loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب دو تا خفن تابستان خود را چگونه گذراندند؟ (دو تا خفن 3)

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
149,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب دو تا خفن تابستان خود را چگونه گذراندند؟ نوشته ی جوری جان و مک بارنت و ترجمه ی امیرحسین دانشور کیان توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

کتاب جلد سوم از مجموعه دو تا خفن می باشد. " نایلز " و " مایلز " دو دوست نوجوان هستند که با هم گروهی را تشکیل داده و نام دو تا خفن را برای خود برگزیده اند. در این جلد این دو دوست در تعطیلات تابستانی به مخفیگاه هشان در جنگل می روند. مخفیگاهی که نقشه هایشان برای اذیت کردن دیگران را در آن جا طراحی می کنند. یک روز در جنگل آن ها متوجه حضور " جاش بارکین " و دوقلوهایی به نام های " دنیل " و " تامی " می شوند. آن ها نوجوانانی هستند که در اردوگاه تابستانی " یاونلی ولی " اوقات تابستانی شان را می گذرانند. این سه نفر به رهبری جاش گروهی را تشکیل داده اند. نایلز و مایلز تصمیم می گیرند تا این سه نفر را اذیت کنند. سپس با طراحی نقشه ای درون یکی از کمپوت های میوه شان را تخلیه می کنند و درونش را با چند مار پر می کنند. بعد از این که پسرها درب کمپوت را باز کرده با مارها مواجه می شوند و فرار می کنند. مایلز و نایلز ار مخفیگاهشان بیرون آمده و پرچم گروه را می دزدند. جاش متوجه این موضوع می شود و برای پیدا کردن آن ها و پس گرفتن پرچم گروهش تلاش می کند. اما ... .

 


برشی از متن کتاب


او بالا تو مخفیگاهشون، مایلز و نایلز زنگوله هاشون رو گذاشتن زمین و خندیدن. سرهاشون رو تکیه دادن به سنگ ها و مثل حقه بازها خندیدن؛ یه خنده ی ناب که از ته دلشون شروع می شود و سوار بر نسیم بود و روی هوا شناور. اشک ها رو از روی چشم هاشون پاک کردن، بعد این قدر خندیدن که دوباره اشکشون دراومد. از شدت خنده سست شده بودند. قبل از حقه، مایلز و نایلز یه نقشه ی کامل واسه بعد از حقه کشیده بودن. یه نقشه دو مرحله ای بود:
  1. بخند
  2. فرار کن
حالاکه مرحله 1 رو تموم کرده بودن، دیگه باید مشغول فرار کردن می شدند. اما برگشتن سمت محوطه. «سنجاب !» مایلز گفت: «باید نجاتش بدیم» نایلز گفت «می دونم» و از دامنه کوه پایین اومدن و رفتن لا به لای درخت ها. داد و بیداد گروهان پاپا هنوز هم از توی جنگل شنیده می شد. وقتی دوتا پسرها رسیدن به محوطه نایلز قوطی کوکتل میوه ای رو برداشت و کاردستی شون رو تحسین کرد. یه کم قبل تر، قبل از حقه، درست بعد از سپیده دم، دنبال بهترین چوب های ممکن گشته بودند - محکم، صاف و شاخه دار - و رفته بودن به یه تالاب توی اعماق جنگل و صبح رو هم گشته بودن دنبال لونه مار. مایلز دو تا مار گرفته بود، نایلز یکی. شکارشون رو گذاشته بودن توی یه روبالشی که جوری به خودش می پیچید که انگار جون داشت و یواشکی رفته بودن تو محوطه ای که چندین هفته زیر نظر گرفته بودنش. مایلز روبالشی رو نگه داشته بود و نایلز رفته بود سراغ شکاف وسط درختی که گروهبان پاپا خوارکی هاشون رو توش انبار می کردن. قوطی کوکتل میوه رو از زیرش باز کرده بود (با یه دربازکن واقعی که از توی آشپزخونه شون برداشته بود). میوه ها رو خالی کرده بودن بیرون و یه کم چمن و چندتا سنگ و مارها رو گذاشته بودن او تو. نایلز چندتا سوراخ هوا ته قوطی درست کرده بود و با احتیاط، دوباره با چسب چسبونده بودش. (همه می دونن که هیشکی ته قوطی رو نگاه نمی کنه) تو آخرین لحظه، مایلز چندتا خرچسونه هم به عنوان فوت هفتم اضافه کرده بود. حالا، توی محوطه، بعد از حقه، نایلز قوطی رو بو کشید و سرش رو تکون داد. مایلز نزدیک شد و از روی شونه نایلز یه نگاه انداخت. پرسید: «خرچسونه ها چی شدن؟» نایلز گفت: «فکرکنم مارها خوردنشون.» «ای بابا» نایلز شونه هاش رو انداخت بالا. «طبیعت» نایلز قوطی رو گذاشت توی کیفش - اثر خوبی می شد واسه موزه ای که برای حقه بازی هاشون داشت تدارک می دید.- و پسرها با احتیاط نزدیک قفس شدند . ...

  • نویسنده: جوری جان - مک بارنت
  • مترجم: امیرحسین دانشور کیان
  • انتشارات: پرتقال
   


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب دو تا خفن تابستان خود را چگونه گذراندند؟ (دو تا خفن 3)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل