کتاب راهنمای کهکشان برای اتواستاپ زن ها

کتاب راهنمای کهکشان (برای اتواستاپ زن ها) نوشته ی داگلاس آدامز می باشد که آرش سرکوهی آن را به فارسی ترجمه کرده است و توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.

رمان راهنمای کهکشان برای اتواستاپ زن ها یکی از برجسته ترین کارهای داگلاس آدامز است که جوایز متعددی را برای او به همراه داشته و شهرتش را چند برابر کرده است و جزو پرفروش ترین آثار معاصر شناخته شده است. سبک کتاب طنز و پست مدرن است و به شیوه ی معمول داگلاس آدامز دارای تم علمی تخیلی است. کتاب راهنمای کهکشهان برای اتواستاپ زن ها جلد اول مجموعه ای پنج جلدی است و نام چهار جلد دیگر رستوران آخر دنیا، زندگی، دنیا و همه چیز، خداحافظ و ممنون از همه ماهی و بیشترش چیز خاصی نیست است. پس از مرگ داگلاس نیز با استفاده از یادداشت های چاپ نشده اش جلد ششم این مجموعه با عنوان راستی تا یادم نرفته.... در سال 2009 منتشر شد. طنز تلخ و عمیق داگلاس آدامز در این کتاب باعث شده تا این رمان یکی از برجسته ترین رمان های زبان انگلیسی معاصر شناخته شود. ماجرا، داستان آرتور دنت است. او در کشاکش نابودی کره ی زمین قرار دارد و از جمله افرادی است که نجات می یابد. امروز با بحران های زیست محیطی و سیاسی جهانی، همه از نابودی مادر زمین دم می زنند و آینده ی تاریکی برای بشریت متصور می شوند. داگلاس آدامز نیز با بیانی طنز و البته کنایه ای آینده ی تاریک بشر را به تصویر کشیده است.

برشی از متن کتاب

اون سر دنیا، دقیقا در طرف مقابل بازوی کهکشانی که کره ی زمین در اون نابود شد، پونصد هزار سال نوری دور از خورشید منظومه ی شمسی، زاپود بیبلبروکس، رئییس جمهور دولت امپراتوری کهکسان در قایق دلتای خودش نشسته و با سرعت سرسام آوری از سطح دریای داموگران عبور می کرد. قایق رئیس جمهور که با سوخت یونی کار می کرد زیر نور خورشید داموگران می درخشید و برق می زد. داموگران! سیاره ی گرم. داموگران! سیاره ی دورافتاده. داموگران! سیاره ی کاملا ناشناخته. داموگران! مقر مخفی پروژه ی قلب طلا. قایق بر آب حرکت می کرد و هنوز چند ساعتی از مقصد خود دور بود. داموگران سیاره ی خوش ساختی نبود. بر سطح این سیاره فقط صحراهای بزرگ و صحراهای بزرگ تر وجود داشتند و اقیانوس های بزرگ و بزرگ تر صحراها رو از هم جدا می کردند. قایق با سرعت زیاد بر آب ها روان بود. سیاره ی داموگران به دلیل ساختار نامناسب خود، بایر، تهی از سکنه و متروک مونده بود و دولت امپراتوری کهکشان به دلیل همین ساختار نامناسب، داموگران رو مناسب ترین سیاره برای اجرای پروژه ی قلب طلا تشخیص داده بود. داموگران سیاره ای فوق العاده کسل کننده و ملال آور و تهی از سکنه بود و پروژه ی قلب طلا فوق العاده مهم و مخفی. قایق زاپود هنوز بر دریایی بین دو جزیره ی اصلی سیاره حرکت می کرد. وسعت این جزیره ها برای اجرای پروژه ی قلب طلا مناسب بود. زاپود بیبلبروکس از یه فرودگاه فضایی کوچولو در جزیره ی پاک راه افتاده بود. (نام گذاری این جزیره فقط یه تصادف بی اهمیت و بی معنا بود و به جزیره ی پاک در کره ی زمین هیچ ارتباطی نداشت. در زبان کهکشانی کلمه ی «پاک» به معناهای کوچک، مسطح و قهوه ای روشن است.)

نویسنده: داگلاس آدامز ترجمه: آرش سر کوهی انتشارات: چشمه