loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب دستیار - روبرت والزر

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

معرفی کتاب دستیار

کتاب دستیار اثر روبرت والزر با ترجمه ی علی اصغر حداد توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.

شخصیت اصلی داستان از کتاب نشر نیلوفر، "یوزف مارتی"، مردی جوان و با انگیزه است که جهت پیدا کردن شغلی مناسب به دفتر کاریابی مراجعه نموده و با کمک این موسسه، موفق می شود، شغلی مناسب بیابد و از جانب مردی به نام "توبلر پائولینه"، استخدام گردد. توبلر پائولینه، مردی میان سال و مخترع فنی است و جهت انجام فعالیت های شغلی خویش، دفتر کاری خود را در زیرزمین منزل شخصی اش تعبیه نموده است. مطابق تاریخی که موسسه ی کاریابی به یوزف اعلام می نماید، وی باید راس ساعت 8 صبح روز دوشنبه، به منزل آقای توبلر مراجعه کرده و خود را به وی معرفی نماید. بنابراین یوزف، راس موعد مقرر، به ویلای رئیس خود رفته و با او دیدار می کند اما توبلر از این ملاقات زود هنگام عصبانی و خشمگین می شود؛ چرا که طبق تاریخی که توبلر از قبل با موسسه کاریابی هماهنگ کرده بود، کارمند استخدامی باید در روز چهارشنبه نزد او می آمد؛ بالاخره با رفع سوءتفاهم پیش آمده که تنها مسبب آن، موسسه ی مذکور است، توبلر و یوزف مصاحبه های مقدماتی خود را انجام داده و با یک دیگر به توافق می رسند. مسئولیت مرد قصه در مقابل توبلر، انجام نامه نگاری ها و نگارش متن هایی تاثیرگذار جهت متقاعد ساختن سرمایه گذاران برای پرداخت وجه مورد نیاز اختراعات و هم چنین نوشتن پاسخِ نامه های طلبکاران آقای توبلر می باشد. با آغاز فعالیت کاری و ورود یوزف به این منزل، مرد جوان، در مسیری جدید و کاملا متفاوت از زندگی اش گام برداشته و با ماجراهایی خواندنی و پر فراز و نشیب دست و پنجه نرم می کند.


فهرست


دستیار پس گفتار یوخن گرفن سال شمار زندگی روبرت والزر

برشی از متن کتاب


یک روز صبح، ساعت هشت، مردی جوان جلوی در خانه ‌ای تک‌ افتاده و ظاهرا شسته ‌و رفته ایستاد. باران می‌ آمد. مرد جوان فکر کرد: «چه عجب که چتر دارم.» چون در سال‌ های گذشته هیچ ‌وقت چتر نداشت. در یکی از دو دستش که مستقیم به زیر آویزان بود، یک چمدان قهوه ‌ای گرفته بود، یکی از آن چمدان ‌های خیلی ارزان. جلوی روی مرد جوان که به نظر می ‌رسید از سفر می ‌آید، یک پلاک لعابی قرار داشت که روی آن نوشته شده بود: ک. توبلر، دفتر فنی. مرد جوان کمی صبر کرد طوری که انگار داشت به چیزی یقینا بسیار بی ‌اهمیت فکر می‌ کرد. بعد دگمه ی زنگ برقی را فشار داد و کسی که به نظر می ‌رسید کلفت خانه است، آمد که در را به روی مرد جوان باز کند. یوزف گفت: «من کارمند جدیدم.» اسم مرد جوان یوزف بود. کلفت راه را نشانش داد، از او خواست برود پایین توی دفتر و گفت آقا فورا می ‌آید. یوزف از پله‌ هایی پایین رفت که ظاهرا بیش ‌تر برای مرغ ‌ها ساخته شده بود تا برای آدم ‌ها؛ و بلافاصله دست راست وارد دفتر فنی شد. بعد از کمی انتظار در باز شد. جوان منتظر از صدای قدم ‌های محکم روی پلکان چوبی و از طرز باز شدن در آقا را فورا شناخت. ظاهر آقا فقط تاییدی بود بر اطمینان اولیه، چون وارد شونده کسی نبود جز شخص توبلر، آقای خانه، جناب مهندس توبلر. نگاه برافروخته ‌ای داشت، عصبانی به نظر می ‌رسید، عصبانی هم بود. با حالتی شماتت ‌آمیز به یوزف نگاه کرد و گفت: «چه شد امروز آمدید، به این زودی؟ گفته بودم چهارشنبه بیایید. هنوز آماده نشده ‌ام. این ‌قدر عجله داشتید؟ ها؟ به نظر یوزف این ناتمام رها کردن «هان» حالتی تحقیر آمیز داشت. این کلمه ی مثله شده خیلی دوستانه و تفقدآمیز نبود. در جواب گفت، در دفترکاریابی به او گوشزد کرده اند امروز، صبح دوشنبه، خودش را معرفی کند. حالا اگر سوءتفاهمی پیش آمده عذر می خواهد، ولی به واقع تقصیر از او نیست. مرد جوان فکر کرد: «ببین چقدر با ادبم!» و مجبور شد بی اراده به رفتار خودش لبخند بزند. ظاهرا توبلر خیال نداشت به این زودی ها عذرخواهی کند. باز چند بار موضوع را پیش کشید و در این حال که صورتش خود به خود سرخ شده بود، برآشفته و سرخ تر شد. «نمی فهمید»، از این یا آن مطلب «تعجب» می کرد، و بالاخره بعد از آن که تعجبش از اشتباهی که پیش آمده بود فروکش کرد، با نگاهی یک وری به یوزف گفت، می تواند آن جا بماند. «به هر حال نمی توانم بگویم برگردید بروید.» بعد اضافه کرد: «گرسنه اید؟» یوزف با خونسردی تمام جواب مثبت داد. ولی فورا از خونسردی خودش تعجب کرد. بلافاصله فکر کرد: «شش ماه پیش در مقابل عظمت چنین پرسشی دست و پام را حسابی گم می کردم.» مهندس گفت: «بیایید» و با این گفته، کارمند تازه استخدام شده اش را برد بالا به اتاق غذاخوری که در طبقه ی همکف قرار داشت. دفتر در طبقه ی پایین توی زیرزمین بود. آقا در اتاق نشیمن و غذا خوری گفت ...

نویسنده: روبرت والزر مترجم: علی اصغر حداد انتشارات: نیلوفر


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب دستیار - روبرت والزر" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل