loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب دیداری شگفت با ناصر خسرو (سفرهای پرماجرای داری و ناری)

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
20,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب دیداری شگفت با ناصر خسرو نوشته ی ابوالقاسم فیض آبادی توسط نشر نخستین به چاپ رسیده است.

کتاب جلد 6 از مجموعه ی " سفرهای پرماجرای داری و ناری " است. در این جلد داری و ناری به دیدار ناصر خسرو می روند. ابومعین، حمید الدین ناصر خسرو قبادیانی مروزی، از شاعران و اندیشمندان برجسته ی ایران است که دانش های روزگار خود را به خوبی دریافته بود. او در سال 394 در روستای قبادیان مرو در خراسان بزرگ به دنیا آمد. سال های جوانی را در پی آموختن علوم مختلف گذراند و در فلسفه، اختر شناسی، کیهان شناسی، پزشکی، کانی شناسی، هندسه ی اقلیدوسی، موسیقی، علوم دینی، نقاشی، سخنوری و ادبیات بهره ور شد. او در سال های پایانی حکمرانی سلطان محمود غزنوی، به کار دیوانی پرداخت و این کار را تا زمان سلطان مسعود غزنوی ادامه داد. کار کردن در دربار او را از اخلاق پسندیده به دور کرد و سپس در چهل سالگی در پی خوابی شگفت، بسیار دگرگون شد و یک سفر هفت ساله را آغاز کرد و سفرنامه ای در شرح آن چه دیده بود نوشت. از نوشته های ناصر خسرو به خوبی می توان به وضعیت آن دوران و جنبه های مختلف زندگی مردم و سرزمین های اسلامی پی برد. تصاویر کتاب را میثم خانکشلو به تصویر کشیده است.

" ناری "و " داری " خواهر و برادر نوجوانی هستند که برای دیدار مادربزرگ شان به روستای " ظریف آباد " جایی نزدیک " سبزوار " می روند. آن ها در زیر زمین خانه ی مادربزرگ شان صندوقچه ای قدیمی با وسایل قدیمی و کهنه پیدا می کنند. یکی از وسایل صندوقچه کتابی قدیمی است که سرگذشت دانشمندان و مشاهیر ایرانی را بازگو می کند. در حاشیه ی کتاب دست خط هایی از افرادی وجود دارد که به وسیله ی کتاب به زمان آن دانشمندان و مشاهیر سفر کرده اند و با آن ها آشنا شده و صحبت کرده اند. داری و ناری از فهمیدن این مسئله متعجب می شوند و سعی می کنند تا آن ها نیز به این سفرهای خیال انگیز بروند. در هر جلد از این مجموعه کودکان و نوجوانان با یکی از دانشمندان و مشاهیر ایران زمین، سرگذشت، زندگی، خدمات مهم آنان و دورانی که در آن زندگی می کرده اند، آشنا می شوند.

 


برشی از متن کتاب


ناصرخسرو در کاروانسرا ناگهان سرو صدا به گوش رسید. هر دو آهسته چشم هایشان را باز کردند. همهمه و غوغایی عجیب بود. آن ها در گوشه ای از کاروان سرای بزرگ ایستاده بودند. لباس هایشان تغییر کرده بود و کسی به آن ها شک نمی کرد. بار و بنه ی بسیاری وسط کاروان سرا روی هم انباشته شده بود. اسب ها و قاطرها ایستاده و شترها هم نشسته و بر زانوانشان عقال بود و از دم مشغول نشخوار. کاروانی انگار برای حرکت آماده می شد. ساربان فریاد زد: «مسافران قندهار جا نمانند.» همین لحظه کاروان دیگری از دروازه ی کاروان سرا داخل شد. آن قدر شلوغ بود که بچه ها جرأت تکان خوردن نداشتند. احساس می کردند اگر از جایشان حرکت کنند، در میان جمعیت گم خواهند شد. ناری یکباره خندید و به داری گفت: «اگر مامان و بابا بفهمند ما کجاییم، چه می شود!» -حالا وقت شوخی نیست. بگذار ببینم ما از چه کسی می توانیم سراغ حکیم ناصرخسرو را بگیریم. در همین وقت صدای گوش خراشی به شنیده شد. به نظر کاروان سرادار بود که با تحکم و تندی به کاروانیان دستور می داد و غر می زد: «چرا حیوونا رو ول کردید؟ اَه ه ه! چرا آب زیر دست و پای مردم ریختید؟» و هزار چرای دیگر؛ و در حالی که از جلو اتاق های کاروان سرا رد می شد، سرک می کشید تا ببیند خالی است یا پر و اگر پر بود می پرسید: «تا کی می مانید؟» وقتی به داری و ناری نزدیک شد، آن ها سلام کردند و داری پرسید: «شما می دانید کاروانیان همراه حکیم ناصرخسرو در کدام سمت هستند؟» مرد بادیدن بچه ها آرام شد و سعی کرد مودبانه جواب سلام بچه ها را بدهد. او نگاهی به سرتاپای آن ها کرد و پرسید: «از کدام کاروانید؟» ناری گفت: «مسافر نیستیم! برای ملاقات ایشان از روستای نزدیک آمدیم. پیغام داریم.» -از کنار آب انبار که رد شدید، اتاق سمت راست. و در حالی که سرک می کشید، گفت: «الان روی سکوی جلو اتاق نشسته و با دوستانش مشغول مباحثه است.» و با دست اشاره کرد به آن سمت. داری تشکر کرد و با ناری به آن سمت حرکت کردند. بچه ها احساس کردند آن مرد دارد آن ها را می پاید. ناگهان شتری که عقالش را باز کرده بودند، با نعره ای خیز برداشت که به میان جمعیت برود، جمعیتی که ترسیده بودند، به یک طرف کشیده شدند و در این میان، چیزی نمانده بود ناری زیر دست و پا برود که دو دست قوی او را مثل پرکاه بلند کردو روی ایوان جلو اتاق ها گذاشت ....

نویسنده


" ابوالقاسم فیض آبادی " در سال 1333 در تهران به دنیا آمد. دوران کودکی‌اش را در محله ی نظام آباد گذراند. و دوران نوجوانی و دوره‌ی دبیرستان را در نارمک طی کرد. او در سال 55 در رشته ی ریاضیات کاربردی از مدرسه عالی ریاضیات و مدیریت اقتصادی کرج فارغ‌التحصیل شد. نزدیک به چهل سال است در ارتباط با کتاب؛ اعم از آماده سازی، تولید و نشر همکاری می کند. از سال 73 با عنوان نشر نخستین به جرگه‌ی ناشرین کتاب پیوست و در زمینه‌ی کتاب‌های عمومی و کودک و نوجوان به کار خود ادامه داد. سال 1390 اولین قصه‌اش را نوشت. قصه‌ی " آرش کمانگیر " که روایتی از دوران کودکی آرش است. همچنین مجموعه‌ای با عنوان " سفرهای پرماجرای داری و ناری " در قالب داستان تخیلی نوشته است. این مجموعه برای آشنایی کودکان و نوجوانان با اندیشمندان و مشاهیر ایران است، و در 20 جلد تاکنون چاپ و منتشر شده است. از دیگر آثار او می توان به " تبر زین نادر " ، " قصه در قصه " ، " قصه‌های خانوم بزرگ از چله کوچیک تا چله بزرگ " اشاره کرد.

  • سفرهای پرماجرای داری و ناری
  • نویسنده: ابوالقاسم فیض آبادی
  • تصویرگر: میثم خانکشلو
  • انتشارات: نخستین


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب دیداری شگفت با ناصر خسرو (سفرهای پرماجرای داری و ناری)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل