرده باشین...  

  • دور تا دور دنیا؛ نمایشنامه 17
  • نویسنده: فدریکو گارسیا لورکا
  • مترجم: محمد چرم شیر
  • انتشارات: نی


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب رقص مادیان ها" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل