loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب دماغ - ریونوسوکه اکتاگاوا

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب دماغ نوشته ی ریونوسوکه اکتاگاوا با ترجمه ی احمد شاملو توسط انتشارات مروارید به چاپ رسیده است.

این کتاب مجموعه ای از 3 داستان کوتاه تحت عناوین "دماغ"، "با باد چرخیده"، "سوسانوئو جنگاور پیر" و یک نمایش نامه با نام "گنج چهارم" را در برمی گیرد که در ادامه خلاصه ای از داستان دماغ که عنوان اثر نیز می باشد برای شما شرح داده می شود.

شخصیت اصلی داستان، "زنچی"، پیرمردی پنجاه ساله و راهب اعظم معبد بودای سرزمین "ایکه نوئو" است که بینی بسیار بزرگی دارد؛ بینی ای قابل توجه که طول آن به اندازه ی پنج انگشت می باشد و بسیار گوشتی است. گویی به جای یک بینی آدمیزاد، اشتباها، خرطوم فیلی بر روی صورتش جای گرفته. بر خلاف ادعاهای زنچی و اظهار بی اعتنایی هایش نسبت به بزرگی بینی، این موضوع همواره موجب رنجش خاطر او می شود به علاوه این که، به هنگام خوردن و آشامیدن نیز او را به دردسر می اندازند. از همین روی زینچی، برای خوردن، به کمک شخصی دیگر نیاز دارد تا با گرفتن تخته ی پهنی زیر بینی اش، ضمن جلوگیری از افتادن آن در کاسه ی غذا، بتواند محتویات ظرف را میل کند. این ظاهر غیرمعمول راهب اعظم، هم چون موضوعی جالب و مهم، دست مایه ی مردم حراف و گزافه گو می شود و شایعات فراوانی را به وجود می آورد؛ شایعاتی مبنی بر این که، چون دختری حاضر نمی شود با این بینی بزرگ همسر او شود، به مذهب روی آورده و هم چنین، بینی زنچی، خاصیت هایی هم چون توانایی راهنمایی کردن او را دارد. این شایعات به حدی گسترش می یابد که زینچی جهت رد آن ها، تصمیم می گیرد، هر طور که هست، بینی اش را کوچک کند. تا این که در طی همین روزها، یکی از شاگردان راهب اعظم، به توکیو رفته، و در آن جا، شیوه ی جدید کوچک کردن بینی را از حکیمی چینی می آموزد و سپس، به ایکه نوئو بازمی گردد و به واسطه ی این مهارت جدید خویش، موجب خلق داستانی خواندنی می شود.

 

برشی از متن کتاب


زنچی با اصرار و حوصله به طرزی خستگی ناپذیر به تماشای این مردم که برای استماع سخنرانی یا استفاده از گرمابه به معبد می آمدند می ایستاد تا شاید بختش بگوید و در میان این جماعت هم دماغی برای خود پیدا کند و از این رهگذر به دل داغدارش مختصر تسکینی بدهد. ساعت ها و ساعت ها در نقطه ای می ایستاد و به مردم نگاه می کرد. در چنین حالتی آن چه در چشم های او انعکاس می یافت نه لباس های آبی دهاتیان بود نه کلاه های پرتقالی رنگ شهرنشینان. حتی به خود مردم هم نگاه نمی کرد. بلکه آن چه در نقطه دید او قرار می گرفت تنها دماغ ها بود. دماغ ها و به خصوص دماغ های کج و برگشته، دماغ های معیوب، دماغ های شکسته ... همه جور دماغی بر روی صورت های مردم پیدا می شد: دماغ های قلمی، دماغ های کوفته یی، دماغ های پخ، دماغ های عقابی و هزار جور دماغ دیگر. اما دماغی از نوع دماغ زنچی؟ - هیهات، هیهات! این جست و جو که هر روز صورت می گرفت با امید شیرین آغاز می شد و با نامرادی تلخ پایان می یافت. تکرار این نامرادی رفته رفته رفتار زنچی را کج خلق و بدخو کرده بود. هنگامی که با کسی شروع به صحبت می کرد، کم کم چشمش به دماغ مخاطب راه می کشید، به آن خیره می شد و ناگهان بدون اراده دست پیش می برد و دماغ او را می چسبید. بعد ناگهان به خود می آمد از خجالت سرخ می شد و آرزو می کرد زمین دهان باز کند و او را در خود فرو ببرد. دست آخر به سرش زد که مایه ی تسکین دل غم دیده و دماغ سوخته ی خود را جای دیگری بجوید. بگردد، مطالعه و تحقیق کند، ببیند آیا در نوشته های بودایی و کتاب های پیمبران مرسل و نامرسل، از شخصیتی نام برده شده است که صاحب دماغی نظیر دماغ او بوده باشد؟ - اما در هیچ کجا و هیچ کتابی نه تنها به دماغ طویل و خرطومی شکل یک یا چند تن از مردم اشارتی نرفته بود بلکه مطلقا سخنی از دماغ به میان نیامده بود، چنان که انگار مردم روزگار قدیم اصلا از بیخ فاقد دماغ بوده اند یا دست کم دماغ شان چیز فوق العاده ای نبوده است تا در تاریخ مخلد شود. یک بار در قصه ی چینی به آدمی برخورد که ریو چن توگو نام داشت و صاحب گوش های بسیار دراز الاغی شکل بود ... با اندوه سری جنباند و اندیشید اگر این مرد به جای گوش های دراز الاغی دماغ دراز فیلی داشت چقدر باعث تسلای خاطر پر درد او می شد! ناگفته نماند که زنچی در عین حال که برای یافتن وسایل تسکین روحی خودش به این در و آن در می زد از اجرای دستورات مختلفی هم که برای کوچک کردن دماغ مفید تشخیص داده شده بود غفلت نمی کرد. در میان این دستورات می توان از نوشیدن یک جوشانده ی متعفن بد خوراک و نیز از مالش بینی با پیشاب ماده موش نابالغ نام برد ...

نویسنده: ریونوسوکه اکتاگاوا مترجم: احمد شاملو انتشارات: مروارید

 



ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب دماغ - ریونوسوکه اکتاگاوا" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل