محصولات مرتبط
کتاب راز مثل های ما (راز مثل های فارسی برای نوجوانان) نوشته ی محمد میرکیانی با تصویرگری محمدحسین صلواتیان توسط انتشارات محراب قلم به چاپ رسیده است.
زبان شیرین فارسی پر است از حکایات و ضرب المثل های شیرینی که ریشه در فرهنگ و رسوم کهن مردم ایران زمین دارد. هر یک از این ضرب المثل ها معنی و مفهوم خاصی دارند و بسته به کاربرد هر کدام، در موقعیت های گوناگونی به کار می روند. در کتاب فوق سعی مولف بر این است که کودکان و نوجوانان را با معنی هر ضرب المثل آشنا کند و موقعیت های مناسب برای به کار بردن آنها را برایشان روشن سازد. در کنار توضیح این مفاهیم، در برخی موارد داستان یا حکایت کوتاهی نیز دربارهی کاربرد و مفهوم بعضی ضرب المثل ها ذکر شده که مخاطبان را با گوشه هایی از فرهنگ و آداب کهن ایرانیان آشنا می سازد. یکی از ضرب المثل های معروفی که در این میان به چشم می خورد، اشک تمساح ریختن است و دربارهاش اینطور نوشته شده که تمساح یا کروکدیل هر وقت حیوانی بزرگ مثل آهو، گورخر و ... را شکار کند و بخورد، گوشه ای زیر آفتاب اشک می ریزد. این به این معنی نیست که دلش برای آن حیوان سوخته و یا از شکار کردن و خوردنش پشیمان است! بلکه طبیعتش این طور است که غده های اشکی اش در آفتاب به کار افتاده و اشک از گوشه های چشمش سرازیر می شود. این مثل در مواقعی به کار می رود که فرد زورگو و ستمگری بعد از ستم به دیگران خودش را دلسوز و نگران آنها نشان بدهد؛ در واقع می گویند این فرد اشک تمساح می ریزد. ضرب المثل های فراوانی از این دست در اثر فوق موجود هستند که برای راحتی کار، بر اساس حروف الفبا ارائه شده اند و مجموعهای مفید و کارآمد را رقم زده اند.
فهرست
راز مثل ها چیست؟ حرف الف: آب انبار شلوغ کوزه زیاد می شکند و... حرف ب: با آب حمام دویت گرفتن و... حرف پ: پا به رکاب شدن و ... حرف ت: تا دلو من تر است، شکم من پر است و... حرف ج، چ، ح، خ: جواب ناخدا به ناخدا، توپ است در دریا و... حرف د، ذ، ر، ز: دارکوب حمال سار است و... حرف س، ش: سال نو کوزهی نو و ... حرف ص، ض، ط، ظ: صاحب خر خودش را عقب خر نمی تواند ببیند و... حرف ع، غ، ف، ق: عسل در باغ هست و غوره هم هست و... حرف ک، گ: کاچی بهتر از هیچی است و... حرف ل، م: لالایی بلدی چرا خوابت نمی برد و... حرف ن، و: ناخن روی هم می کشد و... حرف ه: هر بیشه گمان مبر که خالی است، شاید که پلنگ خفته باشد و ... حرف ی: یا تر را بردار یا خشک را و... نمایه مثل ها فهرست منابع
برشی از متن کتاب
بلکه را کاشتند سبز نشد در روزگاران قدیم شترها که یکی از حیوان های اهلی اند، برای خودشان برو بیایی داشتند. در این روزگار دیگر کمتر شترها باربری و مسافربری می کنند. در قدیم شترها در شهرها هم رفت و آمد می کردند، کسانی که شترها را برای باربردن و مسافر بردن هدایت می کردند ساربان ها بودند. ساربان یا ساروان همیشه با شترها بود. می گویند روزی ساربانی که از کنار یکی از روستاهای یزد می گذشت، به زمین خشک و خالی ای رسید و شترهایش را آن جا رها کرد. در این وقت ناگهان یکی از روستایی ها آمد و شتر را زیر بار کتک گرفت. ساربان گفت: "چه می کنی مرد؟ چرا حیوان بینوا را می زنی؟" روستایی گفت: "چرا می زنم؟ مگر نمی بینی که دارد توی زمین من می چرد و از محصول من می خورد؟" ساربان گفت: "چه می گویی مرد؟ در این زمین که تو چیزی نکاشته ای؟ به من نشان بده که شتر چه خورده؟" روستایی گفت: "چیزی نخورده؟ بلکه من همه ی این زمین را گندم کاشته بودم، شتر تو آمده بود و همه چیز را خورده بود و آن وقت چه می کردی و چه می گفتی؟" ساربان گفت: "بلکه را کاشتند، چیزی سبز نشد." "بلکه یا شاید چیزی را کاشتند، چیزی سبز نشد." زمانی در مثل ها استفاده می شود که یک نفر بخواهد از یک کار اتفاق نیفتاده یا محال یک نتیجه ی قطعی بگیرد. بنواز که جنگ در گرفت در روزگار قدیم در جنگ ها طبل و شیپور می زدند. سربازان با شنیدن صدای طبل و شیپور در خود احساس قدرت و شجاعت می کردند و پیش می رفتند. از شیپور برای بیدار شدن سربازها از خواب و همین طور خبر کردن آن ها برای عقب نشینی هم استفاده می شد. زمانی هم که سربازان پیروز قرار بود وارد شهرها شوند، طبال یا طبل زن و شیپور زن، شیپور پیروزی و شادی می زد. خلاصه این که سر و صدای طبل زن و شیپور زن ها بود تا وارد مثل های فارسی هم شد. از این قرار که زمانی این مثل را به کار می برند که یک نفر میان دو نفر یا دو طایفه یا دو گروه جنگ و درگیری راه بیندازد و بعد مشغول زدن طبل و نواختن شیپور شود. آن ها بر سر هم بزنند و او بنوازد و خوش باشد. راستی که هیچ کاری زشت تر از به جان هم انداختن دیگران نیست. خواه با طبل و شیپور باشد و خواه از راه های دیگر. بوی حلوایش می آید حلوا از آن غذاهای قدیمی ایرانی است که از آن در قصه ها و شعرها و مثل های بسیار یاد شده است. حلوا خوش مزه و شیرین است. حلوا را با آرد و روغن و زعفران می پزند. در مناطق گوناگون ایران بزرگ هر کس حلوا را با سلیقه ی خاصی می پزد و به آن چیزهایی اضافه می کند ولی هر چه که باشند همین حلوا هستند. در یکی از مناسبت هایی که حلوا پخته می شود، زمان برگزاری مراسم یادبود فوت شدگان است. معمولاً در شب سوم و شب هفتم حلوا می دهند. یکی از فایده های حلوا این است که نیرو بخش است. شاید برای همین در مراسم یادبود فوت شدگان می دهند که عزاداران و بازماندگان ضعیف و ناتوان نشوند. حلوا از آن غذاهایی است که در زمان طبخ یا پختن بوی زیادی از آن در دور و نزدیک می پیچد. این مثل را قدیم درباره ی کسانی که می گفتند که مرگشان نزدیک بود و دیگر چیزی نمانده بود که برای درگذشت آن ها حلوا بپزند؛ چون "بوی حلوایش می آید"...
(راز مثل های فارسی برای نوجوانان) نویسنده: محمد میرکیانی تصویرگر: محمدحسین صلواتیان انتشارات: محراب قلم
محمد میرکیانی
محمد میرکیانی؛ نویسندهای که کودکان را با ادبیات کهن آشتی داد!
بدون شک بخش آشنایی با نویسندگان و سر در آوردن از راز و رمز زندگی آنها، یکی از جذابترین صفحات وبسایت کتابانه است. در مطلب پیشرو، به سراغ نویسندهای رفتهایم که علاقه عجیبی به بازآفرینی داستانهای کهن برای کودک و نوجوان دارد! این علاقه همانا و خلق کتابهای ماندگار همانا. این شما و این معرفی کتاب های محمد میرکیانی و دغدغههای ارزشمندش!
محمد میرکیانی کیست؟
محمد میرکیانی منتقد، پژوهشگر و نویسنده ایرانیتبار در حوزه ادبیات کودک و نوجوان است. کتاب های محمد میرکیانی در حوزه کودک، با نگاه ویژه و نوآورانه به قصههای کهن ادبیات ایران به چاپ رسیده و بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند. همچنین آقای میرکیانی عضو انجمن قلم نویسندگان کودک و نوجوان است و بارها به عنوان نویسنده برتر در حوزه ادبیات کودک معرفی شده است. باوجود کارنامه کاری خلاق و پرفراز و نشیب ایشان، بهتر است گذری بر دوران کودکی و مهمترین اتفاقات زندگینامه محمد میرکیانی بپردازیم؛ در ادامه نیز با اشتیاق، سیر نگارش و چاپ مهمترین آثار محمد میرکیانی را به تماشا خواهیم نشست.
زندگینامه محمد میرکیانی
محمد میرکیانی در یکم مهرماه سال 1337 در شهر تهران متولد شد. ماجرای ضعف جسمانی شدید او که میتوانست در همان سالهای اولیه تولد منجر به مرگِ او شود، ماجرای جالبی است که دانستنش خالی از لطف نیست! مادر محمد میرکیانی در روزهای نخست تولد، او را در سبدی که تلی از پنبه آن را در آغوش گرفته بود، قرار میداد و در حیاط خانه میگذاشت. مادر باور داشت که نوازش نسیم پاییزی روی گونههای نوزاد ضعیفِ تازه به دنیا آمدهاش، معجزهگر است و البته این نسیم، انتخاب خوبی برای خنک کردن یک نوزاد کوچک بدون هر وسیله خنککننده دیگر بود. میرکیانی در کتابهایش بارها شرایطی را به قلم کشید که عینا در کودکی تجربه کرده بود؛ شرایطی به سختیِ تهرانِ بدون برق یا آب لولهکشی! میبینید تصورش هم تا چه اندازه دردناک است؟! در ادامه مطلب با گوشههای دیگری از زندگینامه محمد میرکیانی آشنا خواهیم شد.
مطالعه بیشتر: آثار و زندگینامه مصطفی رحماندوست
دوران تحصیل
بسیاری از آثار محمد میرکیانی به خوبی گواهِ بر شرایط خاصی است که در دوران نوجوانی با آن زیسته است. او به محض دریافت دیپلم دبیرستان، دیگر ادامه تحصیل نداد! اما در ورای تصمیم به ترک تحصیل، نه تنبلی نهفته بود، نه بیانگیزگی! ماجرا از این قرار بود که میرکیانیِ نوجوان به دلیل شرایط اقتصادی نهچندان مناسب خانواده، تصمیم گرفت با یافتن شغلی مناسب، کمک حال آنها باشد. البته که محمد میرکیانی بعدها توانست تحصیلات خود را با موفقیت در مقطع دکتری رشته هنر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به سرانجامی خوش برساند.
شروع نویسندگی محمد میرکیانی و کسب تجربههای تازه
برای محمد میرکیانی، ایام نوجوانی، ایام کسب و کار بود! ایامی که او به عنوان کارگر حروفچین در یکی از چاپخانههای تهران مشغول به فعالیت شد. میرکیانیِ مشتاق و نوجوان، اولین نوازش دستهایش بر گونه کتابها را در این کارگاه تجربه کرد؛ این تجربه همانا و برافروخته شدن شعله اشتیاق او به وقتِ مطالعه آثار بزرگان، همانا! در گوشههایی از زندگینامه محمد میرکیانی که از منابع معتبر نقل شده، نکتهای قابلتوجه است؛ آقای میرکیانی بعداز تجربه بیش از پانزده شغل، سرانجام به لطف کار در چاپخانه و آشنایی با ادبیات، اولین داستانش را نوشت. همچنین آشنای او با دنیای ادبیات نمایشی در در اواخر سال 1359، باعث شد که بتواند بعدها وارد گروههای نمایشی رادیو بشود؛ در نهایت مسیر نوشتن برای کودکان، چه در قالب داستان، چه نمایشنامه، از همین حضور در رادیو برای ایشان رقم خورد.
جوایز و افتخارات جهانی محمد میرکیانی
کتاب های محمد میرکیانی همواره از نظر منتقدین و مخاطبان، شایسته تقدیر بودهاند. از مهمترین جوایز و افتخارات این نویسنده خوشذوق کودک و نوجوان، میتوان به دریافت جایزه کتاب سال حوزه نوجوان در سال 1365 اشاره کرد. جالب است بدانید که برخی از آثار محمد میرکیانی با عناوین «پاپر» و «روزی بود و روزی نبود» در فهرست کتابهای برگزیده مونیخ آلمان قرار گرفت؛ در سالهای بعد نیز کتاب (قصه ما مثل شد) از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بار دیگر به عنوان کتاب سال برگزیده شد.
مجموعه قصه روز تنهایی من؛ موفقیت میرکیانی به عنوان برنده کتاب سال را برای سومین بار به ارمغان آورد. همچنین او به واسطه سالها درخشیدن در عرصه نویسندگی کودک و نوجوان، جایزه نویسندگان برگزیده 20 سال ادبیات کودکان را به دست آورد. اگر بنا باشد از افتخارات جهانی محمد میرکیانی بگوییم، ترجمه کتابهای او به چند زبان، موفقیتی غیرقابل انکار است. مجموعه 5 جلدی «قصه ما همین بود» به نویسندگی محمد میرکیانی، تجربه حضور در عرصههای بینالمللی را با ترجمه به زبان اردو در سال 1370 بدست آورد و مخاطبان آثار کودک و نوجوان از این اتفاق خوشیمن در پاکستان استقبال نمودند.
ویژگی آثار یا سبک نوشتن محمد میرکیانی
مطالعه در حوزه ادبیات کهن، روانشناسی کودک و نوجوان و تاریخ، از جمله علایق برجسته محمد میرکیانی است که کتابهایش اینها را به خوبی هویدا کردهاند. کتاب های محمد میرکیانی در یک کلام، تاثیرگذار هستند! فرهنگ ایرانی را میشناسند و متناسب با همین فرهنگ، کودک و نوجوان را با آن آشنا میکنند. میرکیانی جذاب و پرکشش مینویسد؛ کودک را با ادبیات عامیانه سر ذوق میآورد و از سویی دیگر، کاری میکند که بچههای نسل جدید، رنگ و بوی قصههای کهن و اصیل ایرانی را از یاد نبرند!
کتابهای مهم و برجسته محمد میرکیانی
فهرست جامعی از آثار محمد میرکیانی در وبسایت کتابانه موجود است؛ پیشنهاد میکنیم لذت خواندن داستانهایی با رنگ و آبِ ادبیات کهن را به کودک و نوجوانی که برایتان عزیز است، هدیه دهید! برخی از برترین کتاب های محمد میر کیانی عبارتند از:
- مجموعه کتاب قصه ی ما مثل شد
- مجموعه کتاب حکایت های کمال
- مجموعه کتاب داستان های بی دانه
- مجموعه کتاب روزی بود روزی نبود
- مجموعه کتاب قصه ما همین بود
- کتاب عمو رستم
- کتاب راز مثل های ما
- کتاب تن تن و سند باد
خرید کتاب های محمد میرکیانی از کتابانه
مرور زندگینامه محمد میرکیانی در کنار معرفی آثار ایشان، تجربه جذابی برای کارشناسان کتابانه است؛ این تجربه را به یُمن سهیم شدن با مخاطبان به اشراک گذاشتیم! وبسایت کتابانه بستر مجازی و قابل اطمینانی برای سفارش کتاب های محمد میرکیانی یا سایر کتاب قصه های ادبیات فارسی است؛ کتابانه کتابها را در سراسر ایران به دست علاقهمندانِ ادبیات کودک و نوجوان با چاشنی قصه های کهن میرساند. دست رد زدن به سینه قصهها رسمِ ما نیست؛ همین امروز کتاب مدنظرتان را سفارش دهید و شما هم در لذت عمیقی که تجربه خواهید کرد، ما را سهیم کنید!
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران