loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب دیک دامپزشک (شغل آینده ی من 5)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب دیک دامپزشک پنجمین جلد از مجموعه ی شغل آینده ی من نوشته ی مَندی راس و ترجمه ی فرزاد امامی و تصویرگری اما داد توسط نشر افق به چاپ رسیده است.

دیک، خانم دامپزشک مهربان و وظیفه شناسی است که همیشه در مرکز مخصوص مراقبت از حیواناتش، مشغول رسیدگی به حیواناتِ بیمار می باشد. امروز صبح هم او مثل همیشه بعد از خوردن صبحانه، با وانتِ آبی رنگش به سر کار می رود. زمانی که به مرکز جراحی حیوانات یا همان دامپزشکی می رسد، صف شلوغی را می بیند. تعدادی از اهالی شهر از جمله خانم داگزی بری، اَشلی آتش نشان و بیلی بنا، حیوانات خانگی خود را برای معالجه آورده اند. دیک دامپزشک ابتدا یک قرص مخصوص سگ ها، به خانم داگزی بری می دهد که در غذای سگش بریزد تا او بتواند دوباره پارس کند، هم چنین دستِ گربه ی اشلی را هم پانسمان می کند تا بتواند بازهم از درخت بالا برود، در آخر هم به معاینه موش خانگی بیلی بنا می پردازد. بعد از این که دیک دامپزشک، کارش را در مرکز جراحی به پایان می رساند، تصمیم می گیرد سری هم به مک مزرعه دار بزند تا گاوش، مومو را که مدتی است غذایش را نمی خورد معاینه کند، اما وقتی به آن جا می رسد متوجه می شود مومو از شکاف حصار مزرعه فرار کرده... آیا دیک موفق به حل مشکل مک مزرعه دار و گاوش مومو خواهد شد؟

دیک دامپزشک جلد پنجم از مجموعه ی شغل آینده ی من می باشد که در یازده جلد با عناوین متفاوتی از جمله مونا معلم، دیزی دکتر، پُلی پلیس، رالف راننده، آنی آرایشگر، بیلی بنا و... به چاپ رسیده است. هدف اصلی قصه های آن نیز، معرفی مشاغلی نظیر پزشک، معلم، پرستار، آتش نشان، آرایشگر، راننده، پلیس و... در قالب داستان های جذاب به کودکان می باشد. زبان ساده، صفحات کاملا مصور از جنس کاغذ گلاسه و رنگ آمیزی شاد تصاویر به کار گرفته شده، از جمله ویژگی های مثبت این مجموعه می باشد.

 

 


برشی از متن کتاب


دیک دامپزشک مثل همیشه با وانت آبی رنگش به سرکار رفت. وقتی به مرکز جراحی رسید، صف شلوغی را دید که منتظرش بودند. دیک گفت: امروز حیوانات زیادی مریض شده اند! خانم داگزی بری گفت: سگ من بارکر، خیلی ساکت است، پارس نمی کند! دیک دامپزشک، بارکر را معاینه کرد و به خانم داگزی بری چند تا قرص مخصوص سگ ها را داد تا توی غذای بارکر بریزد و گفت: نگران نباشید، بارکر به زودی خوب می شود و دوباره پارس می کند. اَشلی آتش نشان گفت: گربه ی من تیبی از یک شاخه ی درخت پایین افتاده و دستش درد می کند. دیک دامپزشک گفت: نگران نباشید، او به زودی، دوباره از درخت بالا می رود. نوبت بیلی بنا شد، گفت: موش خانگی من اصلا حرکت نمی کند. فکر می کنم که... وای! یک دفعه موش از دست های بیلی پرید بیرون. دیک دامپزشک گفت: آهان... این موش به نظرم حالش خوب است! بالاخره دیک دامپزشک به همه ی حیوانات کمک کرد و گفت: وقتش رسیده که سری به مک مزرعه دار بزنم. چون گاوش مومو غذایش را نخورده است. اما وقتی به مزرعه رسید....      

  • کتاب های فندق
  • نویسنده: مندی راس
  • مترجم: فرزاد امامی
  • انتشارات: افق


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب دیک دامپزشک (شغل آینده ی من 5)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل