loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب رابینسون کروزو - دانیل دفو

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
79,500 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید
دسته بندی :

کتاب رابینسون کروزو نوشته ی دانیل دفو و ترجمه ی مرجان رضایی در نشر مرکز به چاپ رسیده است.

رابینسون کروزو  قهرمان این داستان که او را به نام خانوادگی مادری اش فرا می خوانند، در بریتانیا زندگی مرفه و خانواده ی ثروتمندی دارد. پدرش دلش می خواهد او یک حقوقدان شود به همین خاطر او را برای تحصیل به مدارس خوبی می فرستد اما رابینسون هیچ علاقه ای به این کار ندارد و دوست دارد یک دریانورد بشود تا با کشتی به سفرهای دریایی و ماجراجویی برود. یک سال بعد او به شهر بندری هال می رود و در آن جا به پیشنهاد یکی از دوستانش تصمیم می گیرد با کشتی آنها به یک سفر چند روزه برود؛ بنابراین بدون اطلاع خانواده اش همراه آنها می شود. این اولین بار است که او در یک چنین موقعیتی قرار می گیرد، در ابتدا با شروع طوفان از کار خود پشیمان می شود اما همین که شرایط جوی آرام می شود کم کم به این نتیجه می رسد که انتخابش کاملا درست می باشد. بعد از این ماجرا او سفرهای مختلفی را به کشورها و مناطق مختلف تجربه می کند، چند سالی را نیز در کشور برزیل به کشاورزی می پردازد اما سرانجام برای آخرین بار عازم آب های نا آرام دریا می شود. کشتی رابینسون در این سفر بر اثر طوفانی سهمناک درهم می شکند و در جزیره ای متروک به گل می نشیند. بعد از مدتی او می آموزد با وجود تنهایی بر طبیعت غلبه کند؛ اما روزی بر شن های ساحل جای پایی می بیند...


برشی از متن کتاب


ده روز بعد، از خط استوا گذشتیم. اما چنان توفان سهمگینی در گرفت که تا دو هفته نتوانستیم کشتی را هدایت کنیم. باد و توفان ما را به هر جا که می خواست می برد. وقتی دریا آرام شد، به نقشه هامان نگاه کردیم و به این نتیجه رسیدیم که نزدیک یکی از جزایر هند غربی هستیم. این جزایر در سمت شمال غربی کشتی قرار داشت و ما به همان طرف رفتیم، اما قبل از رسیدن به این جزایر بازهم توفانی شدید در گرفت و ما را از مسیر خود منحرف کرد. چند روز بعد، یکی از افراد کشتی فریاد زد: خشکی، خشکی! همه دوان دوان روی عرشه رفتیم. اما ناگهان کشتی در شن فرو رفتو تکان شدیدی خورد. باد می غرید و موج ها با شدت به بدنه ی کشتی می خوردند و آب دریا روی عرشه می ریخت. فکر کردیم طولی نخواهید کشید که کشتی در آن دریای توفانی، تکه تکه خواهد شد. خوشبختانه باد کمی فروکش کرد. رفتیم تا قایقی را که در عقب کشتی بود به آب بیندازیم، اما موج ها آن را خرد کرده بودند. قایق دیگری در عرشه بود. آن را به آب انداختیم و هر یازده نفر سوار آن شدیم و پارو زنان به طرف خشکی رفتیم. هنوز زیادی از کشتی دور نشده بودیم که موجی بلند از پشت سر رسید، قایق را هم چون پر کاهی برداشت و به جلو پرتاب کرد و همگی ما را به دریا انداخت. من شناگر ماهری هستم، اما در آن دریای نا آرام، توان شنا کردن نداشتم، موجی مرا جلو برد و نزدیک ساحل انداخت. نیمه جان بودم و آب زیادی خورده بودم. فقط توانستم بلند شوم و تلو تلو خوران به طرف خشکی بروم، اما موجی دیگر مرا در میان و به طرف دریا برد. بعد، موجی به اندازه ی یک تپه به طرفم آمد. سعی کردم شنا کنان به طرف ساحل بروم. اما موج بلند روی سرم ریخت و مرا حدود شش متر به زیر آب برد. نفسم را در سینه حبس کردم. موج مرا با سرعت زیاد به طرف ساحل راند. این کار، چند بار تکرار شد تا این که به پای تخته سنگی رسیدم. به سرعت بالا رفتم و روی آن نشستم و از خطر غرق شدن نجات پیدا کردم. به اطرافم نگاه کردم. اثری از همراهانم نبود. فکر کردم حتما همه ی آن ها غرق شده اند. غمگین شدم. تنها چیزی که از آن ها باقی مانده بود، یک شبکلاه، سه کلاه و دو لنگه کفش بود. از این که زنده مانده بودم، خدا را شکر کردم. با خودم فکر کردم که حالا چه بکنم. سر تا پا خیس بودم و لباسی نداشتم تا آن ها را عوض کنم. با این که تشنه و گرسنه بودم، چیزی برای نوشیدن یا خوردن نداشتم. فقط یک چاقو و یک قوطی توتون و کمی توتون برایم باقی مانده بود...    

نویسنده: دانیل دفو مترجم: مرجان رضایی انتشارات: مرکز


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب رابینسون کروزو - دانیل دفو" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل