loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب دیداری شگفت با نصیرالدین طوسی (سفرهای پر ماجرای داری و ناری)

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
20,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب دیداری شگفت با نصیر الدین طوسی نوشته ی ابوالقاسم فیض آبادی توسط نشر نخستین به چاپ رسیده است.

کتاب جلد 19 از مجموعه ی " سفرهای پرماجرای داری و ناری " است. " ناری "و " داری " خواهر و برادر نوجوانی هستند که برای دیدار مادربزرگ شان به روستای " ظریف آباد " جایی نزدیک " سبزوار " می روند. آن ها در زیر زمین خانه ی مادربزرگ شان صندوقچه ای قدیمی با وسایل قدیمی و کهنه پیدا می کنند. یکی از وسایل صندوقچه کتابی قدیمی است که سرگذشت دانشمندان و مشاهیر ایرانی را بازگو می کند. در حاشیه ی کتاب دست خط هایی از افرادی وجود دارد که به وسیله ی کتاب به زمان آن دانشمندان و مشاهیر سفر کرده اند و با آن ها آشنا شده و صحبت کرده اند. داری و ناری از فهمیدن این مسئله متعجب می شوند و سعی می کنند تا آن ها نیز به این سفرهای خیال انگیز بروند. در هر جلد از این مجموعه کودکان و نوجوانان با یکی از دانشمندان و مشاهیر ایران زمین، سرگذشت، زندگی، خدمات مهم آنان و دورانی که در آن زندگی می کرده اند، آشنا می شوند. در این جلد این خواهر و برادر به دیدار " خواجه نصیر الدین طوسی " که از مشاهیر قرن هفتم است و در زمینه ی ریاضی، نجوم، فقه و ادب جایگاهی بلند داشته، می روند. او از معدود اندیشمندانی بود که به موضوع طبقات اجتماعی پرداخت و درباره ی عدل و عدالت، صاحب نظر بود. کتاب " اخلاق ناصری " او گویای برخورد عقلی با جامعه و حکومت است. تصاویر کتاب را سمیه رحمتی خواه تصویرگر آن به اجرا درآورده است.

 

 


برشی از متن کتاب


داری و ناری به اطراف نگاه کردند، در کنار حوضی گرد و زیبا، مردی را دیدند نشسته بر تخت چوبی که گلیمی روی آن انداخته بودند. مرد پشت به آن ها به یک پشتی تکیه کرده بود. بالای سرمرد، درخت انگوری بود که پیچ و تاب ها و قطر تنه اش نشان از کهن سالی داشت و بر داربستی هم سن خودش جا خوش کرده بود. بچه ها جلو رفتند.مرد زانویش رع تکیه گاه نوشتن کرده بود و چیزهایی می نوشت. اطراف او چند کتاب بود. داری و ناری آهسته سلام کردند. مرد سلام آن ها را پاسخ داد و سرش را بالا آورد و تا چشمش به بچه ها افتاد، متعجب نگاهی به قد و بالای آن ها کرد و گفت: «برای اولین بار است که در قلعه کودک می بینم. همراه خانواده ای به قلعه پناه آورده اید؟ و اگر چنین است چرا تنهایید؟» ناری پرسید: «در کدام قلعه؟» -پس راه گم کرده اید! شما در قلعه ی الموت هستید. داری گفت: «من و خواهرم با هدف دیدار حکیم نصیر الدین طوسی د راین جا هستیم.» -غیر ممکن است. چگونه؟ من حتی خویشانی که بدانند در کجا هستم ندارم. داری گفت: «ما با استفاده از یک نشان و راز و رمز که در کتابی با نام آشنایی با اندیشمندان و مشاهیر ایران یافتیم، می توانستیم به دیدار آن ها برویم.» ناباوری و حیرت د رنگاه مرد دیده می شد. و مانده بود این پیش آمد را چگونه کنترل کند، گفت: « چگونه دانستید که من در قلعه ام؟ گفتم این بر خیلی ها آشکار نیست.» بچه ها فهمیدند که درست آمده اند و شاد شدند و این شادی از نگاه مرد پنهان نماند. داری گفت: « در کتابی که نام بردم زندگی اندیشمندان نوشته شده است و ما با خواندن زندگی هر یک از آن ها و فکر کردن به ایشان، موفق به دیدارشان می شویم. د رآن کتاب از زندگی سی ساله ی شما در قلعه نوشته شده بود...» خواجه با شنیدن سی سال یکه خوردو گفت: «هنوز ده سال نیست که در قلعه ام و آن  کتاب ... مگر در چه تاریخی نوشته شده است.» ناری نگاه تند و تیزی به برادرش کرد و داری هم فهمید که خیلی تند رفته و نباید از آینده ی حکیم چیزی می گفت. برای همین بلافاصله گفت: «البته این را باید می گفتم که ما از قرن پانزدهم به دیدار شما آمده ایم.» و همان طور که حرف می زد، چشم در چشم خواجه شد و در عمق نگاه خواجه چقدر سوال دید. ناری به یاری برادرش آمد و به حکیم گفت: «گویا من و برادرم آرامش شما را در این صبحگاه زیبا به هم زدیم. ولی از این که د راین جا و نزد شما هستیم بسیار خرسندیم.» -من هم خرسندم. ولی کمی به من فرصت دهید تا بتوانم برای آن چه که شنیدم در ذهن خود جایی پیدا کنم. بچه ها سکوت کردند. با اشاره ی دست حکیم که تعارف بر نشستن بر تخت می کرد، بر لبه ی تخت نشستند. مدتی گذشت و خواجه در حالی که لبخندی بر لب داشت، رو به بچه ها گفت: «خوب علم و دانش را مرزی نیست و آن چه که پیشینیان با تمام تلاش و کوشش خود برای آیندگان می گذارند، باید ثمری داشته باشد. و این دیدار در چنین جایی و در چنین زمانی حتماً از ثمرات آن است.»...

نویسنده


" ابوالقاسم فیض آبادی " در سال 1333 در تهران به دنیا آمد. دوران کودکی ‌اش را در محله ی نظام آباد گذراند. و دوران نوجوانی و دوره‌ی دبیرستان را در نارمک طی کرد. او در سال 55 در رشته ی ریاضیات کاربردی از مدرسه عالی ریاضیات و مدیریت اقتصادی کرج فارغ‌التحصیل شد. نزدیک به چهل سال است در ارتباط با کتاب؛ اعم از آماده سازی، تولید و نشر همکاری می کند. از سال 73 با عنوان نشر نخستین به جرگه‌ی ناشرین کتاب پیوست و در زمینه‌ی کتاب‌های عمومی و کودک و نوجوان به کار خود ادامه داد. سال 1390 اولین قصه‌اش را نوشت. قصه‌ی " آرش کمانگیر " که روایتی از دوران کودکی آرش است. همچنین مجموعه‌ای با عنوان " سفرهای پرماجرای داری و ناری " در قالب داستان تخیلی نوشته است. این مجموعه برای آشنایی کودکان و نوجوانان با اندیشمندان و مشاهیر ایران است، و در 20 جلد تاکنون چاپ و منتشر شده است. از دیگر آثار او می توان به " تبر زین نادر " ، " قصه در قصه " ، " قصه‌های خانوم بزرگ از چله کوچیک تا چله بزرگ " اشاره کرد.

  • سفرهای پرماجرای داری و ناری
  • نویسنده: ابوالقاسم فیض آبادی
  • تصویرگر: سمیه رحمتی خواه
  • انتشارات: نخستین


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب دیداری شگفت با نصیرالدین طوسی (سفرهای پر ماجرای داری و ناری)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل