کتاب رستاخیز داعش - ویلیام مک کنتس

کتاب رستاخیز داعش؛ تاریخ، راهبرد و رویکرد آخر الزمانی دولت اسلامی، به قلم ویلیام مک کنتس و ترجمه ی حامد قدیری در نشر اسم به چاپ رسیده است.

کتاب «رستاخیز داعش» به توضیح و تفصیل اندیشه های گروه تروریستی داعش و نحوه تشکیل آن ها با استفاده از شواهد، مدارک و مستندات پرداخته است. بنابر نظر نویسنده، هدف و مضمون اصلی این کتاب این است که ابتدا به همگان نشان دهد که گروهک تروریستی داعش چه عقاید و دیدگاهی دارد و سپس  تفاوت عمده دو گروه القاعده و داعش را تبیین نماید. ویلیام مک کنتس یک اندیشمند غربی است که دارای دکترای مطالعات خاورمیانه است و نسبت به گروه های تکفیری، تروریستی داعش، مجاهدین و... اطلاعات به روز و کاملی دارد و برای نوشتن این کتاب از منابع متعدد و تجربیات متنوع بهره برده تا کتابی مطابق بر واقعیت تالیف نماید. در حقیقت این کتاب ماحصل تلاش های چندین و چندساله او در طول زندگی اش می باشد که به رشته تحریر درآورده است. در این کتاب بنیان های فکری و دیدگاه های عقیدتی داعش به چالش کشیده می شوند و این فرصت به خواننده داده می شود تا با در اختیار داشتن مطالب متعدد و آگاهی یافتن نسبت به این گروه، بتواند دید جامعی به دست آورد و با نگاهی صحیح به قضاوت میان آن ها اقدام کند. در سال های اخیر این کتاب برای تمام محققین، اندیشمندان، جامعه شناسان و متخصصان در جهت شناخت لایه های فکری سیاستی و عقیدتی داعش بسیار موثر واقع شده و به عنوان منبع مهم در جهان شناخته شده است. لازم به ذکر است که این کتاب از منابع دست اول به طور مستقیم استفاده کرده و همین امر، عاملی مهم در جهت تثبیت حقانیت آن می باشد.

فهرست

مقدمه مترجم مقدمه سپاس گزاری و قدردانی اهتزاز پرچم سیاه موعود گرایی و سوء مدیریت پرچم داران فتنه و تجدید حیات آخرالزمان فرقه ای خلافت احیا می شود نتیجه گیری پیوست یکم: روزهای پایانی پیوست دوم: طائفه منصوره (گروه پیروز) پیوست سوم: مهدی مسبوق به دولت اسلامی است پیوست چهارم: دوازده خلیفه پیوست پنجم: موِمن؛ چگونه یک درونگرای عاشق دین و فوتبال تبدیل می شود به ابوبکرالبغدادی رهبر دولت اسلامی

برشی از متن کتاب

مهدی: کسی که هدایت شده ماجرای پرچم های سیاه و منجی مسلمانان ابتدا در زمان سلسله بنی امیه دهان به دهان چرخید. امپراتوری بنی امیه در قرن های  هفتم و هشتم میلادی بر قرار بود و پایتختش شهر باستانی دمشق بود. بنیان گذاران سلسله بنی امیه خلافت را از داماد پیامبر-علی ابن ابی طالب (ع)- و فرزندانش غصب کردند و البته این کار خشم بسیاری از مسلمانان را برانگیخت. پدر معاویه، ابوسفیان، پیش از آن که خودش مسلمان شود، پیامبر و پیروانش را شکنجه می کرد. حتی مادر معاویه جگر عموی پیامبر خود را خورده بود. مردمی که از نحوه غصب قدرت و همچنین شیوه حکومت بنی امیه ناراضی بودند پیش گویی هایی را منتشر می کردند  که طبق آنها یکی از نوادگان پیامبر عدالت را به جهان باز می گرداند. مسلمانان این فرد را « مهدی » یعنی «هدایت شده» می خواندند. بسیاری از این پیش گویی ها مهدی را اینگونه تصویر می کردند که در آخرالزمان ظهور می کند تا نبرد نهایی با کفار را رهبری کند. این ماجرا خوانشی اسلامی ازنبرد آرمگدون در اندیشه مسیحیان است. برای آن که به این پیش گویی ها اعتبار بخشیده شود، غالبا آن ها را به پیامبر نسبت می دادند: «مهدی همنام من است و پدرش همنام پدرم.» یا در جایی دیگر:« او مردی ازتبار من است.» همانند بسیاری از پیش گویی های اسلامی درباره آخرالزمان، پیش گویی های مربوط به مهدی نیز در اصلی ترین متن اسلام یعنی قرآن، که حاوی وحی خدا بر پیامبر است، یافت نمی شود. در عوض، این پیشگویی ها در احادیث مطرح شده بود. احادیث حاوی اقوال و رفتار پیامبر و اتباعش بودند و دهه ها حتی قرن ها پس از رحلت پیامبر مکتوب شده بودند. بنابراین، بیشتر شرایط سیاسی، اجتماعی و الهیاتی بعدی را منعکس می کردند تا آنچه واقعا اتفاق افتاده بود. همانطور که مسیحیان درباره قابل اعتماد بودن انجیل ها و مغایرت های آن ها منازعه و مباحثه دارند، مسلمان ها هم درباره وثاقت احادیث و تعارضات میان آنها  بحث می کنند. پیش گویی های آخرالزمانی برای جاعلان احادیث بسیار هوس انگیز بود. در منازعات داخلی ای که از همان ابتدا میان مسلمانان دربر گرفته بو، طرفین می کوشیدند پیروزی قطعی دیدگاه سیاسی خود و شکست حتمی دیدگاه مقابل را پیش گویی کنند و با این کار سیاست خودشان را موجه کنند. چه چیزی بهتر از این بود که پیش گویی ها را از زبان پیامبر نقل کنند؟ بنابراین تعداد پیش گویی ها زیاد و زیادتر شد تا آن که به هزاران مورد رسید. وقتی دیدگاه های سیاسی از بین می رفتند، تکه هایی از این پیش گویی ها همچنان باقی می ماندند. در طی قرن ها، دیدگاه های سیاسی جدید به این بقایا معانی تازه ای بخشیدند. این پدیده برای کسانی که در این دو هزار سال کتاب مقدس مسیحی را می خواندند بسیار آشناست. سال های متمادی پیش گویی های مربوط به مهدی دستمایه بسیاری از مدعیان شد. چطور می توانستند جلوی خودشان را بگیرند و سوء استفاده نکنند؟ فارغ از این که مدعیان راستگو بودند یا دروغ گو، ادعای داشتن قدرت معنوی و سیاسی مهدی نیروی قدرتمندی برای جذب افراد فراهم می کرد.  

(تاریخ، راهبرد و رویکرد آخر الزمانی) نویسنده: ویلیام مک کنتس ترجمه: حامد قدیری انتشارات: اسم